اِحرامگاهها و مکانهای بستن اِحرام [میقات اِحرام]
س: به بیان میقاتها و مکانهایی بپردازید که برای انسان گذشتن از آنها بدون اِحرام، روا نباشد؟
ج: مکانها و اِحرامگاههایی که رسول خدا ج برای بستن اِحرام معین نمودهاند، پنج مکان میباشند که نمیتوان از آنها بدون اِحرام گذشت؛ و این پنج میقات و اِحرامگاه عبارتند از:
میقات مردم مدینهی منوّره، «ذوالحليفه» و میقات و اِحرامگاه مردم عراق [و سایر مردمان مشرق زمین]، «ذات عِرق» و اِحرامگاه مردم شام، «جُحفه» و میقات و اِحرامگاه مردم نَجد، «قَرن» و میقات مردم یمن، «یلَملَم» میباشد. و این اِحرامگاهها و مکانها، برای مردمان این مناطق و کسانی که از آن عبور میکنند، میقات میباشد. [۱۲۵]
س: این مکانها و اِحرامگاهها، برای افرادی معین و مشخص شدهاند که خارج از آنها سکونت داشته باشند و بخواهند [برای انجام اعمال و مناسک حجّ] از آنها گذر نمایند؛ حال سؤال اینجاست که تکلیف کسانی که در خود این میقاتها و اِحرامگاهها، یا در میان «میقات» و «حرم»، یا در خود «حرم» سکونت دارند، چیست؟
ج: کسانی که در خود «میقاتها و اِحرامگاهها» سکونت دارند، اِحرامگاهشان برای حجّ، از خود میقات میباشد؛ و افرادی که مابین میقاتها و حَرَم سکونت دارند، اِحرامگاهشان برای حجّ، سرزمین «حِلّ» میباشد. و سرزمین «حِلّ»: ما بین میقاتها و حدود حَرَم است؛ و اشخاصی که در «حرم» سکونت دارند، اِحرامگاهشان برای حجّ فرض، خود «حرم» و برای عمره، سرزمین «حِلّ» است. [ناگفته نماند که میقات مردم مکه: خود مکهی مکرّمه است؛ چه شخص از شهروندان مکه و ساکنان اصلی آن باشد، یا در آن اقامت داشته باشد].
س: آیا اِحرام بستن پیش از رسیدن به میقاتها و اِحرامگاهها، درست است؟
ج: آری؛ درست است که پیش از رسیدن به میقات و اِحرامگاه اِحرام ببندد؛ بلکه برای کسی که در ماههای حجّ، اِحرام میبندد و بر خودش از ارتکاب اعمال ممنوعهی اِحرام اطمینان دارد، بهتر آن است که پیش از رسیدن به میقاتها و اِحرامگاهها، اِحرام ببندد.
س: اگر چنانچه کسی پس از میقاتها اِحرام بست، تکلیف چیست؟
ج: اِحرام بستن پس از اِحرامگاهها و میقاتها، درست نیست؛ از این رو اگر کسی پس از گذشتن از میقات، اِحرام بست، در این صورت ذبح حیوان بر وی واجب میگردد.
س: اگر چنانچه فردی به سوی مکهی مکرّمه مسافرت نماید، و در مسیر راهش یکی از این میقاتها قرار نداشت، در این صورت از کجا اِحرام ببندد؟
ج: چنین فردی از برابر نزدیکترین میقات و اِحرامگاهی که قرار دارد، اِحرام ببندد.
س: «اِحرام» چیست؟
ج: «اِحرام»: همان نیت کردن حجّ یا عمره به همراه گفتن «تلبیه» میباشد. [۱۲۶]
س: آیا در اِحرام حجّ یا عمره، شیوه و طریقهی مسنونی وجود دارد؟
ج: آری؛ اِحرام دارای شیوه و طریقهی مسنونی میباشد؛ این طور که هر گاه خواست اِحرام ببندد، نخست غسل کند یا وضو بگیرد - و غسل کردن بهتر است - ؛ آن گاه دو تکه پارچهی دوخته شدهی نو یا شسته شده بپوشد؛ و یکی از آن دو را به عنوان «ازار» و دیگری را به عنوان «رداء» استفاده نماید. [این طور که یکی را دور کمر به پایین و دیگری را بر روی شانههایش بیاندازد]؛ آن گاه اگر مواد خوشبویی داشت از آن استفاده کند و خویشتن را خوشبو و معطّر نماید، سپس در حالی که سرش را پوشیده دو رکعت نماز بگزارد، و پس از گزاردن نماز، سر خویش را برهنه کند و حجّ را چنین نیت نماید:
«اَللّهُمَّ اِنّي اُرِيدُ الْحَجَّ فَيسِّرْهُ لِي وتَقَبَّلْهُ مِنِّي»؛ «پروردگارا ! من ارادهی انجام حجّ را دارم پس آن را بر من آسان گردان و از من بپذیر».
