(۴-۱-۴) نتیجۀ دیدگاهها
قول جمهور علما بنابر قوت دلیلشان قول راجحی است و بر اساس دیدگاه جمهور و استدلالات بیان شده محرز است که التزام به مذهب معینی واجب نیست و اساس وجوب پیروی از شریعت اسلام میباشد که شخص در وهلة اول در صورت امکان باید بر مبنای اجتهاد خود عمل نماید و در غیر اینصورت با قول امام و یا مذهب خود را با دلیل بپذیرد و در صورت اضطرار و عدم امکان و یا توان میتواند تقلید کند که با این وصف در اتّباع و تقلید خود الزام و وجوبی از جانب شریعت بر قبول قول از مذهبی معیّن وجود ندارد؛ و آنچه مطلوب شریعت است پیروی از حق میباشد. البته در این راستا باید توجه داشت که جدای از اینکه در شریعت ناب اسلام هیچ دلیل و منطقی بر وجوب التزام بر مذهب معینی وجود ندارد، شخص عامی خود قوۀ استدراک و ملکۀ استناط ندارد که در بین مذاهی مذهبی معیّن را بر همه ترجیح دهد. و در صورت التزامش شخص عامی در حرج و سختی ناگواری میافتد که تأییدی از شرع بر آن وجود ندارد. و با همۀ این اوصاف بدون هیچ تردید و شکی میتوان گفت که حق در انحصار مذهب معینی نیست و مذاهب به صورت انحصاری شمولیت تمامی مسائل شرعی را ندارند پس باید منهج بزرگمردان تاریخ بشریت اصحاب بزرگوار پیغمبر خدا ج را پیش گرفت که بنیان و مصدر هر حکمی را خارج از قرآن و سنت شریف نمیدانستند و در هر مسئلهای به فرموده خداوند ذو الجلال لبیک میگفتند: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنكُمۡۖ فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِي شَيۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ إِن كُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ ذَٰلِكَ خَيۡرٞ وَأَحۡسَنُ تَأۡوِيلًا٥٩﴾ [۳۲۱] «ای کسانی که ایمان آوردهاید! از خدا (با پیروی از قرآن) و از پیغمبر (خدا محمّد مصطفی با تمسّک به سنّت او) اطاعت کنید، و از کارداران و فرماندهان مسلمان خود فرمانبرداری نمائید (مادام که دادگر و حقّگرا بوده و مجری احکام شریعت اسلام باشند) و اگر در چیزی اختلاف داشتید (و در امری از امور کشمکش پیدا کردید) آن را به خدا (با عرضۀ به قرآن) و پیغمبر او (با رجوع به سنّت نبوی) برگردانید (تا در پرتو قرآن و سنّت، حکم آن را بدانید. چرا که خدا قرآن را نازل، و پیغمبر آن را بیان و روشن داشته است. باید چنین عمل کنید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید. این کار (یعنی رجوع به قرآن و سنّت) برای شما بهتر و خوش فرجامتر است.»
البته ناگفته نماند که عدم وجوب التزام اشخاص عوام به مذهب معین نباید منجر به این شود که آراء و اقوال این مذاهب فراموش شوند؛ چرا که مذاهب، مدرسههای فقهیای هستند که به منظور تفسیر نصوص شریعت و استنباط احکام از آنها تأسیس شدهاند بنابراین، مذاهب در واقع مناهج و شیوههای استنباط فقهی و چگونگی آشنایی با احکام را به ما میآموزند. از این رو، نباید از شریعت اسلام خارج شوند و عوام نباید فراموش کنند که شریعت اسلام بر هر مذهبی حجّت است، ولی هیچ مذهبی بر شریعت حجّیت ندارد.
ولی با همۀ این اوصاف میتوان گفت که التزام به مذهب معیّن و مدوّن در حالتهای اضطرار همچون شخص نتواند دین و احکام مربوطه را بیاموزد و یا عمل کند جز در حالت التزام به مذهبی معیّن و مدوّن که البته این حالتها نادرند؛ زیرا هر کسی خصوصاً در عصر حال با پیدایش مراجع فقهی تخصصی، وجود کتابها و رسالههای تخصصی در زمینهها و ابواب مختلف فقهی، رسانههای گروهی همچون اینترنت، شبکههای ماهوارهای و... همگی میتوانند دسترسی انسان را به احکام لازم آسان نمایند.
[۳۲۱]نساء/۵۹.