سجدهی سهو
س: اگر کسی در اثنای نماز، دچار سهو (اشتباه و لغزش و خطا و بی توجهی) شد، در این صورت تکلیف وی چیست؟
ج: هر گاه فرد نمازگزار در اثنای نماز دچار سهو و اشتباه شود؛ این طور که چیزی را از جنس نماز در آن اضافه کند، مثل این که: دو بار رکوع کند، یا یک رکعت را به رکعتهای نماز اضافه نماید؛ یا واجبی از واجبات نماز را ترک کند - همانند این که قرائت سورهی فاتحه، یا قرائت سورهی پس از آن، یا قعدهی اول، یا تشهّد یکی از دو قعدهی اوّل یا دوّم را ترک نماید؛ یا خواندن قنوت در نماز وتر؛ یا تکبیرهای زائد عید فطر و عید قربان را ترک کند؛ یا در نمازهایی که باید قرائت با صدای بلند خوانده شود، با صدای آهسته بخواند و در نمازهایی که باید قرائت با صدای آهسته خوانده شود، با صدای بلند بخواند - ؛ در این صورتها فرد نمازگزار چون در قعدهی آخر نماز، از تشهّد فارغ گردید، از جانب راست خویش یک سلام بدهد؛ [سپس تکبیر گفته] و دو سجده مانند سجدهی نماز بنماید؛ آن گاه بنشیند و دوباره تشهّد بخواند؛ [و پس از آن درودها را خوانده و در حق خویش دعا نماید؛] و آن گاه برای خارج شدن از نماز، سلام بدهد. [۳۹]
س: اگر در اثنای نماز، امام دچار سهو گردید، آیا در این صورت بر مقتدی نیز سجدهی سهو واجب میگردد؟
ج: سجدهی سهو، با سهو امام، بر امام و مقتدی هر دو واجب میگردد.
س: اگر سجدهی سهو بر امام واجب گردید و او سجده نکرد، در این صورت تکلیف مقتدی چیست؟
ج: اگر سجدهی سهو بر امام واجب گردید و او سجده نکرد، در این صورت مقتدی نیز از امام خویش در عدم سجدهی سهو پیروی نماید و سجده نکند.
س: اگر چنانچه در اثنای نماز جماعت، مقتدی سهو نمود، در این صورت آیا سجدهی سهو بر او لازم میشود؟
ج: چنانچه مقتدی در حال اقتدائش به امام، دچار سهو گردید، در این صورت سجدهی سهو نه بر مقتدی واجب میگردد و نه بر امام.
س: اگر کسی قعدهی اوّل از نمازهای چهار رکعتی یا سه رکعتی را به سهو ترک نمود، و سپس به یادش آمد که آن را ترک نموده است، در این صورت تکلیف وی چیست؟
ج: هر گاه کسی که قعدهی اوّل از نمازهای چهار رکعتی یا سه رکعتی را به سهو ترک نمود، در این صورت به حالت خویش نگاه کند؛ این طور که اگر در حالتی قرار داشت که به طور کامل برابر ایستاده نشده است و به قعده نزدیکتر است، در این صورت به سوی قعده برگردد و بنشیند و تشهّد بخواند و باقی ماندهی نماز خویش را به پایان برساند و سجدهی سهوی نیز بر وی لازم نیست. ولی اگر چنانچه به ایستادن و قیام نزدیکتر بود، در این صورت به سوی قعده برنگردد و به نمازش ادامه دهد؛ و پس از تشهّد آخر نماز، سجدهی سهو انجام دهد و برای خارج شدن از نماز سلام بدهد.
س: اگر کسی قعدهی اخیر نماز را فراموش کرد و سپس به یادش آمد که آن را ترک نموده است، در این صورت چه باید بکند؟
ج: اگر چنانچه کسی در قعدهی اخیر نمازهای چهار رکعتی دچار سهو و فراموشی شد و قعدهی اخیر را ترک نمود و برای رکعت پنجم برخاست؛ در این صورت تا زمانی که برای رکعت پنجم سجده نکرده است، میتواند رکعت پنجم را ترک کند و به سوی قعده برگردد و برای سهو، سجده کند.
