در نزد حنبلیه:
إبن قدامۀ /میفرماید: «اصل در گوشت، حظر (تحریم) است و حلال شدن آن موقوف برشرطی است و آن: تذکیه کسی است که اهل ذکاة است (فرد ذابح اهلیت ذبح را داشته باشد ـ مسلمان یا کتابی ـ)» [۷۳].
إبن تیمیة / میفرماید: «...مسأله فروج (نکاح با زن) و ذبائخ در حالت وجود شبهه حلال نیست» [۷۴].
إبن رجب الحنبلی / میفرماید: «آنچه که اصلش حظر (تحریم) است مانند فروج (الابضاع) و گوشت حیوان، حلال نمیگردد مگر با یقین به حلال شدنش توسط تذکیه ـ برای گوشت ـ و عقد نکاح ـ برای فروج ـ» [۷۵]. همچنین إبن القیم و إبن المفلح و...نیزکلامی مشابه در این امر دارند.
بعد از این نقل قولهـا از مـذاهب معتبر در فقه اسلامی، به یقیـن ثـابت و واضح میگردد که قاعده «الأصل في الحیوان التحریم حتی تتحقق ذکاة مبیحة»، محل اتفاق بین علماء است، حتی علماء براین قاعده، فروعی را با تطبیق به آن آوردهاند که: إختلاط ذبائح (حرام با حلال) جمیع را حرام میکند ـ مگربه حلال بودن یقین پیدا نمود ـ.
خطیب شربینی: گوید: هرگاه در شهری مجوسیان و مسلمانان وجود داشتند و ذابح حیوان معلوم نبود که کیست ـ مسلم است یا مجوسی؟ (مجهول الحال) ـ خوردن گوشت در آن شهر حلال نیست، به دلیل وجود شک در محقق شدن ذکاة (ذبح شرعی)، چون اصل بر تحریم است [۷۶]. (بقیه کسانی هم که ذبیحهشان حلال نیست دراین حکم همانند مجوس میباشند).
إمام نووی /میفرماید: «اگر گوسفند ذبح شدهای را یافتیم و ندانستیم که چه کسی آن را ذبح نموده است، اگر در شهر، کسانی که ذکاة آنها حلال نیست ـ کفار، مشرکین و مرتدین ـ همچون مجوس وجود داشتند، آن گوسفند حلال نیست و یکسان است که آن گروه (مجوس و...) در یک منطقه خاص باشند یا مختلط با مسلمین باشند، به دلیل وجود شک در ذکاة مبیحة»ا.ه [۷۷].
و نیز میتوانید به حاشیه ابن عابدین ـ ج ۶ ص ۶۷۶ ـ مراجعه کنید.
«والله سبحانه وتعالی أعلم»
پس لازم و ضروری و واجب است که در مورد گوشت و حلال بودن آن پرسش و جستجو شود و تا به یقین قطعی نرسیده باشیم، حرام است که از آن خورده شود، بنابراین ما مسلمانان باید به خاطر دینمان آگاه باشیم که چه چیزی میخوریم.
پیامبر اکرم ج فرمودهاند:
«من یکفل لي ما بین لحییه ومابین رجلیه، اکفل له الجنة». «هرکس بین دوفک خویش ـ دهان وزبانش ـ وبین دوپایش ـ عورت (فَرج)ـ را برای من ـ از ارتکاب حرام ـ تضمین نماید، من برای او بهشت را تضمین میکنم».
قال رسول الله ج: «إن الله تعالی طیِّبٌ ولا یقبل إلَّا طَیِّباً...» الحدیث مسلم. پیامبر ج میفرماید: «همانا خداوند پاک است و جز از پاکیها چیزی را نمیپسندد».
قال حبیبنا ج: «دَع مَا یَرِیبُكَ إلی ما لا یَرِیبُك» ترمذی وصحیح. پیامبر ج میفرماید: «آنچه را که در جایز بودن آن شک داری ترک کن و آن را بپذیر که در آن دچار شک و تردیدی نیستی».
قال نَبیُّنا ج: «لا یَبلغُ العبدُ أن یکون من الـمتقین حَتَّی یَدَعَ ما لا بأسَ بِهِ حَذراً مِمَّا بِهِ بأسَ» ترمذی و ابن ماجه: حسن. پیامبر ج میفرماید: «بنده به مقام متقین نخواهد رسید تا این که از آنچه بر انجام آن عیبی نیست، بپرهیزد،از ترس این که مبادا مرتکب چیزی شود که برآن اشکال وارد است».
«الحمدلله الذي بنعمته تتم الصالحات»
[۷۳] المغنی،لإبن قدامة المقدسی ج ۸ ص ۵۵،۱۷۵،۳۷۵. [۷۴] الفتاوی للشیخ الإسلام ابن تیمیة ج ۲۳ ص ۹۱،ج ۱۲ ص ۸۹،۱. [۷۵] جامع العلوم والحکم ص ۷۸. [۷۶] فقه السنة سید سابق ج ۳ ص ۹۲ باب الأطعمه ومغنی المحتاج ج ۴ ص ۲۷۱ قاعده شک درمبیح. [۷۷] المجموع ج ۹ ص ۷۹.