جزء بیست و ششم
١- سورهی احقاف با استدلال به محکم و استوار بودن آفرینشِ آسمانها و زمین بر توحیدِ الوهیت برای الله ﻷ آغاز میشود.
٢- بحث پیرامون درستیِ وحی و کسی که آن را آورده است.
٣- وصیت به نیکی با والدین و برحذر بودن از اُف گفتنِ به آنان.
٤- در داستانِ احقاف روشن میگردد که مجازات و عقوبت گاه در لباسِ نعمت پدیدار میشود. چنانکه قوم نوح عذاب را باران تصور کردند. این گونه گمانها انسان را نابود میکند.
٥- ببین که چگونه جنها به مجرّدِ یک بار شنیدنِ قرآن، اسلام را فهمیدند؛ آیا تا کنون از خود پرسیدهای که قرآن چه تأثیری بر تو گذاشته است با وجودی که بارها آن را شنیدهای؟
٦- پایان سورهی احقاف دعوت به تفکر ِدر کائنات و به یادآوردن روز قیامت است. همچنین دعوت میدهد تا در صبر و شکیبایی، به پیامبران † اقتدا شود.
٧- سورهی محمد با تشویق مؤمنین به جنگ و نبرد با کفار و ذکر عاقبت هر دو گروه، آغاز میشود.
٨- توصیف بهشت و نعمتهایش، و آتش و عذابهایش. تا انسان نیکوکار تشویق شود و بدکار بترسد.
٩- این سوره منافقین را با چندین ویزگی توصیف میکند و آنان را برای درمانِ بیماریهای قلبی به تدبر در آیات قرآن کریم فرا میخواند.
١٠ – سورهی محمد با وصیتهایی برای مسلمانان پایان مییابد که مهمترین آن، ثبات و استقامتِ بر حق است. وگر نه اگر رویگردانی کنند، الله ـ به جای آنان مردمانی دیگر را قرار خواهد داد.
١١- آغاز سورهی فتح، بشارت و خوشخبری به مؤمنان نسبت به پایانِ نیک ِصلح حدیبیه است. با وجود اینکه در ابتدای کار، شباهتی به پیروزی نداشت، این صلح را به فتح و پیروزی وصف مینماید.
١٢- آرامش دادن به مؤمنین و زدودنِ غم و اندوه از آنان. و از پیشآمدِ ناگوار و مصیبتِ بر منافین و مشرکین خبر میدهد. پس ای مؤمن ناامید مباش.
١٣- ذکرِ بیعت حدیبیه، مقامِ رفیع آنانکه در این بیعت حضور داشتند و خردهگیری بر آنان که از این جریان عقب مانده و از شرکت در فتحِ خیبر محروم شدند.
١٤- بیان صریح الله أ مبنی بر رضایت از کسانی که در زیر درخت بیعت کردند. هلاکت باد بر کسی که طعنه بر افرادی میزند که الله ـ از آنها راضی است.
١٥- سورهی فتح با آیهای که ویژگی امتِ یاری شده را شرح میدهد، به پایان میرسد. از ابتدای این آیه: ﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِ رُحَمَآءُ بَيۡنَهُمۡ﴾ [الفتح: ٢٩]. یعنی: «محمّد فرستادهی الله، و کسانی که با او هستند بر کافران سخت گیر و درمیان خود مهربانند».
١٦- سورهی حجرات گردآورندهی اخلاق و آداب است. در این سوره به دنبال اخلاق و ادب باش. هر اخلاق نیکی را بر خود لازم بدار و از هر اخلاق بدی برحذر باش.
١٧- این سوره از جدی بودنِ خطر شایعات سخن میگوید. و میگوید: شایعهپراکنی منجر به پشیمانی خواهد شد. در آنچه بیان و یا نقل قول میکنی، تحقیق کن و مطمئن شو. خصوصاً در این فضاهای تبلیغاتی که اعتماد و یقین بسیار نادر و کمیاب شده است.
١٨- محکم و استوار نمودن پایههای برادریِ عام که بر مبنای ایمان باشد. و سد کردن، بستن و اصلاحِ هر خلل و منفذی که در آن حاصل شود.
١٩- ذکر برخی از آداب و روشهایی که شایسته است انسان مؤمن به آن آراسته شود.
٢٠- برتری نزد الله تعالی بر پایهی تقوا و پرهیزگاری است نه اصل و نسب. لذا هرگز به چیزی که تو را سود نمیبخشد، دل مبند!
٢١- هر آنچه برای مؤمن حاصل میشود، به فضل و توفیقِ طاعات و عبادات حاصل میشود. در تمام این موارد، منت و بزرگواری از آنِ الله أ است: ﴿بَلِ ٱللَّهُ يَمُنُّ عَلَيۡكُمۡ أَنۡ هَدَىٰكُمۡ لِلۡإِيمَٰنِ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ١٧﴾ [الحجرات: ١٧]. یعنی: «بلکه الله بر شما منّت میگذراد که شما را به سوی ایمان رهنمود کرده است».
٢٢- سورهی (ق) با ذکر تکذیب مشرکین علیه رسول الله ج شروع میشود. سپس استدلال بر اثبات زندهکردن مردگان با نشانههایی که چشمِ بینا آن را میبیند. تمام این نشانهها دالِ بر قدرت و توانِ الله ـ است.
٢٣- آیا الله أ را بر آنچه میگویی مراقب دانستهای؟ و آیا دو فرشتهای را که سخنانت را ثبت میکنند، به یادآوردهای؟! ﴿مَّا يَلۡفِظُ مِن قَوۡلٍ إِلَّا لَدَيۡهِ رَقِيبٌ عَتِيدٞ١٨﴾ [ق: ١٨]. یعنی: «هیچ سخنی را بر زبان نمیآورد مگر آنکه نزدش نگهبانی آماده (حضور) دارد».
٢٤- در این سوره، بیانی بسیار تأثیر بخش است از توصیف سکراتِ مرگ و آنچه در ادامه از صحنههای قیامت ذکر میشود. همچنین در آن از درخواست افزایش آتش، بیان ویژگی بهشتیان سخن گفته میشود. آنان که بسیار به سوی الله ـ رجوع میکردند و حدود الهی را مراقب بودند.
٢٥- در پایان سورهی (ق) هم، همانند ابتدای آن، سخن از اثباتِ زندهکردن مردگان و استدلال به عظمت و بزرگی الله تعالی بر این جریان است.
٢٦- اول سورهی ذاریات شامل اثبات برانگیخته شدن از قبرها، سزا و جزا و بیان سرانجام متّقیان و کفار است.
٢٧- آیا در مورد روزیات نگرانی و ترس داری؟ به راستی الله ﻷ به ذات خویش سوگند یاد میکند که همانسان که تویِ انسان سخن میگویی، روزی تو در آسمان است.