نماز جمعه
س: حکم نماز جمعه را بیان کنید؟
ج: نماز جعه، بر هر فرد عاقل، بالغ، آزاد، مذکر، سالم و تندرست، بینا و مقیم، فرض عین میباشد.
س: آیا برای اقامهی نماز جمعه، شرایطی وجود دارد؟
ج: آری؛ برای اقامهی نماز جمعه، شرایطی وجود دارد که عبارتند از:
۱- اقامه نماز جمعه در شهر بزرگ [۴۶]، یا در عیدگاه شهر باشد؛ و بر پایی نماز جمعه در قریهها و روستاها صحیح نیست.
۲- این که نماز جمعه، توسط سلطان (خلیفه، رئیس جمهور، پادشاه)، یا کسی که سلطان او را مأمور ساخته (نائب آن)، بر پا گردد؛ و یا اینکه نماز جمعه توسط کسی بر پا شود که خود مسلمانان با توافق و رضایت همدیگر او را به امام جمعه شدن خویش تعیین نمایند [۴۷].
۳- این که نماز جمعه در وقت ظهر اقامه گردد؛ پس برگزاری نماز جمعه پیش از وقت ظهر و بعد از آن، صحیح نیست.
۴- ایراد کردن خطبه؛ در صورتی که در وقت ظهر و قبل از نماز جمعه، ایراد گردد.
امام ابوحنیفه / بر این باور است که اگر خطیب جمعه، - به اختصار و اِجمال - تنها به ذکر خدا بپردازد، خطبه درست است؛ و امام ابویوسف / و امام محمد / برآنند که لازم است تا خطیب جمعه، ذکری طولانی ایراد کند؛ زیرا زمانی به خطبهی جمعه، «خطبه» میگویند که در آن ذکری طولانی ایراد شود.
۵- این که نماز جمعه، با جماعت بر پا گردد. [پس نماز جمعه صحیح نیست اگر آن را تنها تنها گزارند]؛ و امام ابوحنیفه / و امام محمد / بر آنند که جماعت در نماز جمعه با سه مرد به جز امام، منعقد میشود؛ و امام ابویوسف / بر این باور است که جماعت در نماز جمعه با دو نفر به جز امام، منعقد میگردد [۴۸].
س: به وسیلهی چه عذرهایی، حضور در نماز جمعه ساقط میگردد؟
ج: اگر کسی دارای این عذرها باشد، میتواند در نماز جمعه شرکت نکند:
۱- نمازگزار، مسافری باشد که مسافتِ سفر را پیموده است.
۲- نمازگزار، زن باشد.
۳- نمازگزار، مریض و دردمند باشد.
۴- نمازگزار، نابینا باشد.
۵- نمازگزار، برده باشد.
از این رو نماز جمعه، بر مسافر، زن، مریض، نابینا و برده واجب نیست.
س: کسانی که نمازجمعه بر آنان واجب نیست، اگر چنانچه در نماز جمعه شرکت کنند و همراه مردم نماز جمعه بخوانند، آیا در این صورت نمازشان درست است؛ و آیا این نماز، جایگزین نماز فرض ظهر آنان میگردد؟
ج: آری؛ در این صورت نمازشان صحیح است و نماز ظهر از ایشان ساقط میگردد و به هیچ وجه ضرورتی ندارد که نماز ظهرشان را بخوانند.
س: اگر امامت نماز جمعه را برده، مریض، مسافر یا نابینا به عهده گرفت و افراد آزاد، سالم و تندرست و مقیم بدو اقتدا کردند، آیا در این صورت، نماز امام و مقتدی صحیح است؟
ج: آری؛ درست است که اشخاص برده، مریض، ... امامِ افراد آزاد، سالم و تندرست و مقیم شوند؛ و در این صورت نماز تمامی آنها درست است.
س: اگر از کسی نماز جمعه - به خاطر عذری - فوت شد، در این صورت چه چیزی بر او واجب میگردد؟
ج: هر گاه فردی نمیتواند به خاطر عذری، در نماز جمعه شرکت کند، باید نماز ظهر خویش را بخواند؛ و همچنین اگر کسی [به هر جهتی] در نماز جمعه حضور نیافت، باید نماز ظهر خود را بگزارد؛ اگر چه کسی که بدون عذر، نماز جمعه را ترک میکند، گنهکار است.
س: اگر کسی - بدون عذر - نماز ظهر خویش را پیش از ادای نماز جمعه در منزلش خواند، آیا این کارش درست است؟
ج: چنین کاری حرام است.
س: اگر کسی - بدون عذر - نماز ظهر خویش را پیش از ادای نماز جمعه در منزلش خواند؛ و وقت ظهر نیز خارج شد، آیا در این صورت نمازی را که خوانده است، جای فرض ظهر را میگیرد؟
ج: آری؛ در این صورت جای فرض ظهر را میگیرد؛ [گر چه چنین فردی مرتکب کاری حرام شده و گنهکار میباشد].
