محظورات اِحرام [۱۲۷]
س: چه مواردی از جملهی «محظورات اِحرام» میباشند؟
ج: «محظورات اِحرام» [که نباید در حال اِحرام انجام بگیرند]، عبارتند از:
۱- آمیزش جنسی.
۲- فسق و فجور و هرزگی و بی بند و باری.
۳- جنگ و ستیزه کردن.
۴- شکار کردن حیوانات بیابانی (چه خوردنی باشند یا غیرخوردنی).
۵- اشاره کردن به سوی شکار.
۶- فردی را به سوی شکار، رهنمون ساختن.
۷- پوشیدن پیراهن، شلوار، جُبّه، عباء، و هر آن چه که متناسب با شکل ظاهری اعضای بدن، بافته و دوخته و ساخته و پرداخته شده باشد.
۸- پوشیدن دست کش و موزه؛ و اگر چنانچه فردی، کفشی برای پوشیدن نداشت، در این صورت میتواند موزههای خویش را تا پایین تر از قوزک قطع نماید و آنها را بپوشد.
۹- پوشاندن سر و صورت؛ از این رو فردی که در حال اِحرام قرار دارد، نه کلاه به سر کند و نه دستار.
۱۰- به کارگیری بوی خوش.
۱۱- تراشیدن و کوتاه کردن موی سر؛ یا کوتاه کردن ریش؛ و دور ساختن موی بدن [موی زیر بغل، یا موی ظهار] به هر کیفیتی که باشد.
۱۲- کوتاه کردن ناخن.
۱۳- پوشیدن لباسی که با «ورس» [۱۲۸]، «زعفران» یا «عصفر» [۱۲۹] رنگ کرده باشد؛ و در یک صورت پوشیدن چنین لباسی درست است که شسته شده باشد و بوی آن از بین رفته باشد.
س: آن چه بیان شد، از محظورات و ممنوعات حجّ بود یا از محظورات عمره؟
ج: انجام تمامی این موارد، هم در اِحرام حجّ، ممنوع و ناروا میباشد و هم در اِحرام عمره.
س: آیا در این موارد، حکم زن و مرد یکسان است؛ یا در برخی از احکام، تفاوتی میان زن و مرد وجود دارد؟
ج: همهی مواردی که در بالا بدانها اشاره شد، کلّی و عمومی میباشند و مرد و زنِ مُحرم در آنها یکساناند؛ با این تفاوت که زن میتواند لباس دوخته شده، همانند لباسِ پیش از اِحرام خویش بپوشد؛ و همچنین میتواند سر خویش را بپوشاند، ولی نمیتواند صورتش را بپوشاند.
س: آیا شخص محرم میتواند در حال اِحرام، غسل نماید؟
ج: آری؛ برای شخص مُحرم درست است تا در حال اِحرام غسل کند، ولی باید توجه داشته باشد که نباید در هنگام غسل از مواد خوشبو کننده و از موادی که چرک بدنش را دور میسازد، استفاده نماید؛ و همچنین به هنگام غسل، سر و ریش خوی را با «خطمی» [۱۳۰] یا صابون نشوید.
س: اگر چنانچه شخص مُحرم، از اشیایی چون خانه، ماشین، یا خیمه به عنوان سایبان استفاده کرد، تکلیف چیست؟
ج: تمامی این موارد درست است؛ و شخص مُحرم میتواند به وسیلهی این اشیاء، برای خود سایبان بگیرد.
س: زیاد گفتن «تلبیه» [لبیك اللهم لبیك..]. چه حکمی دارد؟
ج: زیاد گفتن «تلبیه»، مستحب است؛ و گفتن «تلبیه» پس از نمازها؛ به هنگام سحرگاهان؛ به هنگام تغییر اوقات و حالات؛ به هنگام صبحگاهان و شامگاهان؛ به هنگام بالا رفتن به مکان بلند، یا فرود آمدن به مکان سراشیبی؛ یا به هنگام رو به رو شدن با کاروانها و قافلهها، مستحب و مورد تأکید میباشد.
[۱۲۷] محظورات اِحرام: اعمالی هستند که در حال اِحرام نباید انجام بگیرند؛ و چنانچه شخص در حال اِحرام یکی از آنها را انجام بدهد، فدیه یا گرفتن روزه، یا دادن طعام به مستمندان بر او واجب میگردد. و محظورات اِحرام، اموری هستند که پرهیز از آنها برای شخصی که در حال اِحرام است، واجب میباشد. [مترجم] [۱۲۸] ورس: گیاهی است که بیشتر در یمن میروید. تخم آن شبیه کنجد، و بعد از رسیدن شکافته میشود و تارهایی شبیه تار زعفران از آن بیرون میآید؛ و پارچهها را با آن رنگ میکنند. [مترجم] [۱۲۹] گل کاجیره. کافشه، رنگ زرد که با آن جامه را رنگ کنند. [مترجم] [۱۳۰] «خطمی»: گیاهی است از تیرهی پنیر کیان، که دارای ساقهی ضخیم و بلندی میباشد، و بلندیاش به یک متر و نیم میرسد؛ برگهایش پهن و ستبر، و گلهای آن، شیپوری درشت و به رنگ سرخ یا سفید میباشد. ریشهاش دراز و به کلفتی انگشت و طعم آن شیرین است؛ ریشه و برگ و گل آن در طبّ به کار میرود؛ جوشاندهی گل خطمی به طور غرغره در معالجهی درد گلو و آبسه و دملهای دهان و لثه و حلق نافع است؛ از خارج نیز برای نرم کردن دمل، روی آن میگذارند؛ یک قسم آن موسوم به «خطمی پرپر» و دارای گلهای پرپر و زیبا به رنگهای مختلف است و آن را در باغچهها میکارند. [مترجم]