چکیده پیام های سی جزء قرآن کریم

جزء سیزدهم

جزء سیزدهم

١- ادامه داستان یوسف  ÷ و آمدن برادران نزد او و درخواست یوسف از آن‌ها تا برادر پدری‌شان را با خود بیاورند. به دلیل حکمت‌های زیادی؛ از جمله آزمایشی زیادتر برای یعقوب  ÷ و رفعت جایگاه او در نزد الله  أ با این آزمایش.

٢- یعقوب از فرزندانش ‌که تعدادشان زیاد بود، خواست که از یک دروازه وارد شهر نشوند. سخن یعقوب  ÷ این مطلب را می‌رساند که پرهیز از اسبابی که باعث چشم‌شدن یا چشم‌زخم می‌گردد، شرعاً مذموم و نکوهیده نیست. البته به شرطی که در آن افراط و زیاده روی نشود.

٣- شرف‌یاب شدن برادران به نزد یوسف، داستان گم شدن پیمانه‌ی پادشاه و بیان تدبیر و حیله‌ی شرعیِ یوسف برای گرفتن و نگه داشتن برادر حقیقی‌اش!

٤- داستانی گیرا و تأثیر‌گذار از صبر و شکیبایی یعقوب  ÷ و گمانِ نیک وی به الله ـ. با وجودی که همه چیزِ پیرامون او تغییر یافته بود، از آن‌جا که به الله  أ گمان نیک داشت، هرگز از پا در نیامد و استوار ماند که نتیجه‌اش گشایش و برون رفت از این امتحان بود. قتاده : می‌گوید: هیچ امتحانی بر یعقوب  ÷ فرود نمی‌آمد مگر این‌که در پیِ آن، گمان نیکَش به الله  أ هم پدیدار می‌شد.

٥- نتیجه و أثر دانش و آگاهی نسبت به الله  أ و نام‌ها و صفاتش در روبرو شدن با قضا و قدرِ سخت و دردناکِ الهی با سلاح حسنِ‌ظن یا گمان نیکو. ﴿وَأَعۡلَمُ مِنَ ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ٨٦ [يوسف: ٨٦]. یعنی: «و از [حکم] الله چیزى مى‌دانم که شما نمى‌دانید».

٦- یوسف عباداتی که او را به این جایگاه رسانده بود، خالصانه ادا کرده بود. او تقوی و صبر را یاد می‌کند. پس آن‌دو را محقَّق کن به کامیابیِ بزرگ نایل خواهی آمد. ﴿إِنَّهُۥ مَن يَتَّقِ وَيَصۡبِرۡ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجۡرَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ [يوسف: ٩٠]. یعنی: «در حقیقت هر کس پروا کند و بردبارى ورزد، پس الله پاداش نیکوکاران را فرو نمى‌گذارد».

٧- یوسف بعد از این صبر و امتحان بزرگ و قدرت یافتن در زمین، شکر و سپاس مداوم، درخواستِ مرگ در حالت اسلام از الله  ، اعتراف به نعمت‌هایش و بزرگداشت پدر و مادر را فراموش نکرد.

٨- برادرانی که از یکدیگر بریده‌اند، به عملکردِ یوسف  ÷ با برادرانش نظاره نمی‌کنند؟ و نیز به رویکرد و عملکرد رسول  ج در روز فتح مکه با اقوام و خویشاوندانش؟

٩- این سوره با ذکر آیات و نشانه‌های کَونی الله  أ و فرستادن پیامبران پایان می‌یابد. و می‌گوید: این داستان‌ها صرفاً قصه‌هایی گذرا نیستند! بلکه درس عبرت گرفتن از داستان‌های قرآنی را گوشزد می‌کند.

١٠- سوره‌ی رعد در سه آیه‌ی متوالی که دل را مالامال از هیبت و بزرگی می‌کند، با سخن گفتن از کائنات و دلالت آن بر عظمت الله  أ آغاز می‌شود. سپس، وجوب خالص کردن عبادات برای این آفریدگارِ بزرگ را یاد آور می‌شود. باز دوباره به ذکر آیات و نشانه‌های بزرگ در آفاق و أنفُس برمی‌گردد.

١١- ﴿وَلَوۡ أَنَّ قُرۡءَانٗا سُيِّرَتۡ بِهِ ٱلۡجِبَالُ أَوۡ قُطِّعَتۡ بِهِ ٱلۡأَرۡضُ أَوۡ كُلِّمَ بِهِ ٱلۡمَوۡتَىٰۗ بَل لِّلَّهِ ٱلۡأَمۡرُ جَمِيعًا [الرعد: ٣١]. یعنی: «و اگر قرآنى [فرستاده مى‌شد] که کوه‌ها به آن روان یا زمین به آن پاره پاره مى‌شد یا مردگان با آن به سخن آورده مى‌شدند [ایمان نمی‌آوردند]؛ حقّ این است که [سررشته] کار، از آنِ الله است».