س: اگر کسی - بدون عذر - نماز ظهر خود را پیش از ادای نماز جمعه در منزلش خواند، سپس به سوی نماز جمعه حرکت کرد و نماز جمعه را همراه امام خواند؛ در این صورت تکلیف این نمازگزار چیست؟
ج: در این صورت، نماز جمعهی وی درست است و نماز ظهر وی باطل میگردد.
امام ابوحنیفه / گوید: به محض این که به سوی نماز جمعه حرکت میکند، نماز ظهری که خوانده است، باطل میگردد؛ و امام ابویوسف / و امام محمد / بر این باورند که تا زمانی که همراه امام در نماز جمعه داخل نشود، نماز ظهرش باطل نمیگردد.
س: آیا افراد معذور و زندانی میتوانند در روز جمعه، نماز ظهر خویش را با جماعت بخوانند؟
ج: برای اشخاص معذور و زندانی مکروه است که نماز ظهر خویش را در روز جمعه (در شهر) به جماعت بخوانند؛ بلکه باید نماز ظهر خویش را تنها تنها بگزارند.
س: اگر کسی دیر به نماز جمعه رسید و تنها یک رکعت نماز جمعه را دریافت، در این صورت تکلیف وی چیست؟
ج: کسی که دیر رسیده و تنها یک رکعت نماز جمعه را دریافته است، پس از سلام دادن امام، برخاسته و یک رکعت باقی مانده را به تنهایی بخواند.
س: اگر کسی نماز جمعه را در تشهّد یا در سجدهی سهو دریافت، در این صورت چه باید بکند؟
ج: امام ابوحنیفه / و امام ابویوسف / بر این باورند: کسی که نماز جمعه را در تشهّد یا در سجدهی سهو درک کرده باشد، پس به تحقیق که جمعه را دریافته است؛ از این رو پس از سلام دادن امام، برخاسته و دو رکعت فوت شدهی خویش را تمام گرداند.
و امام محمد / گوید: اگر بیشترین قسمتِ رکعت دوّم را درک کرد، در این صورت، پس از سلام دادن امام، برخاسته و رکعتهای فوت شدهی نماز جمعه را تمام گرداند؛ و اگر کمترین قسمتِ رکعت دوّم را درک کرده بود، در این صورت باید نیت چهار رکعت نماز ظهر را بیاورد و به امام اقتدا نماید و پس از سلام دادن امام برخیزد و چهار رکعت نماز ظهر را بخواند.
س: حکم داد و ستد پس از اذان جمعه چیست؟
ج: هنگامی که در روز جمعه برای نماز جمعه اذان گفته شد، به سوی ذکر و عبادت خدا بشتابید و داد و ستد را رها سازید.
س: چون امام برای ایراد خطبه بیرون آمد، پس حکم نمازگزاردن و سخن گفتن چیست؟
ج: امام ابوحنیفه / گوید: چون امام برای ایراد خطبه بیرون آمد، پس مردم تا پایان خطبه، نه نماز بگزارند و نه سخن بگویند. و امام ابویوسف / و امام محمد / گویند: تا هنگامی که امام به ایراد خطبه نپرداخته، سخن گفتن اشکالی ندارد.
س: برای نماز جمعه، چند بار اذان گفته میشود؟
ج: برای نماز جمعه، دو بار اذان گفته میشود:
۱- هر گاه خورشید از میانهی آسمان به سمت غرب، مایل شود. (هنگام زوال خورشید)؛ در این ساعت مردمان به سوی نماز جمعه بشتابند و داد و ستد را رها نمایند و به سوی ذکر و یاد خدا روان شوند.
۲- هر گاه امام بر بالای منبر بالا رود و بر آن نشیند، مؤذن در جلوی امام اذان گوید؛ آن گاه امام دو خطبه ایراد کند؛ و چون از خطبهی دوّم فارغ شد، نماز جمعه را بر پا نماید.
س: چه اموری در خطبه، سنّت است؟
ج: این که خطیب، ایستاده خطبه بخواند؛ خطیب از حَدَث و نجاست پاک باشد؛ خطیب دو خطبه ایراد نماید و میان دو خطبه با اندکی نشستن، فاصله قرار دهد.
س: امام، قرائت نماز جمعه را با صدای بلند بخواند یا با صدای آهسته؟
ج: امام، قرائت نماز جمعه را با صدای بلند بخواند.
س: اگر نمازگزاری از خطیب دور بود، در این صورت حکم شنیدن خطبه برای او چیست؟
ج: حکم شنیدن خطبه برای کسی که از خطیب دور است، همانند حکم کسی است که به خطیب نزدیک است؛ از این رو برای هر یک از کسانی که از خطیب دوراند، یا به خطیب نزدیکاند، واجب است تا به هنگام ایراد خطبه، به خطبه گوش فرا دهند و خاموش باشند؛ چه صدای خطیب را بشنوند یا نشنوند.
