چکیده پیام های سی جزء قرآن کریم

جزء دهم

جزء دهم

١- توصیفِ محل وقوع جنگ بدر و خوابِ پیامبر  ج ادامه می‌یابد. و اینکه چگونه الله   آن را مایه‌ی آرامش و طمأنینه قرار داد.

٢- ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا لَقِيتُمۡ فِئَةٗ فَٱثۡبُتُواْ وَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ كَثِيرٗا لَّعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ٤٥ وَأَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَلَا تَنَٰزَعُواْ فَتَفۡشَلُواْ وَتَذۡهَبَ رِيحُكُمۡۖ وَٱصۡبِرُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّٰبِرِينَ٤٦ وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ خَرَجُواْ مِن دِيَٰرِهِم بَطَرٗا وَرِئَآءَ ٱلنَّاسِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِۚ وَٱللَّهُ بِمَا يَعۡمَلُونَ مُحِيطٞ٤٧ [الأنفال: ٤٥-٤٧]. یعنی: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هرگاه با گروهی روبرو شدید، پایداری نمایید، و الله را بسیار یاد کنید باشد که رستگار شوید. {٤٥} و از الله و پیامبرش اطاعت کنید، و با همدیگر اختلاف نورزید، که در آن صورت در مانده و ناتوان می‌شوید، و شکوه و هیبت شما از میان می‌رود. و صبوری کنید که الله با صابرین است. {٤٦} و مانند کسانی مباشید که از روی غرور و سرکشی و برای خودنمایی از سرزمین‌شان بیرون آمدند، و مردمان را از راه الله باز داشتند. و الله به آنچه که می‌کنند احاطه دارد. {٤٧}».

این آیات برای پیروزی و مداومت آن و برای بیان مکر و حیله‌ی شیطان و جلوگیری از آن و به تصویر کشیدن بزدلیِ منافقین، شش فراخوان دارد که مالامال از پند و خیرخواهی است.

٣- پایان سور‌ه‌ی انفال، بیانگر قویترین پیوندی است که مسلمانان را گِرد هم می‌آورد. و آن پیوند برادریِ مشترک برای یاری رساندن به یک پیام و رسالت است؛ نه چیزی دیگر از روابط زمینی.

٤- سوره‌ی توبه با مشخص کردن مدت‌زمان عهد و پیمان‌های میان رسول  ج و مشرکین، و حالات و جنگ و صلحی که در پیِ آن می‌آید، آغاز می‌شود. و آن، پیامی بسیار بزرگ در پایبندیِ اسلام به عهد و پیمان‌هایش با کفار است.

٥- در ابتدای سوره‌ی توبه از احکامِ وفا و پیمان‌شکنی، و بازداشتن مشرکین از ورود به مسجد الحرام و حرمتِ دوستی با آنان سخن به میان می‌آید.

٦- در هنگام توان، جنگ با اهل کتاب؛ تا این‌که با خواری و زبونی جزیه پرداخت کنند. البته برخی از عقاید و باورهای باطل آنان هم ذکر می‌شود.

٧- جریان آبادانی مساجد فقط در این سوره ذکر می‌شود. و ارتباط آن با ایمان به الله   و روز قیامت، اشاره‌ای به ضرورتِ اخلاص است. و می‌گوید: منافقین سزاوار چنین افتخاری نیستند. چرا که آنان اهلیّت و شایستگیِ آبادانی حسی و معنوی را ندارند.

٨- اساس و پایه‌ی تاریخ، بر مبنای ماه‌های هجری است و اصل هم همین است. و همچنین به بیان ماه‌های حرام می‌پردازد و این ماه‌ها عبارت‌اند از: رجب، ذوالقعده، ذوالحجه و محرّم. شمارش سال‌های شرعی هم بر همین مبناست. و ابطال عادت کفار که در مورد ماه‌های حرام مکر و حیله می‌کردند هم، بیان می‌شود.