سپس تلبیه گوید؛ و تلبیه این است که بگوید:
«لبيك اللهم لبيك؛ لبيك لاشريك لك لبيك، انّ الحمد والنعمة لك والملك، لاشريك لك»؛ و برای شخص مُحرم درست نیست که کلماتی از این عبارات را کم نماید؛ و احیاناً اگر کلماتی را بدانها افزود، باز هم درست است؛ و هر گاه تلبیه گفت، دیگر مُحرم شده و باید از ا موری که انجام آنها در حجّ ممنوع و قدغن شده است، اجتناب ورزد.
س: اگر چنانچه زنی در حالت قاعدگی و حیض، یا نفاس قرار داشت، در این صورت آیا میتواند برای حجّ، اِحرام ببندد یا باید صبر کند تا حیض و نفاسش به پایان برسد؟
ج: در چنین حالتی،منتظر به پایان رسیدن خونِ حیض یا نفاس نباشد؛ بلکه اگر محلّی را برای غسل کردن یافت، در آن صورت برای تمیزی و پاکیزگی غسل نماید و موی سرش را شانه بکشد؛ آن گاه اِحرام ببندد و دو رکعت اِحرام را نخواند؛ پس از آن نیت حجّ یا عمره را بکند و تلبیه بگوید؛ و چون نیت کرد و تلبیه گفت، دیگر وی مُحرِم شده است؛ و هر گاه وارد مکه شد، صبر کند تا خون وی به پایان برسد؛ و چون از حیض و نفاس پاک شد، غسل کند و خانهی کعبه را طواف نماید.
[۱۲۵] مکانهایی که رسول خدا ج برای بستن اِحرام معین نمودهاند عبارتند از: ۱) «ذوالحلیفه»: و هم اکنون بدان «ابیار علی» نیز میگویند؛ و در حدود ۱۴ کیلومتر از مدینهی منوّره دور است و در راه مکهی مکرّمه واقع میباشد. [این اِحرامگاه بین راه مکهی مکرّمه و مدینهی منوّره واقع است و از مکهی معظمه، ۴۵۰ کیلومتر فاصله دارد. افرادی که از ترکیه، سوریه، شمال عربستان و همچنین کسانی که ابتدا به مدینه وارد میشوند، از این محل ا حرام میبندند]. ۲) «ذات عِرق»: این مکان، میقات مردم عراق میباشد که هم اکنون محل آن، غیر معروف میباشد. و مردم عراق از مدینهی منوّره گذر میکنند و از ذوالحلیفه اِحرام میبندند. [و برخی از علماء گفتهاند که این محل در فاصلهی ۵۴ کیلومتری مکهی معظمه قرار دارد و محل اِحرام بستن مردم عراق میباشد]. ۳) «جُحفه»: این مکان در روزگار پیامبر ج قریهی بزرگی بود که از «رابع» در حدود چهار مایل فاصله و در جهت چپ راه مکه قرار داشت؛ و هم اکنون چیزی از این راه باقی نمانده و حاجیان از آن منطقه گذر نمیکنند، بلکه تمامی مردمان شام از ذوالحلیفه عبور میکنند و از آنجا برای حج اِحرام میبندند. [به هر حال اکنون محل جحفه از راه اصلی دور شده است؛ از این رو از محلی به نام «رابع» اِحرام میبندند. و «رابع» از مکهی مکرّمه ۲۰۰ کیلومتر فاصله دارد]. ۴) «قَرن»: این مکان هم اکنون، میقات مردمان نجد و مشرق زمین است؛ و کسانی که به مکه وارد میشوند، از همین مکان یا از برابر آن برای حج اِحرام میبندند. [به هر حال، قَرن نیز از محلها و مکانهای بستن اِحرام است که مردم نجد و کسانی که از راه طائف به مکه میآیند از اینجا اِحرام میبندند. و فاصلهی بین قرن و مکهی مکرّمه، ۹۴ کیلومتر است]. ۵) «یلملم»: این مکان هم اکنون به «سعدیة» مشهور است؛ و «سعدیة»: کوهی است که مردم یمن از آن عبور میکنند و به مکهی مکرّمه وارد میشوند. [به هر حال، یلملم اِحرامگاه مردم یمن است در جنوب مکهی مکرّمه که ۵۴ کیلومتر با آن فاصله دارد. و کسانی که در مکهی مکرّمه سکونت دارند و همچنین افرادی که از اطراف مکه میآیند اِحرامگاهشان از خانهشان است]. [۱۲۶] متصل بودن نیت با تلبیه، شرط اِحرام نیست، بلکه سنّت است. و شرطش آن است که به یکی از اذکار متصل شود. و تلبیه باید با زبان گفته شود؛ و اگر تلبیه را با قلبش گفت، در این صورت، تلبیه به شمار نمیآید. ر.ک: ردالمحتار (۲/۱۵۸)