س: اگر کسی قعدهی اخیر نمازهای چهار رکعتی را فراموش کرد و ایستاد، و برای رکعت پنجم نیز سجده کرد، در این صورت تکلیف وی چیست؟
ج: هر گاه نمازگزاری قعدهی اخیر را فراموش کند و به رکعت پنجم بایستد و برای رکعت پنجم سجده نیز کند، در این صورت نماز فرضش باطل میگردد و فرض وی به نفل تبدیل میگردد؛ زیرا وی رکنی از ارکان و فرائض نماز [قعدهی اخیر] را ترک کرده است و بر او لازم است تا رکعت ششمی را به آن ضمیمه کند [و فرضش را اعاده نماید] [۴۰].
فایده:
حکم نمازهای دو رکعتی و سه رکعتی - در سهو شدن قعدهی اخیر آنها - نیز به سان حکم نمازهای چهار رکعتی است.
س: اگر نمازگزاری در قعدهی اخیر نماز چهار رکعتی نشست و تشهد خواند، سپس به گمان این که این قعدهی اوّل است به پا خواست، و پس از آن به یادش آمد که وی در قعدهی اخیر نماز است، در این صورت تکلیف وی چیست؟
ج: کسی که قعدهی اخیر را فراموش کرد و ایستاد، در این صورت تا آن گاه که برای رکعت پنجم سجده نکرده است، به سوی قعده برگردد، و برای سهو خویش سجده کند؛ و نمازش صحیح است.
س: اگر چنانچه در قعدهی اخیر نماز چهار رکعتی نشست و تشهّد خواند؛ سپس به گمان این که این قعدهی اوّل است، به سوی رکعت پنجم برخاست و برای رکعت پنجم سجده نیز کرد، در این صورت تکلیف نمازگزار چیست؟
ج: در این صورت، رکعت دیگری را بدان ضمیمه کند و برای سهو، سجده نماید، و چهار رکعت از این شش رکعت، از نماز فرض به شمار میآید، و دو رکعت دیگر آن، نماز نفل میباشد.
س: اگر کسی در اثنای نماز خویش در تعداد رکعتهای آن شک کرد، و ندانست که سه رکعت خوانده است یا چهار رکعت؛ در این صورت حکم وی چیست؟
ج: کسی که در اثنای نماز خویش در تعداد رکعتهای آن شک کرد، و این شک برای نخستین بار بر وی پیش آمد، پس نماز وی باطل شده و بر وی اعادهی نماز واجب است.
و کسی که بر وی در غالب اوقات شک پیش میآید، و شک، عادتی برای وی گردیده است، پس به آن چیزی عمل نماید که بر گمانش غالب است؛ و پس از هر رکعتی که آن را آخر نماز خویش گمان میکند بنشیند [۴۱] و برای سهو، سجده کند؛ و اگر چیزی بر گمان وی غالب نگردید، در این صورت، جانب اقل را بگیرد و برای سهو، سجده نماید [۴۲].