٩- تشویق مسلمانان برای خروجِ سریع به میادین جهاد؛ البته آن‌هم هر گاه که حاکمِ مسلمان برای جهاد فی سبیل الله، فراخوان دهد.

١٠- این سوره در بردارنده نصی صریح مبنی بر مصارف هشت‌گانه زکات است؛ آنجا که الله متعال می‌فرماید: ﴿۞إِنَّمَا ٱلصَّدَقَٰتُ لِلۡفُقَرَآءِ وَٱلۡمَسَٰكِينِ وَٱلۡعَٰمِلِينَ عَلَيۡهَا وَٱلۡمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمۡ وَفِي ٱلرِّقَابِ وَٱلۡغَٰرِمِينَ وَفِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِيلِۖ فَرِيضَةٗ مِّنَ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٞ٦٠ [التوبة: ٦٠] یعنی: «زکات فقط برای مستمندان، بینوایان، کارگزارانِ جمع آوری زکات، کسانی که از آنان دلجویی می‌شود، آزادی بردگان، بدهکاران و در راه ماندگان است. این یک فریضۀ الهی است و الله دانا و حکیم است».

راز و حکمت این کار هم شاید بدین خاطر باشد که در این سوره بحث زیادی از مال و ثروت می‌شود. و منافقین هم منتظرند که مال و منالی به دست آورند. علاوه بر آن از حقوق الله ـ در این اموال هم بی‌خبرند. چنانکه رویکرد بسیاری از علما و پارسایانِ یهود هم همین بوده است. آنان‌که فقط به منعِ زکات اکتفا نمی‌کنند بلکه، اموال‌شان را برای بازداشتنِ راه الله  أ هزینه می‌کنند.

١١- سرزنشِ منافقین کاهل و تنبل، و آنان که به دروغ عذر و بهانه آوردند و آنان که بدون عذر موجّه از رفتن به جهاد تخلف ورزیدند.

١٢- ذکر صفات منافقین و وعید و تهدیدی که الله  أ برای‌شان در نظر گرفته است. و نیز یادکردنِ صفات مؤمنان و آن‌چه الله   در آخرت به آنان وعده داده است. به قلب و اعضایت نگاهی بینداز و ببین به کدام گروه نزدیکتر هستی.

١٣- نهی پیامبر  ج در کمک خواستن از منافقین برای جهاد. از آنان جز ضرر و زیان، چیزی نصیب مسلمانان نمی‌شود. در ادامه از استغفار و درود فرستادن و خواندن نماز جنازه بر آنان هم نهی می‌نماید.

١٤- ﴿ٱلَّذِينَ يَلۡمِزُونَ ٱلۡمُطَّوِّعِينَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ فِي ٱلصَّدَقَٰتِ وَٱلَّذِينَ لَا يَجِدُونَ إِلَّا جُهۡدَهُمۡ فَيَسۡخَرُونَ مِنۡهُمۡ سَخِرَ ٱللَّهُ مِنۡهُمۡ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ٧٩ [التوبة: ٧٩].

یعنی: «آنان که از مؤمنان که مشتاقانه و بیش از اندازه به صدقات و خیرات می‌پردازند، و نیز از آنان که جز به اندازۀ تاب و توان‌شان چیزی را نمی‌یابند عیب و خرده می‌گیرند، و آنان را مسخره می‌کنند، الله ایشان را مورد تمسخر قرار می‌دهد، و عذابی دردناک دارند».

آیه‌ی فوق، یکی از پست‌ترین اخلاقِ منافقین را که عیب و خرده‌گیری به صدقه‌دهندگان است، متذکر می‌شود. خودشان بذل و بخشش نمی‌کردند و خیّرین هم از دست‌شان در امان نبودند. لذا مؤمن باید در این زمانه آسوده خاطر باشد. زیرا صحابه‌ی رسول  ج که بهترین مردمانِ بعد از انبیاء بوده‌اند هم از این تمسخر و نیش زبان در امان نماندند.