مازهای سنّت و نفل
س: پیش از نمازهای فرض و پس از آنها، چند رکعت نماز سنّت باید خواند؟
ج: پیش از نمازهای فرض و پس از آنها، دوازده رکعت نماز سنّت وجود دارد که در احادیث و روایات، بر خواندن آنها تأکید شده است؛ از این رو بدانها «نمازهای سنّت مؤکده» میگویند.
اُم المؤمنین عایشهل گوید: پیامبر ج فرمودند: «من ثابر علي ثنتي عشرة ركعة من السنة، بني الله له بيتاً في الجنة: اربع ركعات قبل الظهر، وركعتين بعدها، وركعتين بعد المغرب، وركعتين بعد العشاء، وركعتين قبل الفجر» [۸]. «هر کس به خواندن دوازده رکعت نماز سنّت مواظبت و پایبندی کند، خداوند متعال خانهای در بهشت برای او میسازد؛ و این دوازده رکعت نماز سنّت عبارتند از: چهار رکعت سنّت پیش از ظهر و دو رکعت پس از آن؛ دو رکعت پس از مغرب؛ دو رکعت پس از نماز فرض عشاء و دو رکعت پیش از ادای نماز فرض صبح».
و شُریح، از عایشهل چنین روایت میکند که وی گفت: «ما صلّي رسول الله ج العشاء قطّ فدخل عَلَي الا صلي اربع ركعات او ستّ ركعات»؛ [۹]. «هرگز پیامبر ج نماز عشاء را نگزاردند مگر این که به نزدم میآمدند و چهار یا شش رکعت نماز میخواندند».
س: آیا تأکید برخی از این نمازهای سنّت بر برخی دیگر بیشتر است؟
ج: آری؛ تأکید برخی از نمازهای سنّت، از برخی دیگر، بیشتر است به طوری که مؤکدترین نمازهای سنّت، دو رکعت سنّت صبح، و پس از آن، چهار رکعت پیش از ظهر است.
عایشهل گوید: «لم يكن النبي ج علي شيء من النوافل اشدّ تعاهداً منه علي ركعتي الفجر»؛ «پیامبر ج بر خواندن هیچ نماز نفلی، بیشتر از دو رکعت سنّت صبح، مواظبت و پایبندی نمیکردند».
و همچنین از عایشهل روایت است که گفت: «ان النبي ج كان لايدع اربعاً قبل الظهر وركعتين قبل الغداة» [۱۰]؛ «پیامبر ج چهار رکعت (سنّت) پیش از ظهر و دو رکعت (سنّت) پیش از نماز فرض صبح را هرگز ترک نمیکردند».
س: آیا پیش از نماز جمعه و پس از آن، نمازهای سنّت وجود دارد؛ از دیدگاه امام ابوحنیفه / ، چهار رکعت نماز سنّت پیش از جمعه و چهار رکعت [۱۱] پس از آن مشروع شده است. و امام ابویوسف / بر این باور است که پس از نماز جمعه، شش رکعت سنّت وجود دارد.
س: آیا پیش از نماز عصر، نماز سنّتی است؟
ج: آری؛ پیش از نماز عصر، نماز سنّت نیز وجود دارد؛ و در احادیث و روایات به خواندن چهار رکعت پیش از نماز عصر، تشویق و ترغیب گردیده است. پیامبر ج میفرمایند:
«رحم الله امرأً صلّي قبل العصر اربعاً» [۱۲]؛ «خداوند بر کسی رحم کند که پیش از عصر، چهار رکعت نماز بخواند». و علی س گوید: «انّ النبي ج كان يصلّي قبل العصر ركعتين» [۱۳]؛ «پیامبر گرامی اسلام ج پیش از عصر، دو رکعت نماز میگزاردند».
س: آیا پیش از نماز عشاء، سنّتی است؟
ج: فقهاء و صاحب نظران اسلامی، گزاردن چهار رکعت نماز پیش از عشاء را مستحب میدانند [۱۴].
س: سنّتهای پیش از نمازهای عصر و عشاء، چه حکمی دارند؟
ج: سنّتهای پیش از نمازهای عصر و عشاء، جزو «سنّتهای مؤکده» نیستند.
