جزء چهاردهم
١- سورهی حجر با صحبت پیرامونِ محافظتِ الله ـ از قرآن کریم و آرامش دادن به رسول ج، با تعریف از رخدادهایی که بر سر برخی از پیامبران پیشین آمده بود، آغاز میشود.
٢- توجه به عظمتِ آفرینش الله أ در هستی و ذکر برانگیخته شدن از قبرها و دلایل امکان چنین رخدادی.
٣- ﴿وَٱلۡأَرۡضَ مَدَدۡنَٰهَا وَأَلۡقَيۡنَا فِيهَا رَوَٰسِيَ وَأَنۢبَتۡنَا فِيهَا مِن كُلِّ شَيۡءٖ مَّوۡزُونٖ١٩ وَجَعَلۡنَا لَكُمۡ فِيهَا مَعَٰيِشَ وَمَن لَّسۡتُمۡ لَهُۥ بِرَٰزِقِينَ٢٠ وَإِن مِّن شَيۡءٍ إِلَّا عِندَنَا خَزَآئِنُهُۥ وَمَا نُنَزِّلُهُۥٓ إِلَّا بِقَدَرٖ مَّعۡلُومٖ٢١ وَأَرۡسَلۡنَا ٱلرِّيَٰحَ لَوَٰقِحَ فَأَنزَلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَسۡقَيۡنَٰكُمُوهُ وَمَآ أَنتُمۡ لَهُۥ بِخَٰزِنِينَ٢٢﴾ [الحجر: ١٩-٢٢]یعنی: «و زمین را گستراندیم در آنجا کوههاى [استوار] در انداختیم و از هر چیز سنجیدهاى در آنجا رویاندیم {١٩} و براى شما در آنجا زیستمایهها و کسانى که روزى دهنده آنها نیستید، قرار دادیم {٢٠} و هیچ چیز نیست مگر آنکه گنجینههایش به نزد ماست. و آن را جز به اندازهاى معین فرود نمیآوریم {٢١} و بادها را بارور کننده [ابرها] فرستادیم، آنگاه از آسمان، آبى باراندیم و آن را به شما نوشانیدیم و شما خازن آن نیستید {٢٢}».
این آیات ترس انسان از مسأله رزق و روزی را برطرف و نابود میکند. مهم، به کار گرفتن اسباب، با توکل بر الله متعال است.
٤- بیان مفصل در مورد آغازِ آفرینش انسان و جن و دستور ابلیس به سجده و جواب به جواب ایستادن او در این مورد. و اینکه چگونه به سبب کبر و حسادتش، از درگاه الهی طرد و رانده شد. همچنین بیان اینکه او میکوشد تا گناهان را برایمان زیبا جلوه دهد تا همانند او هلاک شویم؛ پس باید خوب آگاه و بیدار باشیم.
٥- وقتی مؤمن دو آیهی ذیل را میخواند، بین ترس و امید به سوی الله ـ طیِ مسیر میکند. نه ناامیدی و نه هم سهلانگاری. ﴿۞نَبِّئۡ عِبَادِيٓ أَنِّيٓ أَنَا ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ٤٩ وَأَنَّ عَذَابِي هُوَ ٱلۡعَذَابُ ٱلۡأَلِيمُ٥٠﴾ [الحجر: ٤٩-٥٠]. «بندگانم را آگاه کن که من آمرزنده مهربانم و همانا عذاب من عذابی دردناک است».
٦- بیان مفصل داستان ابراهیم ÷. و با وجود مشقت و وضعیت نابهنجار، لفظ مژده و بشارت بارها تکرار میشود. پس چگونه مؤمن بعد چنین حالتی نا امید میگردد.
٧- داستان نوح ÷ بیان میکند که زیادهروی در کارهای زشت و قبیح تأثیر فراوانی در بداخلاقی و نابودیِ حیا دارد.
٨- در آخر سورهی هود، پایبندی به (تسبیح و عبادت) را درمانی میداند برای کسی که در سینهی خویش تنگی احساس میکند. به سه آیهی آخر خوب بیندیش: ﴿وَلَقَدۡ نَعۡلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدۡرُكَ بِمَا يَقُولُونَ٩٧ فَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّكَ وَكُن مِّنَ ٱلسَّٰجِدِينَ٩٨ وَٱعۡبُدۡ رَبَّكَ حَتَّىٰ يَأۡتِيَكَ ٱلۡيَقِينُ٩٩﴾ [الحجر: ٩٧-٩٩]. یعنی: «و به راستى مىدانیم که از آنچه مىگویند، دلتنگ مىشوى {٩٧} پس پروردگارت را با ستایش او به پاکى یاد کن و از سجدهکنندگان باش {٩٨} و پروردگارت را تا هنگامى که مرگ به تو رسد، پرستش کن. {٩٩}».
٩- سورهی نحل، سورهی نعمتها نامیده میشود. در آن تأمل کن و بخشندهی این نعمتها را باربار شکرگزار باش. گر چه منظور این سوره از نعمت، نعمتهای حسّی است که متعلق به سواری، لباس، مسکن و مانندِ اینهاست، لیکن به بزرگترین نعمتها که نعمتِ نزول قرآن است اشاره میکند؛آنجا که سه مرتبه آن را متذکر میشود.
١٠- در سورهی نحل، ادلهی زیادی بر یکتا دانستن الله ـ در الوهیت و بطلان ادلّهی مشرکین وجود دارد.
١١- بعد از ذکر نعمتهای فراوان، الله ﻷ داستان روستایی را یاد میکند که به نعمتهای الهی کفر ورزیدند و در نتیجه الله أ چگونه آنان را عقوبت داد. لذا باید از کفران نعمت برحذر باشیم. تا مبادا آنچه بر سر آن آبادی آمد، بر ما هم بیاید.
١٢- در پایان سوره به دعوت بر اساس حکمت و پند و موعظهی نیک و صبر بر مشکلاتی که داعی در مسیر دعوت میبیند، تشویق شده است.