کلیات اسلام

فهرست کتاب

دلایل عقلی:

دلایل عقلی:

۱- وجود این همه سیاره‌ها وستارگان و کهکشان‌ها و پدیده‌های مختلف به وجود خداوند قاطعانه شهادت می‌دهند. و از طرف هیچکس نمی‌تواند مدعی شود واثبات نماید که کسی به جز خداوند این جهان و پدیده‌ها را آفریده است. زیرا عقل واندیشه بشری به وجود آمدن چیزی را بدون نیاز به وجود آورنده محال می‌شمارد. حتی ساده‌ترین اشیاء را بدون پدید آوردنده غیر ممکن می‌داند، و هیچ عقل سالمی نمی‌پذیرد که بدون احتیاج به آشپز و وسایل آشپزی هیچ غذایی طبخ می‌گردد یا فرشی بدون نیاز به کسی ونیرویی خود به خود گسترده می‌شود. در عین حال این همه پدیده‌های گوناگون که در گستره جهان پهناور وجود دارند، همچون ستارگان وسیاره‌ها و ماه وخورشید با حجم‌ها و اندازه‌ها و مسیر و مدار حرکت مختلف و زمین با همه آفریده‌ها ازجمله انسان و پدیده‌های پنهان و حیوانات با گونه‌ها و شکل‌ها و رنگ‌های مختلف و دارای ادراک و شناخت‌های متفاوت و ویژگی‌ها ونشانه‌های گوناگون، ومعادن مختلف که هر یک منافع خاصی را تامین می‌نمایند، وجریان جویبارها رودها ودریاها و درختان وگیاهان گوناگون با گونه‌ها و طعماها و بوها و ویژگی‌ها و فوائد مختلفی که دارند، همه گویا و خاموش به وجود خداوند آفریدگار جهان شهادت می‌دهند.

۲- وجود قرآنی که آن را مطالعه نموده و در مورد آیاتش میاندیشیم ومعانی آن را در می‌یابیم، خود دلیل دیگری بر وجود خداوند است، زیرا کلام بدون گوینده و سخن بدون سخنگومحال است. کلام خداند شاهدی است بر وجوداو به ویژه کلام او حاوی استوار‌ترین قوانینی است که تاریخ بشریت به خوددیده است، وقوی‌ترین راهکاری است که خیرات و منافع فراوانی را برای انسان به ارمغان می‌آورد. وبسیاری از صحیح‌ترین تئوری‌های علمی، وامور غیبی، وحوادث تارییخی را بر اساس واقعیت و حقیقت بیان می‌نماید. وعلی رغم تفاوت زمان ومکان هیچیک از احکام شریعت او از ایجاد فوائد و منافع باز نمانده است، وهیچیک از تئوری‌های علمی آن مخدوش نگردیده، وهمه امور غیبی که قرآن آن‌ها را بیان نموده بر خلاف واقع نبوده‌اند. همچنین هیچ تاریخ نگار و تاریخ شناسی این جرات رابه خود نداده که یکی از ده‌ها قصه وداستانی را که قرآن بیان می‌نماید، یا یکی از حوادثی را که بصورت مختصر یا مفصل راجع به آن‌ها سخن گفته تکذیب نماید. نسبت دادن اینگونه کلام حکیمانه و صادقانه به انسان برای عقل واندیشه بشری قابل قبول نیست. زیرا با میزان توانایی وحدود دانش بشری سازگار نمی‌باشد.در نتیجه وقتی که قرآن کلام وسخن انسان نیست، معلوم می‌شود که، کلام آفریدگار انسان ونشانه وجود ودانش وقدرت وحکمت اوست.

۳- وجوداین نظم و ساختار دقیق که در قوانین آفرینش و آفریدن و دگرگون شدن موجودات زنده وجود دارد، دلیلی بسیار گویا بر وجود خداونداست. همه آن موجودات مشمول این قوانین و سنت‌ها می‌باشند، و نمی‌توانند از چهار جوب آن‌ها پارا فراتر بگذارند. برای مثال انسان به صورت نطفه در رحم جای می‌گیرد، و مراحلی بر او می‌گذرد که بجز خداوند متعال کسی در آن نقشی ندارد، و سپس به صورت انسانی آراسته درمی‌آید.

و این به آفرینش او ارتباط دارد و در مورد رشد و تحولات جسمی و روحی او از کودکی و نوجوانی و جوانی و میانسالی و پیری حال و وضع به همین صورت است. این قوانین عام و فراگیر بر انسان و حیوان ودرختان و گیاهان، همچنین بر سیاره‌ها و کهکشان‌ها حاکم است و همه آن‌ها با آن قوانین ارتباطی ناگسستنی پیدا نموده و هیچیک از دایره آن‌ها خارج نمی‌شوند، و چنان‌چه چنین چیزی روی بدهد و مجموعه از ستارگان از مدار و مسیر حرکت خود خارج شوند،سببب نابودی نظام هستی می‌گردند وصفحات کتاب زندگی از هم پراکنده می‌شوند. براساس آن دلایل عقلی و منطقی و نقلی است که انسان مسلمان به وجود خداوند و آفریدگاری و فرمانروانی و فریادرسی او بر همه گذشتگان و آیندگان ایمان و یقین پیدا می‌کند، و بر مبنای همین ایمان و یقین است که همه امور و شئون زندگی او سر و سامان پیدا می‌نماید.