[۴۶] فقهاء در تعریف «شهر» (مصر)، به مذاهب مختلفی تقسیم شدهاند و مشهور آن است که شهر آن جایی است که دارای مفتی و قاضی و امیری باشد که بر اقامهی بیشتر حدود قادر باشند؛ و فقهای متأخر برآنند که شهر آن جایی است که بزرگترین مساجد آن، برای اهالی مکلّف آن گنجایش نداشته باشد؛ و قریه و روستا جایی است که این چنین نباشد. [مترجم] [۴۷] قدوری گوید: بر پا ساختن نماز جمعه، فقط توسط سلطان، یا کسی که سلطان او را مأمور کرده باشد، درست است؛ و من نیز این عبارت را افزودم که: «و همچنین اقامهی جمعه، توسط کسی که خود مسلمانان با همدیگر به توافق رسیدهاند تا او را به امام جمعهی خویش تعیین نمایند» نیز درست است؛ زیرا که نویسندهی «الفتاوی الهندیة» از کتاب «معراج الدرایة» چنین نقل میکند: «در شهرهایی که رَتق و فَتق کارها به دست کافران است و حکومت اسلامی وجود ندارد، بر پا ساختن نماز جمعه برای مسلمانان درست است؛ و مسلمانان، امام و قاضی خویش را در این سرزمینها با توافق و رضای همدیگر تعیین نمایند.» (۱/۱۴۶)؛ و ابن عابدین شامی در کتاب «در المختار» (۱/۵۴۰) به نقل از «معراج الدرایة». [۴۸] قدوری و نویسندهی «هدایه» در شرایط صحّت نماز جمعه، «اِذن عام» را بیان نکردهاند. [و مراد از «اِذن عام»: این است که مکانی که در آن جمعه بر پا میشود برای هر کس که ارادهی درآمدن در آن را داشت، مباح و بلامانع باشد]؛ و این شرایط جز این دو کتاب، در دیگر کتابهای احناف مذکور است. و مراد از «اذن عام» آن است که دروازههای مسجد جامع بر روی مردم باز و گشوده باشد و به تمامی مردم این اجازه داده شود تا بدان جا وارد شوند؛ از این رو اگر گروهی از مردم در مسجد جامع گرد آیند، و دروازههای مجسد را بر روی خویش ببندند و نماز جمعه را با جماعت بگزارند، در این صورت، نماز جمعه صحیح نیست؛ چنان که در کتاب «الفتاوی الهندیة» به نقل از کتاب «المحیط» بدین موضوع اشاره شده است. علامه شامی در «حاشیهی در المختار» گوید: از شرط «اِذن عام» در کتب «ظاهر الروایة» بحثی به میان نیامده است، و به همین جهت در کتاب «هدایه» نیز بدان پرداخته نشده است؛ ولی این موضوع در «نوادر» ذکر شده است؛ و در کتابهای «کنز»؛ «الوقایة»؛ «النقایة» و «الملتقی» و بسیاری از کتابهای معتبر دیگر نیز بدین موضوع اشاره رفته است. نگارنده گوید: اگر چه این شرط [اِذن عام] از روایات نوادر است، ولی در تمامی مساجد مسلمانان بدان عمل میگردد؛ زیرا در نماز جمعه، دروازههای تمام مساجد بر روی نمازگزاران باز و گشوده است؛ و اقامهی نماز جمعه در اردوگاهها در این زمینه اشکال به وجود میآورد؛ زیرا به کسانی که در اردوگاهها به سر میبرند، اجازه داده شده تا نماز جمعهی خویش را اقامه نمایند، و حال آن که داخل شدن افراد دیگر خارج از اردوگاه به داخل آن ممنوع و قدغن میباشد، و این در حالی است که در اردوگاه «اذن عام» مفقود است! و علامه ابن عابدین - از علما و فقهای متأخر - این مشکل را حل کرده و در آخر بحث خویش گفته است: «نزاع و اختلاف در صورتی است که نماز جمعه تنها در یک محل اقامه گردد؛ ولی اگر چنانچه نماز جمعه در نقطههای متعددی اقامه شود، در این صورت نزاع از بین میرود؛ زیرا فوت شدن نماز طوری تحقق پیدا نمیکند که علت آن را افاده میکند». ر.ک: رد المحتار علی هامش در المختار (۱/۵۴۶). پس مناسب است که به درستی نماز جماعت کسانی که در اردوگاه ها، نماز جمعه را میخوانند فتوا داده شود - گر چه در کتب ظاهر الروایة ذکری از این موضوع به میان نیامده است - زیرا نماز در جاهای متعدد شهر برگزار میگردد. و الله تعالی اعلم بالصواب.