س: آیا در احادیث و روایات وارد شده که در برخی از نمازهای سنّت، خواندن برخی از سورههای خاصّ، سنّت است؟
ج: آری؛ در احادیث وارد شده که در برخی از نمازهای سنّت، خواندن برخی از سورهها سنّت است؛ ترمذی از عبدالله بن مسعود س روایت میکند که وی گفت: «ما اُحصي ما سمعتُ من رسول الله ج يقرأ في الركعتين بعد الـمغرب وفي الركعتين قبل صلاة الفجر ب »قل يا ايها الكافرون» و «قل هو الله احد»؛ «بسیار از پیامبر ج شنیدم که ایشان در دو رکعت سنّت پس از مغرب و در دو رکعت سنّت پیش از نماز صبح، سورههای «قل یا ایـها الکافرون» و «قل هو الله احد» را میخواندند».
و مسلم از ابوهریره س روایت میکند که وی گفت: «انّ رسول الله ج قرأ فی رکعتی الفجر «قل یا ایها الکافرون» و «قل هو الله احد»؛ «پیامبر ج سورههای «قل یا ایها الکافرون» و «قل هو الله احد» را در دو رکعت سنّت صبح خواندند».
و همچنین مسلم از ابن عباس س روایت میکند که وی گفت: «ان رسول الله ج كان يقرأ في ركعتي الفجر في الاولي منهما: «قولوا امنّا بالله وما انزل الينا» الاية التي في البقرة، وفي الاخيرة منها: «امنّا واشهد بانّا مسلمون»؛ «پیامبر گرامی اسلام ج در رکعت اوّل نماز سنّت صبح این آیه را قرائت میکردند: ﴿قُولُوٓاْ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيۡنَا وَمَآ أُنزِلَ إِلَىٰٓ إِبۡرَٰهِۧمَ وَإِسۡمَٰعِيلَ وَإِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَ وَٱلۡأَسۡبَاطِ وَمَآ أُوتِيَ مُوسَىٰ وَعِيسَىٰ وَمَآ أُوتِيَ ٱلنَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمۡ لَا نُفَرِّقُ بَيۡنَ أَحَدٖ مِّنۡهُمۡ وَنَحۡنُ لَهُۥ مُسۡلِمُونَ١٣٦﴾ [البقرة: ۱۳۶]؛ و در رکعت دوّم این آیه را قرائت مینمودند: ﴿فَلَمَّآ أَحَسَّ عِيسَىٰ مِنۡهُمُ ٱلۡكُفۡرَ قَالَ مَنۡ أَنصَارِيٓ إِلَى ٱللَّهِۖ قَالَ ٱلۡحَوَارِيُّونَ نَحۡنُ أَنصَارُ ٱللَّهِ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَٱشۡهَدۡ بِأَنَّا مُسۡلِمُونَ٥٢﴾ [آل عمران: ۵۲]
و نیز مسلم از ابن عباس س نقل میکند که وی گفت: «كان رسول الله ج يقرأ في ركعتي الفجر: «قولوا امنا بالله وما انزل الينا»؛ والتي في آل عمران: «تعالوا الي كلمة سواء بيننا وبينكم» الایۀ؛ «پیامبر گرامی اسلام ج در رکعت اوّل نماز سنّت صبح این آیــه را قــرائت میفرمودند: ﴿قُولُوٓاْ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيۡنَا وَمَآ أُنزِلَ إِلَىٰٓ إِبۡرَٰهِۧمَ وَإِسۡمَٰعِيلَ وَإِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَ وَٱلۡأَسۡبَاطِ وَمَآ أُوتِيَ مُوسَىٰ وَعِيسَىٰ وَمَآ أُوتِيَ ٱلنَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمۡ لَا نُفَرِّقُ بَيۡنَ أَحَدٖ مِّنۡهُمۡ وَنَحۡنُ لَهُۥ مُسۡلِمُونَ١٣٦﴾ [البقرة: ۱۳۶]؛ و در رکعت دوّم این آیه را تلاوت مینمودند: ﴿قُلۡ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ تَعَالَوۡاْ إِلَىٰ كَلِمَةٖ سَوَآءِۢ بَيۡنَنَا وَبَيۡنَكُمۡ أَلَّا نَعۡبُدَ إِلَّا ٱللَّهَ وَلَا نُشۡرِكَ بِهِۦ شَيۡٔٗا وَلَا يَتَّخِذَ بَعۡضُنَا بَعۡضًا أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِۚ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَقُولُواْ ٱشۡهَدُواْ بِأَنَّا مُسۡلِمُونَ٦٤﴾ [آل عمران: ۶۴]».