[۳۹] نظریهی برگزیده و درست آن است که نمازگزار در قعدهی آخر نماز، هم درودها را بخواند و هم دعا را. و برخی گفته اند: احتیاطاً در هر دو قعده، درود و دعا را بخواند. [۴۰] اگر چنانچه رکعت ششم را به آن ضمیمه نکرد، در این صورت چیزی بر نمازگزار لازم نمیگردد؛ و به این موضوع در کتاب «الهدایة» اشاره شده است. و در این باره که آیا در این صورت سجدهی سهو لازم میگردد؟ در کتاب «فتح القدیر» آمده است: قول صحیح آن است که سجدهی سهو لازم نیست؛ زیرا نقصان ناشی از فساد، با سجدهی سهو، جبران نمیگردد. [۴۱] نویسندهی کتاب «العنایة» مثالی را برای این موضوع ذکر کرده و گفته است: توضیح این مسئله چنین است: اگر در نمازهای چهار رکعتی دچار شک و تردید شد؛ این طور که آیا در رکعت اول است یا دوم، در این صورت فکر کند؛ و به گمان غالبش عمل نماید؛ و اگر چیزی بر گمان وی غالب نگردید در این صورت جانب اقل را بگیرد و آن را رکعت اول به شمار آورد و پس از آن برای قعده بنشیند، زیرا ممکن است این رکعت، رکعت دوم باشد که در آن قعده واجب است. آن گاه برخیزد و رکعت سوم را بخواند و به قعده بنشیند؛ زیرا این رکعت در حکم رکعت دوم است؛ سپس برخیزد و رکعت دیگری را بخواند و به قعده بنشیند، زیرا ممکن است رکعت چهارم باشد؛ پس از آن برخیزد و رکعت دیگری را بخواند و در قعده بنشیند؛ زیرا این رکعت، در حکم رکعت چهارم است که در آن قعده فرض است. و حکم نمازهای سه رکعتی نیز به همین ترتیب است. [۴۲] امام قدوری به بیان این موضوع نپرداخته که اگر چیزی بر گمان نمازگزار غالب نگردید، و وی جانب اقل را گرفت؛ یا اگر به گمان غالب خویش عمل کرد، در این دو صورت بر وی سجدهی سهو لازم میگردد؛ بلکه این نویسندهی «درالمختار» است که میگوید: در تمامی حالات شک، سجدهی سهو بر نمازگزار واجب میگردد؛ و فرقی نمیکند که به گمان غالب خویش عمل کند، یا جانب اقل را بگیرد. و نویسندهی «درالمختار» این موضوع را به کتاب «فتح القدیر» نسبت داده، و در ادامه میگوید: ولی در کتاب «السراج» آمده است: اگر چنانچه جانب اقل را گرفت، در این صورت به طور مطلق باید سجدهی سهو نماید؛ و در صورتی که به گمان غالب خویش عمل میکند، اگر چنانچه به اندازهی یک رکن از رکنهای نماز فکر کرد، در این صورت نیز سجدهی سهو لازم میگردد. و عبارت کتاب «فتح القدیر» چنین است: هر چیزی که بر گمان وی غالب گردید، بدان عمل کند. و به همان ترتیب نمازش را به پایان برساند، و سجدهی سهو نماید؛ و همچنین در تمامی حالات شک - چه به گمان غالب خویش عمل کند و چه جانب اقل را بگیرد - سجدهی سهو بر او لازم میگردد؛ و شایسته نبود که کتاب «هدایه» و «نهایه» از بیان کردن سجدهی سهو غافل بمانند. و اگر چیزی بر گمان نمازگزار غالب نگردید، جانب اقل را بگیرد. ابن عابدین شامی، مسائل و احکام «السراج» را تأیید کرده و میگوید: اگر فکر کرد و چیزی بر گمان وی غالب گردید، در این صورت عمل به گمان غالب وی لازم است؛ و سجدهی سهو بر او لازم نمیگردد مگر آن که تفکر و تأمّلش [به اندازهی رکنی از ارکان نماز] طولانی گردد. نگارنده گوید: مسائل و احکامی که کتاب «الفتح» آمده، صحیح میباشد؛ زیرا حدیث صحیحی که بخاری و مسلم به روایت آن پرداخته اند، آن را تأیید میکند. از عبدالله بن مسعودس - به صورت مرفوع - روایت شده است که وی گفت: «اذا شك احدكم في صلاته فليتحرّ الصواب فليتمّ عليه ثم يسلّم ثم يسجد سجدتين»؛ «هر گاه یکی از شما در نمازش دچار شک و تردید شد، در این صورت باید برای یافتن وجه صواب، دقّت کند و تفکر و تأمل نماید و نماز خویش را مطابق با تفکر و تأمل خویش به پایان برساند؛ پس از آن سلام دهد و برای سهو، دو سجده نماید». [بخاری؛ باب «التوجه نحو القبلة حیث کان»؛ و مسلم، باب «سجود السهو»]. و در این باره که اگر «تفکر و تأمل نمازگزار طولانی گردید»، سجدهی سهو واجب میگردد، در این زمینه، نصّی وجود ندارد؛ گر چه احناف بر این باورند که اگر چنانچه تفکر و تأمل نمازگزار به اندازهی ادای یک رکن بود و در این فاصله به قرائت مشغول نشد، در این صورت، سجدهی سهو بر نمازگزار واجب میگردد.