جزء دوازدهم
١- ابتدای سورهی هود از عظمت الله أ، وسعت علمی و تعهد روزی دادن وی به مخلوقات، سخن میگوید.
٢- از عظمتِ قرآن این است که در مناسبتهای مختلف تکذیبکنندگان را به جنگ میطلبد. یک بار از آنان درخواست آوردنِ همانند قرآن را دارد، باری دیگر ده سوره و در آخر آوردن یک سوره را از آنان میطلبد؛ لیکن آنان با وجودی که صاحبان بلاغت و بیان بودند، عاجز ماندند.
٣- داستان نوح ÷ و گفتگویی که میان او و قومش رد و بدل شد. سپس دستور الله ـ به وی برای ساختن کشتی، و بیان مفصّل حادثهی طوفان. در این داستان درسهای بس بزرگی وجود دارد که در خورِ توجّه است. داستان نوح ÷ در این سوره از همه جای قرآن در سیاقی طولانیتر آمده است.
٤- گفتمان نوح ÷ و فرزندش، بیانگر این مطلب است که حب و دوستی الله أ در دل یکتاپرستان از هر چیز دیگری بزرگتر است. در این گفتگو ادبِ سخن گفتن با خویشاوندِ کافر مراعات شده است؛ حال چه برسد با مسلمانِ گناهکار. باشد که الله أ هدایتش نماید.
٥- از داستان هود ÷ میآموزیم که دستاوردِ استغفار، قدرت حسی و معنوی است.
٦- قوم هود او را تکذیب نموده و به جنزدگی متهم کردند؛ او هم در قبال صبوری و شکیبایی نمود و سرانجام الله ﻷ هم او را نجات داد و رهایی بخشید.
٧- این سوره صحنهی نمایش داستانِ بسیاری از پیامبران و ناملایماتی که در راه دعوت به سوی الله أ چشیدند، میباشد. در این سوره شاهد شفقت و مهربانی بسیار زیاد پیامبران برای قومشان هستیم. اما برای معاند و هواپرست هیچ راه چاره و درمانی نیست.
٨- در داستان شعیب توجّه و اهتمام اسلام به بُعد اقتصادی، و ناظر دانستن الله ـ در این مسیر، تجلّی میکند.
٩- اشارهای کوتاه به قصهی موسی ÷ با فرعون.
١٠- ترسیم صحنهی هولناک از وقایع قیامت و بیان سرانجام سیهروزان و نیکبختان.
١١- این سوره با دستور به استقامت و پایداری، دعوت و صبر در این مسیر پایان مییابد. و این بدین معناست که اگر دعوتگر به آن بیتوجه باشد، متوقف خواهد شد؛ بلکه قطعاً زیان خواهد کرد.
١٢- آغاز سورهی یوسف از اهمیتِ رویا سخن میگوید. گر چه آن که خواب میبیند، بچهای خردسال باشد. و نیز اهمیت گوش فرا دادن به کودکان.
١٣- در اوایل سوره به حسادت برادران یوسف و آزمایش شدن و مشقتهای یوسف به سبب جمال و زیباییاش، اشاره میشود. لیکن او صبر کرد و نهایت از آنِ او شد.
١٤- گاه دشمنان تو قصد آزار و اذیّت، بلکه قصد جان تو را میکنند، اما به یاد داشته باش که: ﴿إِنَّهُۥ مَن يَتَّقِ وَيَصۡبِرۡ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجۡرَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ٩٠﴾ [يوسف: ٩٠] یعنی: «بیگمان هرکس تقوا پیشه کند و بردباری ورزد همانا الله پاداش نیکوکاران را ضایع نمیکند».
١٥- ذکر داستان کامخواهی زن عزیز مصر و عاملی به نام اخلاص که یوسف را از آن کار بازداشت. تو چه اندازه اخلاص برای مقابلهی با شهوات داری؟
١٦- قصهی یوسف دلالت بر این دارد که اگر دعوت به سوی الله ـ در دل جای گرفت، صاحب خود را حتی اگر زندانی هم باشد، از دعوت دادن به سوی الله متوقف نمیکند.