س: آیا در شرع مقدس اسلام، علاوه از نمازهای فرض، وتر و سنّت، نماز دیگری نیز مشروع است؟
ج: آری؛ در اسلام علاوه از نمازهای فرض، وتر و سنّت، نماز دیگری نیز وجود دارد که بدان «نفل» میگویند؛ از این رو فرد مسلمان و حقگرا میتواند برحسب توانایی و قدرت خویش هر اندازه نماز نفل که میخواهد در شب و روز بخواند؛ و باید فرد نمازگزار بداند که بر گزاردن نمازهای نفل، ثواب و پاداش زیادی را فراچنگ میآورد [۱۵]؛ و باید توجه داشته باشد که نباید نمازهای نفل را در وقتهای مکروه - که ذکرشان پیشتر گذشت - ادا نماید.
س: نمازهای نفلی که در بالا بدانها اشاره نمودید، مخصوص زمانی خاصّ نیست، بلکه گزاردن آنها، شامل تمامی حالات و اوقات - به جز وقتهای مکروه - میگردد؛ حال سؤال اینجاست که آیا در احادیث و روایات، وقتهایی مخصوص برای گزاردن نفل وارد شده است؟ و آیا بر خواندن آنها، ثواب و پاداش بیشتری به انسان میرسد؟
ج: آری؛ در شرع مقدس اسلام، وقتهایی مخصوص برای گزاردن نفل وجود دارد که ثواب و پاداشی فراوان از خواندن آنها به انسان میرسد؛ و این وقتهای مخصوص برای گزاردن نفل عبارتند از:
نمازی که در قسمت واپسین شب گزارده میشود و به نماز «تهجّد» نامگذاری شده است؛ [۱۶] نمازی که در وقت چاشت گزارده میشود [۱۷]؛ نمازی که در شبهای رمضان و به ویژه در شب قدر خوانده میشود [۱۸]؛ نمازی که پس از وضو گرفتن ادا میشود [۱۹]؛ نمازی که پس از داخل شدن به مسجد و پیش از نشستن، گزارده میشود [۲۰]؛ نمازی که در مشکلات و معضلات، ناهمواریها و ناملایمات و چالشها و دغدغهها خوانده میشود [۲۱]؛ نماز توبه [۲۲] (صلاة التوبة)؛ نماز حاجت [۲۳] (صلاة الحاجة)؛ و نماز استخاره. [۲۴]
س: نماز نفل، با چند سلام باید خوانده شود؟
ج: نمازهای نفل، یا در روز گزارده میشوند یا در شب؛ اگر چنانچه در روز خوانده میشدند، فرد نمازگزار آزاد و مختار است که دو رکعت را به یک سلام، یا چهار رکعت را به یک سلام بخواند؛ و بیشتر از چهار رکعت با یک سلام مکروه است.
و دربارهی نمازهای نفلی که در شب گزارده میشوند، امام ابوحنیفه / بر این باور است که خواندن هشت رکعت با یک سلام درست است، و بیشتر از آن مکروه است. و امام ابویوسف / و امام محمد / بر این باورند که خواندن نمازهای نفل در شب، بیشتر از دو رکعت به یک سلام جایز نیست.
س: اگر چنانچه کسی نماز نفل را شروع کرد و سپس آن را فاسد گرداند، تکلیف وی چیست؟
ج: در این صورت بر فرد نمازگزار لازم است تا نماز نفل را قضایی بیاورد؛ زیرا نفل با شروع، واجب میگردد.
