پلیدیها و نجاستها و طریقهی پاکسازی آن ها
س: نجاست بر چند نوع است؟
ج: نجاست دو نوع است: «نجاست غلیظه» و «نجاست خفیفه».
«نجاست غلیظه»: به نجاستی گفته میشود که اگر از بدن انسان خارج شود، غسل یا وضو را بر انسان واجب میگرداند؛ مانند: مدفوع؛ ادرار؛ مَنی؛ مَذی؛ وَدی؛ چرک؛ زردآب؛ استفراغ به اندازهی پری دهان.
و همچنین این موا رد نیز از زمرهی نجاستهای غلیظه هستند: خون حیض؛ خون نفاس؛ خون استحاضه؛ ادرار پسر بچه و دختر بچهی کوچک - فرقی نمیکند که غذا بخورند یا نخورند - ؛ شراب؛ خون جاری؛ گوشت حیوانِ خود مرده؛ چربی و روغن حیوان خود مرده؛ پوست حیوانِ خود مرده؛ ادرار حیواناتی که گوشتشان خورده نمیشود؛ سرگین؛ تپالهی گاو؛ مدفوع سگ؛ مدفوع مرغ؛ مدفوع مرغابی؛ مدفوع غاز؛ مدفوع حیوانات درنده؛ و تمامی اینها از زمرهی «نجاست غلیظه» هستند. و ناگفته نماند که تمام اجزای خوک نیز از جملهی نجاست غلیظه میباشد.
و اما «نجاست خفیفه»؛ عبارت است از: ادرار حیواناتی که گوشتشان خورده میشود؛ ادرار اسب؛ و فُضلهی پرندههایی که گوشتشان خورده نمیشود [۲۸].
س: در چه چیزی تفاوت میان «نجاست غلیظه» و «نجاست خفیفه» ظاهر و هویدا میگردد؟
ج: تفاوت میان «نجاست غلیظه» و «نجاست خفیفه»، در درست بودن نماز با آن ها، ظاهر و آشکار میگردد. این طور که اگر چنانچه نجاست غلیظه به اندازهی یک درهم یا کمتر از آن، در لباس یا بدن نمازگزار برسد، نماز وی، همراه با کراهت درست است؛ و اگر چنانچه به لباس نمازگزار، نجاست خفیفه برسد، در این صورت اگر نجاست خفیفه، یک چهارم لباس را دربر نگیرد، نماز با آن جایز است.
و هرگاه نجاست غلیظه بیشتر از یک درهم شد، یا نجاست خفیفه یک چهارم جامه را دربرگرفت، در این صورت، نماز با آنها درست نیست.
س: هر گاه به بدن یا جامهی انسان، نجاستی رسید، طریقهی پاکسازی آن چگونه است؟
ج: نجاستی که به بدن یا جامهی انسان میرسد، یا «مَرئی» (دیده شده) است، یا «غیرمرئی» (غیرقابل دیدن)؛ اگر چنانچه، مرئی باشد، شیوهی پاکسازی آن از لباس یا بدن این گونه است که عین نجاست با آبِ پاک، یا هر مایعِ پاک، مانند: سرکه و گلاب، شسته شود تا عین نجاست از بین رفته و زایل گردد.
و اگر چنانچه نجاست غیرمرئی باشد، مانند: ادرار و آب نجس؛ در این صورت شیوهی پاکسازی آن از بدن و لباس، این طور است که آن نجاست را به اندازهای بشوید تا غالب گمان وی بر آن شود که نجاست از لباس و بدن پاک شده است.
س: هر گاه نجاستِ مرئی، (با شستن) از بین رفت، ولی اثر آن باقی ماند، در این صورت تکلیف چیست؟
ج: اگر چنانچه نجاست با شستشو از بین رفت و زائل گردید، در این صورت باقی ماندن اثرش - مانند رنگ و بوی که زائل نمودن آنها دشوار و طاقت فرسا است - زیانی نمیرساند.
س: آیا برای پاکسازی نجاستها، شیوههایی دیگر نیز وجود دارد؟
ج: آری؛ برای پاکسازی نجاست، شیوهها و طریقههای دیگری نیز وجود دارد که صاحب نظران فقهی به تفصیل آنها پرداخته اند؛ و هم اینک به برخی از آن شیوهها اشاره خواهد شد که عبارتند از:
۱- اگر به موزهای نجاستی رسید که دارای جرم و حجم است؛ و این نجاستِ جرم دار خشک گردید، در این صورت اگر فرد نمازگزار آن موزه را طوری بر زمین بکشد که نجاست از آن زائل گردد، در این صورت نمازگزاردن با آن موزه جایز است.
۲- اگر چنانچه به لباس انسان، آب منی رسید؛ در این صورت یا آب منی تر و تازه است و یا بر لباس خشک شده است؛ اگر چنانچه آب منی تر و تازه بود، در این صورت فقط با شستن پاک میگردد؛ و اگر چنانچه آب منی بر لباس خشک شده بود، در این صورت مالیدن و ساییدن آن [فَرک]، کفایت میکند. البته مشروط بر آن که به ادرار آمیخته نشده باشد [۲۹].
۳- اگر چنانچه به آیینه و شمشیر، نجاستی رسید، در این صورت پاک کردن و از میان برداشتن آنها از روی آیینه و شمشیر کفایت میکند.
۴- اگر به زمین نجاستی رسید، و آن نجاست خشک شد و اثرش نیز از میان رفت؛ در این صورت، نمازگزاردن در آن جا درست است ولی تیمّم گرفتن از آن جا جایز نیست؛ و اگر چنانچه زمین شسته شد و نجاست نیز با شستشو زائل گردید و از میان رفت، در این صورت هم نماز گزاردن و هم تیمّم گرفتن از آن، جایز است.
۵- اگر چنانچه، پوستی، دبّاغی و پوست پیرایی شود، آن پوست با دباغت و پوست پیرایی پاک میگردد و نماز گزاردن بر آن جایز میشود؛ و همچنین ظرفی که از پوستِ دبّاغی شده، ساخته میشود، وضو ستاندن از آن درست است.
ناگفته نماند که پوستِ خوک، هیچ وقت پاک نمیگردد؛ (نه با دباغت و پوست پیرایی و نه با چیزی دیگر)؛ و همچنین استفاده از پوست انسان به جهت احترام و بزرگداشت آن، درست نیست.
[۲۸] در نزد احناف، فضلهی پرندگانی که گوشتشان خورده میشود مانند: کبوتر و گنجشک، پاک و طاهر است. [۲۹] در «محیط السرخسی» چنین آمده است: اگر چنانچه سر آلت تناسلی مرد با ادرار نجس شده باشد، در این صورت منی با فَرک (مالیدن و ساییدن) پاک نمیگردد. (فتاوی هندیه ۱/۴۴).