سیری در مسائل قدوری - جلد اول

فهرست کتاب

«هَدی» (حیوانی که در سرزمین حرم، ذبح می‌گردد)

«هَدی» (حیوانی که در سرزمین حرم، ذبح می‌گردد)

س: «هَدی» چیست؟

ج: «هَدی» عبارت است از: حیوانی که در حجّ و عمره، [در حرم] ذبح می‌گردد؛ و ذبح کردن «هَدی» به خاطر چند مورد است:

۱- به جهت بیرون شدن شخص «مُحْصَر» از اِحرام.

۲- حاجی قِران و حاجی متمتّع به خاطر شکرانه‌ی یکجا ادا نمودن حجّ و عمره، هَدی را ذبح می‌نمایند.

۳- به خاطر کفاره‌ی جنایات، هَدی ذبح می‌گردد. و این هَدی برای کسانی است که در حال اِحرام مرتکب جنایتی شده باشند؛ یا یکی از واجبات حجّ را ترک کرده باشند.

۴- هَدی نفلی؛ و این هَدی برای تمامی افراد است که می‌خواهند به صورت نفلی، حیوانی را ذبح نمایند.

س: هَدی، از چه حیواناتی می‌باشد؟

ج: هَدی، فقط از شتر، گاو و گوسفند می‌باشد، و از حیواناتِ دیگر جایز نمی‌باشد؛ و در شتر، گاو و گوسفند، نر و ماده‌ی آن‌ها یکسان است.

س: آیا ذبح این حیوانات [گاو، شتر و گوسفند]، مقید به شرطی نیز می‌باشد؟

ج: آری؛‌ ذبح این حیوانات، مقید به دو شرط می‌باشد که عبارتند از:

۱- حیوان هَدی، «ثَنی» یا بالاتر از «ثَنی» باشد.

۲- حیوان هَدی، از عیب‌ها و نقص‌ها، سالم باشد.

س: «ثَنی» به چه معنی است؟

ج: «ثَنی» در گوسفند، آن است که یک سال کامل را به پایان آورده باشد و در سال دوّم داخل گردیده باشد؛ و «ثنی» از گاو، آن است که دو سال را کامل نموده و در سال سوّم داخل شده باشد؛ و «ثَنی» در شتر، آن است که پنج سال را کامل نموده و در سال ششم داخل شده باشد.

س: اگر از میان میش‌ها، گوسفندی به سن «ثَنی» نرسیده بود، آیا ذبح آن درست است؟

ج: آری؛ اگر چنانچه در میان میش‌ها، گوسفندی بود که شش ماه را کامل کرده بود‌ [و به گونه ای چاق و فربه بود که به دلیل چاقی] میان آن و میان گوسفندی که یک سال را تکمیل کرده بود، فرق گذاشته نمی‌شد، پس اهدای چنین حیوانی درست است [۱۵۶].

س: ‌مراد از این که: «حیوان هَدی، از عیب‌ها و نقص‌ها سالم باشد» چیست؟

ج: مراد از این که: «حیوان هَدی، از عیب‌ها و نقص‌ها سالم باشد» این است که حیوان هَدی، از اعضایی صحیح و سالم برخوردار باشد؛ از این رو قربانی کردن حیوانی که دست، پا،‌ گوش یا دُم آن قطع شده باشد، درست نیست؛ و همچنین قربانی نمودن حیوانات کور، بسیار نحیف و لاغر [که لاغری آن به حدّی رسیده است که در استخوان وی مغزی نیست] و حیوان لنگی که به سوی قربانگاه رفته نمی‌تواند، درست نیست.

س: اگر چنانچه قسمتی از گوش یا دُم حیوان قطع شده بود، آیا قربانی نمودن آن درست است؟

ج: چنانچه بیشتر گوش یا بیشتر دُم حیوان از بین رفته بود، پس ذبح آن برای قربانی درست نیست.

س: آیا حیوان هَدی را می‌توان در هر کجا که برابر شد، ذبح نمود؟

ج: ذبح هَدی، تنها در حَرَم درست است و در جایی دیگر جایز نیست.

س: در چه مواردی باید شتر یا گاو را ذبح نمود؟

ج: در موارد زیر باید یک شتر کامل یا یک گاو کامل ذبح شود:

۱- در کفّاره‌ی فردی که در حال جنابت و ناپاکی به طواف زیارت بپردازد و آن را [با طهارت] اعاده نکند.

۲- در کفّاره‌ی فردی که پس از وقوف در عرفات و پیش از تراشیدن موی سر و پیش از طواف زیارت، با همسرش عمل زناشویی نماید. در این دو مورد به جز شتر و گاو نمی‌توان حیوان دیگری را ذبح نمود ولی در موارد دیگر همچون: دَم اِحصار، دَم تمتّع، دَم قِران، دَم جنایت، یا هَدی نافله، می‌توان گوسفندی را ذبح نمود.