س: اگر چنانچه فردی، گزاردن چهار رکعت نماز را نیت کرد، و در قعدهی اولی نیز نشست، ولی دو رکعت آخر را فاسد گرداند، در این صورت، قضایی چند رکعت بر او لازم میشود؟
ج: در این صورت، دو رکعت را قضاء بیاورد؛ زیرا دو رکعت اوّل نماز به پایان رسیده است. و امام ابویوسف / بر این باور است که بر او قضایی چهار رکعت لازم میشود.
س: اگر چنانچه فردی توان قیام و ایستادن را داشت و با وجود این، نماز نفل را به حالت نشسته خواند، آیا چنین کاری درست است؟
ج: آری؛ [دربارهی نماز نفل] چنین کاری روا است؛ ولی پاداش چنین نمازی که به حالت نشسته گزارده شود، نصف ثواب نمازی است که به حالت ایستاده خوانده شود
س: نظرتان دربارهی کسی که نماز نفل را به حالت ایستاده شروع میکند و پس از آن مینشیند، چیست؟
ج: از دیدگاه امام ابوحنیفه / چنین کاری جایز است؛ ولی شاگردانش (امام ابویوسف / و امام محمد /) بر این باورند که چنین کاری بدون عذر، روا نیست.
س: آیا برای فرد نمازگزار درست است که بر چهار پا و سواری، نماز نفل بخواند؟
ج: آری؛ گزاردن نماز نفل بر چهار پا و سواری روا است؛ و در مورد قبله، فرد نمازگزار میتواند به هر سویی که چهار پا و سواری رو کرده، به همان جهت با اشاره نماز نفل را بخواند؛ ناگفته نماند که چنین نمازی تنها در صورتی درست است که فرد نمازگزار بیرون از شهر باشد.
[۸] این حدیث را ترمذی و نسایی روایت کردهاند و لفظ حدیث از ترمذی است. ترمذی پس از روایت این حدیث میگوید: در این زمینه، احادیث و روایاتی از ام حبیبه، ابوهریره، ابوموسی، و ابن عمر نیز نقل شده است. و سپس امام ترمذی به روایت حدیث ام حبیبه میپردازد و آن را صحیح معرفی میکند. و امام مسلم نیز روایت ام حبیبه را نقل کرده و در پایان آن حدیث، این را نیز بیان کرده که ام حبیبه گفته است: پس از شنیدن این سخن پیامبر ج ، هرگز خواندن آن دوازده رکعت را ترک نکردم. [۹] در این حدیث بیان شده که پیامبر ج پس از نماز عشاء چهار یا شش رکعت نماز میخواندند؛ از این رو هر کس این چهار یا شش رکعت را بخواند، کار خوب و نیکی را انجام داده است؛ و گرنه سنّت مؤکده همان دو رکعت است؛ و ذکر چهار یا شش رکعت، به جهت تشویق و ترغیب بر پایبندی و مواظبت آن دو رکعت است. و حدیث شُریح را ابوداود نقل کرده است. [۱۰] این دو حدیث را بخاری و دیگر بزرگان عرصهی روایت و درایت نقل کردهاند. [۱۱] دربارهی چهار رکعت سنّت پس از نماز جمعه، امام مسلم از ابوهریرهس چنین روایت کرده که وی گفته است: رسول خدا ج فرمودهاند: «اذا صلّيتم بعد الجمعة فصلّوا اربعاً»؛ «هر گاه پس از نماز جمعه نماز خواندید، چهار رکعت بخوانید»؛ و در روایتی دیگر که مسلم، ابوداود، ترمذی، نسایی و ابن ماجه - به جز بخاری - آن را نقل کردهاند، چنین وارد شده است: «اذا صلّي احدكم الجمعة فليصل بعدها اربعاً»؛ «هر گاه یکی از شما نماز جمعه را گزارد، باید پس از آن چهار رکعت نماز بخواند». روایت اوّلی بیانگر «استحباب» است و روایت دوّمی، بیانگر «وجوب»؛ و ما نیز به خاطر این که بین هر دو روایت جمع کنیم، معتقد به این هستیم که چهار رکعت پس