سیری در مسائل قدوری - جلد اول

فهرست کتاب

مسح بر موزه، و مسح بر پانسمان و تخته‌ی شکسته بندی

مسح بر موزه، و مسح بر پانسمان و تخته‌ی شکسته بندی

س: آیا برای شستن پاها در وضو، جانشین و جایگزینی هم است؟

ج: آری؛ در پرتو احادیث و روایاتی فراوان و صحیح، این قضیه به اثبات رسیده که مسح بر موزه‌ها، جایگزین شستن پاها می‌باشد [۱۶].

س: آیا در مورد جوازِ مسحِ پاها بر موزه ها، مراعات شرطی هم ضروری است؟

ج: آری؛ در مورد جوازِ مسحِ بر موزها، شرط است که آن‌ها را پس از وضو و با طهارت بپوشد.

س: آیا برای مسح بر موزه ها، وقت معین و مشخّصی وجود دارد؟

ج: هرگاه موزه‌ها را با طهارت بپوشد، آن گاه بی وضو گردد؛ برای وی درست است تا در صورتی که مقیم باشد، به مدّت یک شبانه روز، و در صورتی که مسافر است به مدّت سه شبانه روز بر موزه‌ها مسح نماید؛ و هرگاه در فاصله‌ی این مدت(یک شبانه روز برای مقیم و سه شبانه روز برای مسافر) وضو گرفت، می‌تواند - چه در حَضَر و چه در سفر- بر موزه‌ها مسح کند.

س: آیا مدت مسح یک شبانه روز (برای مقیم)، یا سه شبانه روز (برای مسافر)، از وقت پوشیدن موزه‌ها شروع می‌شود یا از هنگام بی وضویی؟

ج: مدت مسح یک شبانه روز و یا سه شبانه روز، از هنگام بی وضویی شخص، و پس از این که موزه‌ها را با طهارت پوشیده، شروع می‌شود؛ به عنوان مثال: فردی پس از زوال خورشید، وضویی کامل گرفته و موزه‌های خویش را با طهارت به پایش نموده است؛ آن گاه در هنگام غروب آفتاب بی وضو می‌گردد؛ در این صورت برای وی - اگر چنانچه مقیم باشد- جایز است تا غروب آفتاب روز آینده بر موزه‌های خویش مسح نماید؛ و در صورتی که مسافر باشد، برای وی درست است تا غروب آفتاب سه روز آینده بر موزه‌هایش مسح کند.

س: کسی که غسل بر او فرض گردیده(فرد جُنُب و ناپاک)، آیا می‌تواند بر موزه مسح کند؟

ج: برای فردی که غسل بر او فرض گردیده(فرد جُنُب و ناپاک)، درست نیست تا بر موزه هایش مسح کند؛ بلکه بر او فرض است تا پاهای خویش را همراه با تمامی بدنش بشوید.

س: آیا مسح بر موزه‌هایی که سوراخ و پاره پاره هستند، درست است؟

ج: اگر پارگی موزه‌ها زیاد باشد به طوری که به اندازه‌ی سه انگشت کوچک پا از آن ظاهر و هویدا گردد؛ (یعنی پارگی موزه‌ها به اندازه‌ی سه انگشت کوچک پا باشد)، در این صورت مسح کشیدن بر آن‌ها درست نیست؛ ولی اگر چنانچه پارگی آن‌ها کمتر از این باشد، مسح بر آن‌ها جایز است.

س: آیا این مقدار از پارگی موزه ها، در یک موزه اعتبار دارد یا در هر دو موزه؟

ج: مقدار پارگی، در یک موزه اعتبار دارد نه در هر دو موزه؛ یعنی هر گاه مقدار پارگی در هر دو موزه به اندازه‌ی سه انگشت پا باشد، در این صورت مسح کشیدن بر آن‌ها درست است؛ ولی اگر همین مقدار پارگی در هر یکی از دو موزه و یا در یکی از آن‌ها باشد، در این صورت مسح کشیدن بر آن‌ها درست نیست.

س: کیفیت مسح کشیدن بر موزه‌ها چگونه است؟

ج: کیفیت مسح بر روی موزه‌ها بدین صورت است که با انگشتان خویش بر روی موزه‌ها مسح بکشد؛ این طور که نخست انگشتان دست خویش را با آب خیس نماید، سپس تمامی انگشتان خویش را [۱۷] بر موزه بنهد؛ آن گاه دست خویش را از انگشتان پاها به طرف ساق پا بکشد.

و واجب است که در هر موزه، به اندازه‌ی سه انگشت دست، مسح کرده شود.

س: چه چیزهایی باطل کننده‌ی مسح بر موزه‌ها است؟

ج: موارد ذیل جزو شکننده‌های مسح است:

همه‌ی آن مواردی که وضو را باطل می‌نمایند، مسح را هم باطل می‌کنند؛ بیرون آمدن (بیشترِ) پا از موزه؛ و تمام شدن مدت مسح.

س: هر گاه مدّت مسح موزه‌ها به پایان برسد، یا یکی از موزه‌ها و یا هر دوی آن‌ها از پای وی بیرون شود و با وجود این هیچ یک از شکننده‌های وضو هم تحقق نیابد، در این صورت تکلیف چیست؟

ج: در این دو صورت، اعاده‌ی وضو لازم نیست، بلکه تنها پای خویش را بشوید و نماز خود را بخواند.