س: آیا درست است که در برخی از قربانی‌ها، یک یا دو نفر و یا بیشتر از آن با همدیگر شریک و سهیم شوند؟

ج: آری؛ درست است که در یک شتر یا یک گاو، هفت نفر با یکدیگر شریک و سهمی شوند؛ البته مشروط بر آن که نیت و هدف هر یک از آن هفت نفر، نزدیکی و تقرّب به سوی خداوند متعال باشد.

س: هفت نفر در قربانی کردن یک شتر یا یک گاو با یکدیگر شریک شده‌اند؛ و برخی از آنان اراده‌ی آن را دارند تا از گوشت آن استفاده نمایند؛ در این صورت تکلیف چیست؟

ج: اگر چنانچه برخی از آنان اراده‌ی آن را داشته باشند تا از گوشت آن استفاده نمایند، پس در این صورت قربانی بقیه‌ی آن‌ها نیز درست نمی‌باشد.

س: آیا می‌تواند از گوشت هَدی خویش بخورد؟

ج: برای صاحب هَدی، درست است که از گوشت هَدی حجِّ نافله، هَدی تمتّع و هَدی قِران بخورد؛ ولی خوردن از هَدی اِحصار و هَدی جنایات درست نیست.

س: آیا در ذبح کردن هَدی، روز یا وقت معین و مشخّصی وجود دارد؟

ج: ذبح نمودن هَدی تمتّع و هَدی قِران پیش از فرا رسیدن روز عید درست نیست؛ بلکه بر حاجی متمتّع و حاجی قِران واجب است تا هَدی خویش را در روز عید یا در دو روز پس از عید ذبح نمایند [۱۵۷]؛ و برای آن‌ها درست نیست تا ذبح این هَدی را از دوازدهم ذی الحجّة به تأخیر بیاندازند؛ و همچنین درست نیست تا این هَدی را پیش از زدن جمره‌ی عقبه در روز عید، ذبح کنند؛ و ذبح هَدی جنایات و هَدی اِحصار مقید به زمان مخصوصی نیست و در هر زمان می‌توان آن‌ها را ذبح نمود.

س: اگر چنانچه هَدی تمتّع یا هَدی قِران را پس از روزهای عید ذبح نمود،‌ تکلیف چیست؟

ج:‌ در این صورت به جهت به تأخیر انداختن ذبح هَدی از وقت معین آن، دَم دیگری بر وی لازم می‌گردد [۱۵۸].

س: آیا واجب است که گوشت هدایا را فقط به مستمندان و فقراء حَرَم بدهند؟

ج: دادن گوشت هدایا به مستمندان حَرَم و به غیر آن‌ها جایز است.

س: آیا بردن هدایا به سرزمین عرفات، واجب است؟

ج: بردن هدایا به سرزمین عرفات واجب نیست.

س: چه فرقی در میان «نَحر» و «ذبح» وجود دارد؟

ج: در شتر، «نحر کردن» سنّت است و در گاو و گوسفند، «ذبح کردن». و عکس این نیز با کراهیت جایز است.

س: آیا بر شخص مسلمان واجب است که با دست خودش گاو و گوسفند را ذبح کند یا شتر را نَحر نماید؟

ج: این کار واجب نیست؛ و اگر چنانچه کسی دیگر را به ذبح کردن فرمان دهد، باز هم درست است. و بهتر آن است که اگر عمل ذبح را به خوبی انجام داده می‌توانست، در این صورت خودش قربانی خویش را ذبح یا نحر نماید.

س: اگر چنانچه فردی، برای قربانی، شتری را با خود برد، و در مسیر راه ناچار شد تا بر آن سوار شود؛ آیا سوار شدن بر شتر قربانی درست است؟

ج: اگر نیاز به سوار شدن داشت، در آن صورت بر آن سوار شود؛ و اگر چنانچه نیازی به سوار شدن نداشت، در این صورت بر آن سوار نگردد [۱۵۹].

س: اگر چنانچه شخصی، برای قربانی، شتر ماده یا گوسفندی را با خود برد، و آن شتر و گوسفند شیرده بودند؛ آیا می‌تواند شیر آن‌ها را بدوشد؟

ج: شیر آن‌ها را ندوشد، بلکه بر پستان‌های آن‌ها آب سرد بپاشد تا با این کار شیرشان قطع گردد.

س: اگر هَدی در راه هلاک گردید، در این صورت تکلیف چیست؟

ج: اگر چنانچه هَدی نافله در راه هلاک گردید، بر وی هَدی دیگری لازم نیست؛ و اگر هَدی واجب هلاک گردید در این صورت بر وی واجب است تا هَدی دیگری را جایگزین آن نماید.