از نماز جمعه «سنّت مؤکده» است. اما دربارهی چهار رکعت سنّت پیش از نماز جمعه، که بیانش در چهار رکعت سنّت پیش از ظهر گذشت که چه طور پیامبر ج به خواندن چهار رکعت پس از زوال خورشید پایبند بودند؛ و این چهار رکعت پیش از ظهر، شامل چهار رکعت پیش از نماز جمعه نیز میشود. در کتاب «غنیة المستملی» نیز بدین موضوع اشاره شده است. نگارنده میگوید: امام مسلم از ابوهریرهس روایت کرده که پیامبر ج فرمودند: «من اغتسل ثم اتي الجمعة فصلّي ما قدر له ثم انصت حتي يفرغ من خطبته ثم يصلّي معه غفر له ما بينه وبين الجمعة الاخري وفضل ثلاثة ايام»؛ «کسی که روز جمعه غسل کند سپس به نماز جمعه برود و آنچه برای او مقدر شده نماز بخواند، سپس تا فارغ شدن امام از خطبه، ساکت شود، سپس با او نماز بخواند، گناهان (صغیرهی) بین این جمعه و جمعهی دیگرش و سه روز اضافه بخشوده میشود». این روایت به خواندن نماز پیش از خطبه اشاره دارد؛ و این روایت نظریهی کسانی را رد میکند که مشـروعیت نمـاز پیـش از جمعه را انکار مینمایند. عبدالرزاق (۳/۲۴۷) و ابن ابی شیبه (۳/۱۴۷) روایـت میکنند که عبدالله بن مسعود پس از نماز جمعه، چهار رکعت نماز میخواند. عبدالرزاق از ثوری، از عطاء بن سائب، از ابوالاحوص مسلمی روایت کرده که وی گفت: «عبدالله بن مسعود ما را فرمان میداد تا پیش از جمعه چهار رکعت و پس از آن، دو رکعت و پس از آن دو رکعت، چهار رکعت دیگر نیز بخوانیم». حافظ در «الدرایة» گوید: رجال این حدیث، مؤثق و معتبرند. و این حدیث موقوف است و در حکم حدیث مرفوع میباشد؛ زیرا ظاهر این حدیث چنان است که عبدالله بن مسعود در صورتی به خواندن این نمازها فرمان میدهد که آن را از پیامبر گرامی اسلام شنیده باشد. و طحاوی در باب «التطوع باللیل و النهار کیف هو»؟ از جبلة بن سحیم از عبدالله بن عمر روایت میکند که: عبدالله بن عمر پیش از جمعه چهار رکعت با یک سلام میخواند؛ و پس از نماز جمعه، دو رکعت و پس از آن دو رکعت، چهار رکعت دیگر نیز میخواند. اسناد این حدیث صحیح است، چنان که نیموی نیز در «آثار السنن» به صحّت اسناد این حدیث اشاره کرده است. [۱۲] ابوداود. [۱۳] ابوداود. [۱۴] حلبی در کتاب «غنیة المستملی»، شرح «منیة المصلّی» گوید: دربارهی چهار رکعت پیش از عشاء، روایتی بیان نشده است، ولی میتوان به عموم روایت عبدالله بن مغفّل که بخاری، مسلم، ابوداود، ترمذی، نسایی و ابن ماجه به روایت آن پرداختهاند استدلال کرد؛ آن جا که عبدالله بن مغفّلس روایت میکند که پیامبر ج فرمودند: «بين كلّ اذانين صلاة؛ بين كل اذانين صلاة؛ ثم قال في الثالثة: لمن شاء»؛ «بین هر اذان و اقامه نماز است، بین هر اذان و اقامه نماز است؛ و در سومین بار فرمودند: برای کسی که بخواهد». و علاوه از این، همین که در شرع مقدس اسلام، ممنوعیتی دربارهی گزاردن نفل پیش از عشاء وارد نشده است، خود بیانگر استحباب آن است؛ و خواندن چهار رکعت پیش از عشاء، موافق قول امام ابوحنیفه است؛ زیرا که خواندن چهار رکعت در نزد ایشان بهتر و افضل است؛ و لفظ نماز نیز به چهار رکعت حمل میشود؛ و این موضوع از قبیل حمل مطلق