صدقهی فطر
س: صدقهی فطر [در شریعت مقدس اسلام]، چه حکمی دارد؟
ج: صدقهی فطر بر کسی که در وی سه شرط آتی موجود گردد، واجب است:
الف) این که آزاد باشد؛ [پس صدقهی فطر بر برده واجب نیست].
ب) این که مسلمان باشد؛ [پس صدقهی فطر بر کافر واجب نیست].
ج) این که مالک نصابی از حدّ نصابها باشد؛ و این مقدار نصاب، افزون بر مسکن، لباس، لوازم خانه، وسائل سواری، و سلاح وی باشد [۱۰۴].
س: صدقهی فطر از جای چه کسانی باید پرداخت شود؟
ج: واجب است که شخص مسلمان، صدقهی فطر خویش را ا زجای اشخاص آتی بپردازد: از جای خودش؛ از جای فرزندان کوچک خودش؛ [اما اگر چنانچه فرزندان وی ثروتمند و غنی باشند، در این صورت صدقهی فطر را از مال خود ایشان بیرون آورد]؛ از جای بردگان و خدمتگزاران خویش؛ اگر چه کافر باشند.
س: فرد مسلمان، صدقهی فطر فرزندان کوچک خویش را از مالِ خودش بپردازد یا از مال آنها؟
ج: اگر چنانچه فرزندان وی ثروتمند بودند، در این صورت صدقهی فطر را از مال خود ایشان بپردازد، وگرنه از مال خودش پرداخت نماید.
س: آیا بر شخص مسلمان واجب است تا صدقهی فطر همسر و فرزندانِ بزرگ سال خویش را بپردازد؟
ج: بر شخص مسلمان واجب نیست که صدقهی فطر را از جای همسر و فرزندان بزرگ سال خویش بپردازد؛ گر چه در خانهی وی نیز باشند [ولیکن اگر داوطلبانه و از روی تبرّع و احسان، این کار را کرد، جایز است]؛ و همچنین بر فرد مسلمان پرداخت صدقهی فطر بردگانی که برای تجارت هستند، واجب نیست.
س: چه وقت صدقهی فطر واجب میگردد؟
ج: صدقهی فطر با طلوع صبح صادقِ روز عید فطر واجب میگردد. پس اگر کسی پیش از این وقت، مرد و چهره در نقاب خاک کشید [یا فقیر و مستمند گردید]، در این صورت صدقهی فطر بر وی واجب نیست؛ و همچنین اگر کسی پس از طلوع صبح صادق مسلمان شد یا متولّد گردید، صدقهی فطر بر آنها واجب نیست.
س: آیا برای پرداخت صدقهی فطر، وقتی «مستحب» وجود دارد؟
ج: آری؛ برای پرداخت زکات فطر، وقتی «مستحب» وجود دارد؛ و آن وقتِ مستحب، عبارت است از: پرداخت صدقهی فطر در روز عید فطر، پیش از خارج شدن به سوی عیدگاه.
س: اگر کسی صدقهی فطر خویش را پیش از روز عید فطر پرداخت کرد، در این صورت تکلیف چیست؟
ج: هر گاه شخصی صدقهی فطرش را پیش از روز عید فطر پرداخت نماید، این کار وی درست است [تا افراد فقیر و مستمند از قبل، بر آماده ساختن لباس و نیازمندیهای لازم دیگر برای خود و خانواده شان در روز عید، قادر گردند].
س: اگر کسی، صدقهی فطر را از روز عید به تأخیر انداخت، در این صورت حکم چیست؟
ج: با به تأخیر انداختن صدقهی فطر از روز عید، پرداخت صدقهی فطر ساقط نمیگردد و بر شخص مسلمان پرداخت آن واجب است. [از این رو به تأخیر انداختن صدقهی فطر از وقت نماز عید، مکروه است، مگر در صورتی که این تأخیر به جهت عذری باشد].
س: چه کسانی موارد مصرف صدقهی فطر هستند؟ [به تعبیری دیگر؛ مستحقین دریافت صدقهی فطر چه کسانیاند]؟
ج: صدقهی فطر به فقیر و مستمندی پرداخت میگردد که مالک نصاب از هیچ نوع مالی نباشد [۱۰۵].
س: حکمت و منفعت پرداختِ زکات فطر چیست؟
ج: [زکات فطر، سبب پالایش نفس انسان از پلشتیهایی میشود که احیاناً روزه داران ممکن است در ماه رمضان به آن آلوده شده باشند، و مستمندان را حداقل در روزهای عید از مایحتاج و لباس و خوراک مناسب، بهرهمند میسازد]. ابوداود از ابن عباس س چنین روایت میکند که وی گفت:
«فرض رسول الله ج زكاة الفطر طهرة للصيام من اللغو والرفث وطعمة للمساكين» [۱۰۶]؛ «رسول خدا ج زکات فطر را برای پاک گردانیدن روزهدار از بیهودگی و بدکلامی و فراهم شدن غذای مستمندان، واجب گردانیده است».