س: اگر چنانچه به هَدی، عیب و نقصی رسید، و آن عیب و نقص مانع ذبح آن هَدی گردید، در این صورت تکلیف چیست؟

ج: اگر هَدی واجب معیوب گردید، در این صورت هَدی دیگری را جایگزین آن نماید؛ و در مورد هَدی معیوب، مختار است و می‌تواند هر گونه که بخواهد در آن تصرف نماید.

و اگر هَدی نافله، معیوب گردید، در آن صورت آن را به همراه عیب و نقصش، ذبح کند.

س: اگر چنانچه فردی برای قربانی، شتری را با خود برد، و نزدیک بود که این شتر در مسیر راه هلاک گردد، در این صورت تکلیف چیست؟

ج: اگر هَدی نافله بود، آن را بکشد و سُم آن را با خون آن رنگین نماید و با خون آن، کوهانش را نیز رنگین کند؛ و لاشه‌ی ذبح شده‌ی آن را برای فقراء و مستمندان باقی گذارد؛ و نه صاحب آن و نه شخص ثروتمند دیگری از آن نخورد.

و اگر هَدی واجب بود، هَدی دیگری را جایگزین آن نماید؛ و در مورد هَدی ذبح شده، مختار است و می‌تواند هر گونه که بخواهد در آن تصرف نماید.

س: قلاده نمودن «هَدی»، چه حکمی دارد؟

ج: قلاده نمودن هَدی نافله، هَدی تمتّع و قِران، مستحب است؛ و دم اِحصار و دم جنایات، قلاده نمی‌شوند.

س: [پس از ذبح کردن هَدی]، با پالان و زین و افسار و لگام آن چه کار نمایند؟

ج: پالان و زین و افسار و لگام آن را نیز صدقه نمایند.

س: آیا می‌تواند مزد قصاب را از گوشت قربانی بپردازد؟

مزد قصاب را از گوشت قربانی [و از بهاء پوست] نپردازد؛ بلکه بر وی لازم است تا مزد وی را از خودش بدهد [۱۶۰].

[۱۵۶] نویسنده‌ی «الجوهرة النیرة» در ص ۲۲۱ گوید: واژه‌ی «جذع» به میش یا بزی اطلاق می‌گردد که شش ماه را تکمیل نموده باشد. و برخی گفته‌اند: جذع به میش یا بزی گفته می‌شود که بیشتر سال را تکمیل نموده باشد؛ و قربانی این گونه حیوانات در صورتی درست است که اگر چنانچه با گوسفندانی که یک سال را تکمیل کرده‌اند قاطی شوند، شخص بیننده نتواند در میان آن‌ها فرق بگذارد. ر.ک: بحر الرائق (۲/۷۵) [۱۵۷] علامه قدوری گوید: ذبح کردن هدی نفلی، هدی تمتّع و قِران تنها در روز عید درست است. قدوری حکم هدی نفلی را همانند حکم هدی تمتّع و قِران قرار داده است. نویسنده‌ی «هدایه» گوید: در اصل ذبح کردن هدی نفلی پیش از روز عید درست است، ولی ذبح آن در روز عید بهتر می‌باشد؛ و قول صحیح نیز همین می‌باشد. و مراد از روز عید، همان [سه] روز عید می‌باشد؛‌ زیرا ذبح کردن هدی تمتّع و قِران تا غروب خورشید روز دوازدهم ذی الحجة درست می‌باشد. و بدین موضوع در کتاب «بحرالرائق» (۳/۷۷) تصریح شده است. [۱۵۸] اگر چنانچه پیش از ذبح کردن حیوان، موی سر خویش را تراشید و قربانی خویش را نیز از روزهای عید به تأخیر افکند، در این صورت دَم سوم نیز بر وی واجب می‌گردد. و این دَم سوم به جهت تراشیدن موی سر پیش از ذبح است. در کتاب «غنیة الناسک» ص ۱۵۰ بدین موضوع اشاره رفته است. [۱۵۹] ابوالزبیر گوید: شنیدم که از جابر بن عبداللهس درباره‌ی سوار شدن بر حیوان قربانی پرسیدند. او در پاسخ گفت: از پیامبر ج شنیدم که می‌فرمودند: «چون ناچار شدی، به گونه ای نیکو و پسندیده بر آن سوار شو؛ و تا زمانی که حیوان دیگری را برای سواری پیدا کنی، می‌توانی بر حیوان قربانی سوار شوی». [مسلم] [۱۶۰] علیس گوید: «امر ني رسول الله ج ان اقوم علي بدنة وان اتصدق بلحمها وجلودها واجلتها، وان لااُعطي الجزار منها؛ قال: نحن نعطيه من عندنا»؛ «پیامبر ج به من فرمان دادند تا شتری را قربانی کنم و گوشت و پوست و پالان و زین آن را صدقه نمایم. و به من فرمان دادند تا مزد قصاب را از آن ندهم؛ و فرمودند: مزد قصاب را خودمان می‌پردازیم.» [بخاری و مسلم]