دلایل عقلی:
۱- لازمه پروردگاری و رحمت خداوند آن است که برای آنکه مردم او را بشناسند، و راه رشد و کمال مورد نظرش را در پیش گیرند، و به سعادت و سر بلندی دنیا و آخرت برسند، پیامبرانی را همراه با پیامهایی به میان مردم بفرستد.
۲- اینکه خداوند آفریدهها را برای عبادت و در پیش گرفتن راه و رسم مورد نظر خود آفریده است و میفرماید: ﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ ٥٦﴾[الذاريات: ۵۶]. «جن و انسان را جز برای عبادت و فرمانبرداریم نیافریدهام». به همین خاطر فرستادن پیامبرانی برای آنکه به مردم بیاموزند که چگونه خداوند را عبادت و فرمانبرداری نمایند، کاری لازم و ضروری است.
۳- اینکه پاداش و عذاب دست آورد طبیعی اطاعت و معصیت هستند، و اطاعت و معصیت به پاکی و ناپاکی نفس انسان ارتباط دارد، موضوعی است که آمدن پیامبران را لازم و سرنوشت سازمی نماید. برای آنکه در روز قیامت مردم ادعا نکنند که: خداوندا ما نمیدانستیم چگونه تو را عبادت و فرمانبرداری نماییم، و نمیدانستیم گناه و معصیت چه هستند تا از آنها دوری کنیم. و در مورد سختی این روز فکر نمیکردیم، خداوندا ما را دچار عذاب مگردان! و در این صورت آنان برای خود حجت و دلایلی را در اختیار میداشتند. همین موضوع زمینهساز بعثت پیامبران و راهنماییهای خداوند میباشد. خداوند متعال میفرماید: ﴿رُّسُلٗا مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى ٱللَّهِ حُجَّةُۢ بَعۡدَ ٱلرُّسُلِۚ وَكَانَ ٱللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمٗا ١٦٥﴾[النساء: ۱۶۵]. «پیامبرانی که برای (اهل ایمان) بشارت دهنده و (برای اهل کفر) بیم دهندهاند، تا پس از آمدن پیامبران برای مردم نزد خداوند حجت و بهانهای باقی نماند، و خداوند چیره است و کارهایش بجا و به موقع میباشد».