چه سخن حیرت‌انگیزی در باب اثر قرآن بر قلب‌هایی که در قرآن تدبر کرده و با قرآن زندگی می‌کنند.

١٢- در آیاتِ زیر دَه ویژگی ذکر شده است که هر کس مزیّن به آن‌ها باشد، پاداشش باغ و بهشت‌های پر نعمت است. ﴿۞أَفَمَن يَعۡلَمُ أَنَّمَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَ ٱلۡحَقُّ كَمَنۡ هُوَ أَعۡمَىٰٓۚ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ١٩ ٱلَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ وَلَا يَنقُضُونَ ٱلۡمِيثَٰقَ٢٠ وَٱلَّذِينَ يَصِلُونَ مَآ أَمَرَ ٱللَّهُ بِهِۦٓ أَن يُوصَلَ وَيَخۡشَوۡنَ رَبَّهُمۡ وَيَخَافُونَ سُوٓءَ ٱلۡحِسَابِ٢١ وَٱلَّذِينَ صَبَرُواْ ٱبۡتِغَآءَ وَجۡهِ رَبِّهِمۡ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ سِرّٗا وَعَلَانِيَةٗ وَيَدۡرَءُونَ بِٱلۡحَسَنَةِ ٱلسَّيِّئَةَ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عُقۡبَى ٱلدَّارِ٢٢ جَنَّٰتُ عَدۡنٖ يَدۡخُلُونَهَا وَمَن صَلَحَ مِنۡ ءَابَآئِهِمۡ وَأَزۡوَٰجِهِمۡ وَذُرِّيَّٰتِهِمۡۖ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ يَدۡخُلُونَ عَلَيۡهِم مِّن كُلِّ بَابٖ٢٣ [الرعد: ١٩-٢٣].

یعنی: «آیا کسى که مى‌داند آنچه از [سوى] پروردگارت به تو فرو فرستاده شده حقّ است، مانند کسى است که او نابیناست؟ فقط خردمندان پند مى‌پذیرند. {١٩} آنان که به پیمان الله وفا مى‌کنند و عهد نمى‌شکنند {٢٠} و کسانى که آنچه را الله به پیوسته داشتن آن فرمان داده است، پیوسته مى‌دارند و از پروردگارشان مى‌ترسند و از سختىِ حساب بیمناکند {٢١} کسانى که در طلب خشنودى پروردگارشان بردبارى کردند و نماز را بر پاى داشتند و از آنچه روزی‌شان کرده‌ایم نهان و آشکارا انفاق کردند و بدى را با نیکى دفع مى‌کنند، اینانند که سرای آخرت برای آنان است {٢٢} بهشت‌هاى فناناپذیر که به آنجا در آیند و [نیز] هر کس از پدران‌شان و همسران‌شان و فرزندان‌شان که نیکوکارند. و فرشتگان از هر در بر آنان وارد مى‌شوند {٢٣}».

١٣- ابتدای سوره‌ی ابراهیم با داستان موسی و پیامبران الهی به سوی قوم‌شان و چگونگی توکل و شکیبایی آنان در قبال آزار و اذیتی که به آنان رسید و این‌که چگونه پیروز شدند، شروع می‌شود.

١٤- یاد صحنه‌ای از صحنه‌های هولناک قیامت و این‌که چگونه شیطان از پیروان خود برائت می‌جوید! لذا مواظب باش مبادا شیطان در این دنیا تو را بفریبد؛ چرا که اگر اینجا از او پیروی کردی، پس حتماً در قیامت از تو اعلان برائت و بیزاری می‌کند.

١٥- ضرب المثل‌هایی برای کلمه‌ی طیبه و کلمه‌ی خبیثه؛ سپس شمارش برخی از نعمت‌های الله  أ بر انسان؛ پس آیا شکرش را به جا آورده‌ایم؟

١٦- در تشریف فرمایی ابراهیم به مکه داستان‌هایی زیبا و جالب از توکل و بزرگداشتِ الله ـ وجود دارد.

١٧- در خاتمه‌ی سوره‌ی ابراهیم عاقبت ظالمین و مجرمین در روزی که زمین و آسمان‌ها دگرگون می‌شود، ذکر می‌شود. پس وای و هلاکت بر ستمکاران از آن روز بزرگ!.