انواع مخلوقات براساس دو اراده
مخلوقات بر اساس دو اراده تکوینی و تشریعی شامل چهار نوع میباشند:
۱- هردو اراده خداوند بدان تعلق میگیرد، عبادات و اعمال نیکو از زمره ی این نوع هستند. خداوند نسبت به آن ارادهی تشریعی نموده و بندگان را مؤظف به عمل بدان نموده و راضی و خشنود است و ارادهی تکوینی را نیز شامل نموده، چون اگر انجام اعمال نیک اراده نمیشد، هیچ انسانی نمیتوانست آنها را انجام دهد.
۲- تنها ارادهی تشریعی بدان تعلق میگیرد، دستورات و نواهی خداوند به کافران و نافرمانها از این نوع اراده هستند، چون دستور دادن خداوند نشانه ی رضایت و خشنودی است اگر چه انسان کافر و نافرمان به دستورات پروردگار عمل نمیکند.
۳- تنها ارادهی تکوینی بدان تعلق میگیرد، حوادث و رخدادهایی مانند افعال مباح و معصیت و گناه که در تقدیر وجود دارند و با ارادهجی الهی صورت میگیرند ولی خداوند دستور عمل بدانها نداده از این قبیل هستند. زیرا خداوند از انجام آنها راضی و خشنود نیست، او به فحشا و منکر امر نمیکند و برای بندگانش کفر را نمیپسندد یعنی کفر کافر و فعل مباح بعد از ارادهی خداوند به وقوع میپیوندند هرچه خداوند اراده کند همان خواهد شد و آنچه اراده نکند رخ نخواهد داد.
۴- آن است که هیچ ارادهای بدان تعلق نمیگیرد، امور مباح و اعمال زشت و ناپسند که به وقوع نپیوستهاند جزء این نوع هستند، چون در دین اسلام دستوری در مورد آنها نازل نشده است. [۱۲٧]
بنابر این خوشبخت کسی است که ارادهی تکوینی مقدر شدهاش با ارادهی تشریعی تناسب و هماهنگی داشته باشد، یعنی در ازل همان چیز برایش مقدر شده است، باشد که در تشریع بیان شده است و گمراه و بدبخت کسی است که تقدیرهای ازلی او بر اساس دستور و فرمانهای تشریعی نباشد. اندیشمندان اهل سنت و جماعت که دین را همانگونه که نازل شده فهمیده اند و آیات و روایات را در مقابل یکدیگر قرار ندادند، بر این باورند که احکام خداوند بر اساس این دو اراده پایه ریزی شده است. هر انسانی با این دو اراده به کردار بندگان نگاه کند از بصیرت و بینش برخوردار خواهد شد، و هر فردی شریعت را بدون تقدیر و تقدیر را بدون شریعت بررسی کند مانند انسان نابیناست و سرانجام گمراه خواهد شد بسان قریش که می گفتند:
﴿سَيَقُولُ ٱلَّذِينَ أَشۡرَكُواْ لَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَآ أَشۡرَكۡنَا وَلَآ ءَابَآؤُنَا وَلَا حَرَّمۡنَا مِن شَيۡءٖۚ﴾[الأنعام: ۱۴۸].
«مشرکان (برای اعتذار از کفر و معذرتخواهی از تحریم خوراکیهای حلال) خواهند گفت: (شرک ما و تحریم چیزهای حلال از سوی ما، برابر مشیت خداوند است!) اگر خدا میخواست، ما و پدران ما مشرک نمیشدیم، و چیزی را (از اشیای حلال بر خود) تحریم نمیکردیم».
خداوند در جواب آنها میفرماید:
﴿كَذَٰلِكَ كَذَّبَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ حَتَّىٰ ذَاقُواْ بَأۡسَنَاۗ قُلۡ هَلۡ عِندَكُم مِّنۡ عِلۡمٖ فَتُخۡرِجُوهُ لَنَآۖ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ وَإِنۡ أَنتُمۡ إِلَّا تَخۡرُصُونَ١٤٨﴾[الأنعام: ۱۴۸].
«کسانی که پیش از آنان بودهاند نیز همین گونه (که به تو دروغ میگویند و تو را تکذیب میدارند، به پیغمبران ما دروغ میگفتند و آنان را) تکذیب مینمودند تا (سرانجام طعم) عذاب ما را چشیدند (و کیفر اعمال بد خود را دیدند). بگو: آیا دلیل قاطعی (و سند درستی برای رضایت خدا از شرک خود و تحریم چیزهای حلال، در دست) دارید تا آن را به ما ارائه دهید؟! شما فقط از پندارهای بیاساس پیروی میکنید و (حجّت و برهانی بر گفتار و کردار خود ندارید. شما نه از روی علم و یقین، بلکه) از روی ظنّ و تخمین کار میکنید».
[۱۲٧] مجموع فتاوی ابن تیمیه (۸/۱۸٩)