س: پیشتر بیان کردید که مدت مسح برای فرد مقیم، یک شبانه روز و برای مسافر، سه شبانه روز است؛ حال اگر چنانچه شخص مسافر پیش از تمام شدن مدت مسح، مقیم شد، و یا شخص مقیم، مسافر شد، در این صورت حکم چیست؟

ج: فردی که در مسافرت، مسح بر موزه نموده، و پیش از تمام شدن مدت مسح، مقیم شده؛ اگر چنانچه در مسافرت به مدت یک شبانه روز و یا بیشتر بر موزه‌ها مسح کرده، در این صورت بر وی لازم است که موزه‌ها را از پای خویش بیرون کشد؛ و اگر چنانچه مدت مسح کمتر از یک شبانه روز بود، در این صورت یک شبانه روز را کامل کند.

و فردی که در حال اقامت، مسح بر موزه کرده و پیش از تمام شدن یک شبانه روز به مسافرت رفته؛ چنین فردی به مدت سه شبانه روز بر موزه هایش مسح نماید.

س: اگر چنانچه کسی بر بالای موزه‌ی خویش، گالش و جرموقی [۱۸] بپوشد؛ آیا می‌تواند بر آن گالش مسح نماید؟

ج: آری؛ مسح بر گالش درست است البته مشروط بر آن که پیش از بی‌وضو شدن، آن را بپوشد.

س: آیا مسح بر جوراب درست است؟

ج: امام ابوحنیفه / پیرامون مسح بر جوراب بر این باور است که مسح بر آن‌ها درست نیست؛ مگر این که هر دو مُجَلَّد یا مُنَعَّل [۱۹] [نعلدار] باشند؛ و امام ابویوسف / و امام محمد / بر این باورند: در صورتی که جوراب‌ها ضخیم و کلفت و متراکم و سِتبر باشند - و نازک و ظریف نباشند [۲۰] - مسح بر آن‌ها جایز است.

س: نظرتان درباره‌ی مسح بر غیر موزه‌ها چیست؟

ج: علاوه از موزه، مسح بر این چیزها نیز جایز است:

پانسمانی که بر بالای زخم یا عضو شکسته شده جهت درمان و معالجه می‌بندند [۲۱]؛ و تخته‌ی شکسته بندی که با آن عضو شکسته شده مانند: بازو و ساق و دست و پا را می‌بندند [۲۲].

س: آیا در مورد مسح بر پانسمان و جبیره و گچ گرفتگی، شرط نیست که پیش از بستن آن، غسل نموده یا وضو داشته باشد؟

ج: در مورد مسح بر جبیره و پانسمان شرط نیست که پیش از آن غسل نموده یا وضو داشته باشد؛ از این رو اگر آن‌ها را بدون وضو و طهارت، بر زخم یا عضو شکسته شده بست، و پس از آن وضو گرفت، مسح بر آن‌ها درست است.

س: اگر چنانچه فردی، پانسمان را پس از بهبود یافتن زخم، باز کرد و آن را دور انداخت، آیا مسح آن باقی می‌ماند؟

ج: در این حالت، مسح پانسمان باطل می‌شود؛ ولی اگر چنانچه پیش از باز کردن پانسمان، وضو گرفته و بر پانسمان و تخته‌ی شکسته بندی مسح نموده بود، سپس آن‌ها را به خاطر عدم نیاز باز کرد و به دور انداخت، و تا وقت باز کردن پانسمان و جبیره هم وضویش با هیچ یک از شکننده‌های وضو باطل نشده بود؛ در این صورت فقط محل پانسمان و تخته‌ی شکسته بندی و گچ گرفتگی را بشوید و نماز خویش را بگزارد.

س: حکم مسح بر دستار، کلاه، روبند، روسری و دستکش چیست؟

ج: مسح کشیدن بر این چیزها درست نیست.

[۱۶] ابن منذر گوید: از حسن بصری / چنین به ما رسیده که وی گفته است: هفتاد تن از یاران پیامبر ج به من چنین خبر داده‌اند که آن حضرت ج بر موزه‌ها مسح کرده اند.[نصب الرایة ۱/۱۶۲] [۱۷] در مسح پاها، تنها نهادن سر انگشتان بر موزه کفایت نمی‌کند؛ بلکه باید تمامی انگشتان دست گذاشته شود. [۱۸] جرموق: معرّب سر موزه. نوعی از کفش که در قدیم روی موزه به پا می‌کردند. این کفش‌ها کوتاه هستند و ساق ندارند و تنها ویژگی آن‌ها این است که پشت پا و زیر قوزک پا را می‌پوشاند. امروزه بدان «گالش» می‌گویند. [مترجم] [۱۹] «مجلّد»: به جورابی گفته می‌شود که بر بالا و پایین آن چرم گذارند؛ و «مُنَعَّل»: جورابی است که بر پایین آن، چرم بگذارند، مانند: پا افزار و قطعه‌ی آهن که به پاشنه‌ی پا می‌زنند. (و این شبیه جوراب‌هایی چرمی یا چارق است) [۲۰] نازک بودن جوراب بدین معنی است که بدن نما باشد (و رطوبت دست را به پوست برساند). [۲۱] در این زمان، پلاستر (ماده‌ای که جهت قالب گیری به کار می‌رود) و عضو شکسته شده را با آن می‌بندند، می‌تواند جایگزین جبیره (تخته‌ی شکسته بندی) شود. [۲۲] در کتاب «در المختار» و «رد المحتار» چنین آمده است: اگر چنانچه بر روی زخم و یا جا‌ی نشتر زده شده، پارچه و پانسمانی بپیچند و قسمتی از جای زخم و محل نشتر زده شده باز باشد، باز هم مسح بر آن درست است؛ یعنی قول صحیح در این باره این است که اگر چنانچه پانسمان جایی را نپوشاند، یا آب و شستن بدان ضرر و زیان وارد کند و یا بستن آن مکان با پارچه، امکان نداشته باشد، در این صورت مسح بر آن درست است.