س: در صدقهی فطر، چه مقدار را باید پرداخت؟
ج: مقدار صدقهی فطر [برای هر یک نفر اعضای خانواده]، نصف «صاع» [صاع معادل سه کیلو و شصت گرم] از گندم؛ یا یک صاع از خرما، یا یک صاع از کشمش و یا یک صاع از جو است.
س: اگر کسی در صدقهی فطر به جای گندم، خرما، کشمش و جو، معادل آنها را از درهم، پول، برنج و ذرّت پرداخت کرد در این صورت تکلیف چیست؟
ج: این مسئله، بیانگر پرداخت صدقهی فطر به قیمت است؛ از این رو اگر کسی صدقهی فطر را از غیر گندم یا خرما یا کشمش و یا جو پرداخت، به طوری که معادل قیمت نصف صاع از گندم، یا قیمت یک صاع از خرما، کشمش و جو باشد، و نیت پرداخت صدقهی فطر را نیز بکند، در این صورت جایز است.
س: «صاع» به چه مقدار است؟
ج: در نزد امام ابوحنیفه / و امام محمد / ، یک «صاع»، معادل هشت رطل عراقی میباشد [۱۰۷]. و از دیدگاه امام ابویوسف / یک «صاع»، معادل پنج رطل و یک سوّم آن است ( ۵ رطل).
[۱۰۴] همچنان که پیشتر گذشت، صدقهی فطر بر افراد ثروتمندی واجب است که گرفتن زکات برای آنها حلال نیست. [۱۰۵] بنابراین دادن صدقهی فطر برای شخص ثروتمندی که گرفتن زکات برای وی روا نیست، درست نمیباشد. نویسندهی «درالمختار» گوید: موارد مصرف زکات فطر با موارد مصرف زکات اموال، در تمامی موارد یکسان است. شامی در «حاشیهی» خویش گوید: مراد از «موارد مصرف زکات» همان کسانیاند که در آیهی صدقات [«انما الصدقات للفقراء و المساکین..]. ذکر شده است - البته به جز کارگزار و جمعآوری کنندهی زکات که ثروتمند باشد - ؛ و همچنین صدقهی فطر برای فردی که در بین او و فرد زکات دهنده پیوند ولادت یا رابطهی زناشویی باشد، یا ثروتمند یا از بنیهاشم و امثال آن - که در موارد مصرف زکات بدانها اشاره شد - باشد، درست نیست. و عبارت «و فی کلّ حال» [در هر حال]؛ مرادش عمومیت حالات به طور مطلق نیست؛ بلکه مرادش حالات پرداخت زکات به مستحقین و موارد مصرف زکات است که نیت و ملکیت در آنها شرط بوده و تنها اباحت کافی نیست. ر.ک: البدائع (۱/۷۹) [۱۰۶] ابوداود؛ باب زکاة الفطر. [۱۰۷] نویسندهی «شرح الوقایة» گوید: «صاع»: پیمانهای است که گنجایش هشت رطل از ماش یا عدس را داشته باشد. و این هشت رطل بدین جهت با ماش و عدس اندازه گیری شده است که تفاوت کوچکی و بزرگی دانههای آنها و ذخیرهی اجزای آنها کمتر است، در حالی که در حبوبات دیگر، تفاوت زیادی در این راستا وجود دارد. آن گاه نویسندهی «شرح الوقایة» در ادامه گوید: این صاع، همان صاع عراقی است؛ ولی صاع حجازی، گنجاش پنج رطل و یک سوم آن را دارد. و در نزد ما، یک صاع عراقی، معادل دو «من» است؛ و یک «من»، چهل «استار» و یک «استار»، چهار و نیم «مثقال» است. پس یک مَنّ، معادل ۱۸۰ مثقال میباشد. به هر حال در روزگار رسول خدا ج ، صاع عبارت بود از پیمانه و ظرفی که اشیاء به وسیلهی آن پیمانه و وزن میشدند؛ ولی هنگامی که اسلام در اطراف و اکناف جهان گسترش یافت و مسلمانان خواستند تا صدقهی فطر خویش را بپردازند؛ این پیمانهها را با «وزن» محاسبه نمودند؛ و از آنجا که اشیاء از لحاظ وزن با همدیگر تفاوت و اختلاف دارند، لذا علماء و صاحب نظران فقهی نیز در حساب آنها با یکدیگر اختلاف نمودند، و مفتیان بر مبنای تحقیق و بررسی خودشان فتوا دادند. و در این عصر نیز در تمام شهرها و نواحی و در تمامی معاملات، اشیاء را با «کیلوگرم» وزن میکنند. و خود نیز از علماء و صاحب نظران اسلامی در این زمینه پرسیدم و کتابهایشان را در این راستا تحقیق و مطالعه نمودم و جوابها را مختلف و گوناگون دیدم؛ و از مجموع آنها به این نتیجه رسیدم که اگر چنانچه کسی در صدقهی فطر، دو کیلو گندم بپردازد، به راستی وی از دیدگاه احناف، صدقهی فطر خویش را پرداخته است؛ زیرا اگر یک «صاع» معادل هشت رطل بغدادی باشد، در این صورت نصف صاع، بیشتر از دو کیلوگرم نمیشود.