بر کامل هم از لحاظ ذاتی و هم از نظر صفاتی است. [۱۵] ابوهریرهس گوید: از رسول خدا ج شنیدم که میفرمودند: «ان اول ما يحاسب به العبد يوم القيامة من عمله صلاته، فان صلحت، فقد افلح وانجح؛ وان فسدت فقد خاب وخسر، فان انتقص من فريضته شيء قال الرب تبارك وتعالي: انظروا هل لعبدي من تطوّع فيكمل بها ما انتقص من الفريضة؛ ثم يكون سائر عمله كذلك»؛ «نخستین چیزی که در روز قیامت انسان از آن محاسبه میشود، نماز است؛ اگر نمازش صحیح باشد، رستگار شده و نجات مییابد، و اگر نمازش خراب و ناقص باشد، زیان کار و خسارتمند میشود؛ و اگر در فرائض، نقصی باشد خداوند متعال میفرماید: ببینید آیا بنده ام نماز نفل دارد تا با آن کاستیهای نمازهای فرضش کامل شود؛ سپس سایر اعمالش نیز به همین ترتیب مورد محاسبه قرار میگیرد». [ابوداود] [۱۶] ابوامامةس گوید: پیامبر ج فرمودند: «عليكم بقيام الليل فانّه دأب الصالحين قبلكم وهو قربة لكم عند ربكم، ومكفرة للسيئات ومنهاة عن الاثم»؛ [ترمذی] «بر شما باد خواندن نماز شب؛ زیرا که گزاردن نماز تهجّد در پاسی از شب، شیوه و روش پیشینیان از بندگان نیک خدا و باعث نزدیکی شما در بارگاه پروردگار، و سبب نابود کردن گناهان و بازدارندهی از گناه است.» [۱۷] ابوهریرهس گویـد: پیامبر ج فرمودند: «من حافظ علي شفعة الضحي غفرت له ذنوبه وان كانت مثل زبد البحر»؛ [احمد، ترمذی و ابن ماجه. به نقل از مشکاة المصابیح]؛ «هر مسلمانی که به گزاردن دو رکعت نماز چاشت پایبندی و مواظبت کند، گناهان (صغیرهاش) بخشوده میشود گر چه به زیادی کف دریا نیز باشد.» و معاذةل گوید: از عایشهل پرسیدم: پیامبر گرامی اسلام ج به هنگام چاشت چند رکعت نماز میگزاردند؟ او در پاسخ گفت: رسول خدا ج به هنگام چاشت چهار رکعت نماز میگزاردند و آنچه را که خدا میخواست بر آن اضافه میکردند. [مسلم] و عایشهل نیز پیوسته نماز چاشت را هشت رکعت میگزارد و میگفت: «نماز چاشت را ترک نخواهم کرد، گر چه پدر و مادرم کشته شوند». [مالک] [۱۸] ابوهریرهس گوید: پیامبر ج فرمودند: «من صام رمضان ايماناً واحتساباً غفر له ما تقدم من ذنبه، ومن قام رمضان ايمـاناً واحتساباً غفر له ما تقدم من ذنبه، ومن قام ليلة القدر ايماناً واحتساباً غفر له ما تقدم من ذنبه». [بخاری و مسلم]؛ «کسی که از روی ایمان و به امید پاداش الهی ماه رمضان را روزه بگیرد، همهی گناهان (صغیرهی) پیشینش بخشوده خواهد شد؛ و کسی که از روی ایمان و به امید پاداش الهی، شبهای ماه رمضان را با نماز زنده بدارد، همهی گناهان (صغیرهی) گذشتهاش بخشوده خواهد شد، و کسی که از روی ایمان و به امید پاداش الهی، شبهای قدر را با نماز و عبارت زنده بدارد، همهی گناهان (صغیرهی) گذشتهاش، بخشوده خواهد شد». [۱۹] ابوهریرهس گوید: پیامبر ج هنگام نماز صبح به بلالس فرمودند: «يا بلال! حدثني بارجي عمل عملته في الاسلام فانّي سمعت دفّ نعليك بين يدي في الجنة؟ قال: ما عملت عملاً ارجي عندي اني لم اتطهر طهوراً في ساعة من ليل ولا نهارٍ الا صليت بذلك الطهور ما كتب لِي ان اُصلّي»؛ «ای بلال! به من بگو: امیدوار کنندهترین عملی که در اسلام انجام دادی کدام است؟ زیرا من صدای کفشهایت را پیشاپیش خودم در بهشت شنیدم! بلال گفت: امیدوارکنندهترین کاری که انجام داده ام این بوده است که در طول شبانه روز هیچ وضویی نگرفتم مگر آن که آنچه برایم مقدّر شده بود، نماز خواندم». [بخاری و مسلم] [۲۰] ابوقتادهس گوید: پیامبر ج فرمودند: «اذا دخل احدكم المسجد فليركع ركعتين قبل ان يجلس» [بخاری و مسلم]؛ «چون یکی از شما به مسجد وارد شد، پیش از آن که بنشیند، نخست دو رکعت نماز بخواند». [۲۱] حذیفهس گوید: «كان النبي ج اذا حزبه امر صلّي» [ابوداود]؛ «هر گاه برای پیامبر ج کاری دشوار و طاقتفرسا روی میداد، نماز میگزاردند». [۲۲] علیس گوید: ابوبکرس به من گفت - و به راستی او راست گفت - : از پیامبر ج شنیدم که فرمودند: «ما من رجل يذنب ذنباً ثم يقوم فيتطهر ثم يصلي ثم يستغفر الله الا غفر الله له» [ابن ماجه]؛ «هر کس که گناهی را مرتکب شود و سپس برود وضو بگیرد و دو رکعت نماز بخواند و پس از آن از خداوند طلب بخشش نماید، خداوند او را میبخشد». [۲۳] عبدالله بن ابی اوفیس گوید: پیامبر ج فرمودند: «کسی که نیازی به خدا یا یکی از بندگان خدا داشته باشد، باید به نحو احسن وضو بگیرد و دو رکعت نماز بخواند، و پس از آن به بیان پرتوی از وصف و شکوه خداوند بپردازد و بر پیامبر ج درود بفرستد و (برای برآورده شدن نیازش) این دعا را بخواند: «لا اله الا الله الحكيم الكريم، سبحان الله رب العرش العظيم، والحمد لله رب العالمين، اسألك موجبات رحمتك وعزائم مغفرتك، والغنيمة من كل برّ والسلامة من كلّ اثم، لاتدع لنا ذنباً الا غفرته، ولا همّاً الا فرجته، ولاحاجة هي لك رضاً الا قضيتها يا ارحم الراحمين». [ترمذی و ابن ماجه] [۲۴] جابرس گوید: پیامبر ج استخاره در تمام کارها را مانند سورهای از قرآن به ما یاد میدادند و میفرمودند: هر گاه کسی از شما خواست کار مهمی را انجام دهد، دو رکعت نماز غیر فرض بخواند، سپس بگوید: «اللهم اني استخيرك بعلمك واستقدرك بقدرتك واسألك بفضلك العظيم، فانك تقدر ولااقدر وتعلم ولااعلم، وانت علّام الغيوب؛ اللهم ان كنت تعلم ان هذا الامر خير لي في ديني ومعاشي وعاقبة امري، (اوقال: عاجل امري وآجله) فاقدره لي ويسّره لي ثم بارك لي فيه؛ وان كنت تعلم ان هذا الامر شرّ لي في ديني ومعاشي وعاقبة امري (اوقال: عاجل امري وآجله) فاصر فه عني واصرفني عنه واقدر لي الخير حيث كان ثم ارضني به»؛ «خداوندا ! به سبب علمت از تو طلب خیر میکنم و به سبب قدرتت از تو طلب قدرت میکنم و از فضل بزرگ تو میخواهم، چون تو توانایی و من ناتوانم، و تو میدانی و من نمیدانم، و تو بسیار دانای غیبی؛ پروردگارا ! اگر میدانی که این کار... برای دین، دنیا و عاقبت کارم - یا فرمودند: برای حال و آیندهام - خیر است آن را برای من مقدر کن؛ و اگر میدانی که این کار... به مصلحت دین، دنیا و عاقبت کارم. - یا فرمودند: برای حال و آیندهام - نیست، و آن را از من دور کن و مرا از آن منصرف نما و خیر را هر جا که هست برایم مقدر نما و مرا از آن خشنود فرما»؛ و پس از آن، نیاز و حاجتش را بیان کند. [بخاری]