۱- قدرت تغییر شکل
خداوند أاین استعداد و توانایی را به فرشتگان داده که میتوانند خود را به شکلهای گوناگون در آورند. خداوند أجبرئیل را به صورت انسان نزد مریم دختر عمران فرستاد، آنجا که میفرماید:
﴿وَٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ مَرۡيَمَ إِذِ ٱنتَبَذَتۡ مِنۡ أَهۡلِهَا مَكَانٗا شَرۡقِيّٗا١٦ فَٱتَّخَذَتۡ مِن دُونِهِمۡ حِجَابٗا فَأَرۡسَلۡنَآ إِلَيۡهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرٗا سَوِيّٗا١٧ قَالَتۡ إِنِّيٓ أَعُوذُ بِٱلرَّحۡمَٰنِ مِنكَ إِن كُنتَ تَقِيّٗا١٨ قَالَ إِنَّمَآ أَنَا۠ رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَٰمٗا زَكِيّٗا١٩﴾[مریم: ۱۶-۱۹].
یعنی: «(ای پیغمبر!) در کتاب (آسمانی قرآن،اندکی) از مریم سخن بگو، آن هنگام که در ناحیه شرقی (بیت المقدّس برای فراغت عبادت) از خانوادهاش کناره گرفت. و پردهای میان خود و ایشان افکند (تا خلوتکدهاش از هر نظر برای عبادت آماده باشد، در این هنگام) ما جبریل (فرشته) خویش را بهسوی او فرستادیم و جبریل در شکل انسان کامل خوش قیافهای بر مریم ظاهر شد. (مریم لرزان و هراسان) گفت: من از (سوء قصد) تو، به خدای مهربان پناه میبرم. اگر پرهیزگار هستی (بترس که من به خدا پناه برده و او کس بیکسان است). (جبرئیل) گفت: (مترس که من یکی از فرشتگان یزدانم و) پروردگارت مرا فرستاده است تا (سبب شوم و) به تو پسر پاکیزهای (از نظر خلق و خوی و جسم و جان) ببخشم».
علاوه بر این، فرشتگان بصورت انسان نزد حضرت ابراهیم ÷ آمدند، و متوجه نشد که آنها فرشته هستند تا اینکه خودشان از حقیقت پرده برداشتد. و آیههای زیادی درباره این مطلب در مباحث گذشته بیان گردید.
همچنین فرشتگان بصورت جوانان زیباروی نزد حضرت لوط ÷ آمدند و لوط ÷ از ورود آنان ناراحت شد و از سوی قوم خود برای آنان احساس خطر کرد؛ زیرا قوم او مردمانی بدکردار بودند و همیشه دنبال بزهکاری و فساد اخلاقی بودند، و غریزه جنسی خود را بجای زنان از مردان ارضاء میکردند، همانگونه که قرآن میفرماید:
﴿وَلَمَّا جَآءَتۡ رُسُلُنَا لُوطٗا سِيٓءَ بِهِمۡ وَضَاقَ بِهِمۡ ذَرۡعٗا وَقَالَ هَٰذَا يَوۡمٌ عَصِيبٞ٧٧﴾[هود: ۷۷].
یعنی: «هنگامیکه فرستادگان ما (به صورت جوانانی) پیش لوط درآمدند، لوط از آمدن آنان بسیار ناراحت گردید و دانست که قدرت دفاع از ایشان (در برابر قوم تباهکار خود) را ندارد، و گفت: امروز روز بسیار سخت و دردناکی است».
ابن کثیر میگوید: «فرشتهها جهت آزمون و امتحان به صورت جوانانی زیباروی خود را به آنها نشان دادند تا بر قوم لوط اتمام حجت شود، سپس ایشان را گرفتار کرد و کیفر داد بسان کیفر دادن خدایی چیره، پیروز و قدرتمند [۱۹].
جبرئیل با شکوه و ویژگیهای متفاوتی نزد رسول خدا صمیآمد. گاهی به شکل دحیه بن خلیفه کلبی میآمد (دحیه از صحابه و مردی بسیار زیباروی بود) و گاهی هم به شکل یک مرد بادیه نشین خود را نشان میداد، که بسیاری از صحابه او را میدیدند.
در صحیح بخاری و مسلم آمده که: عمر س روایت میکند: روزی در محضر رسول خدا صبودیم، مردی با لباس بسیار سفید و موهای خیلی سیاه که آثار سفر بر او دیده نمیشد، و هیچکس از حاضران او را نمیشناخت، آمد و نزدیک رسول خدا صنشست و دو زانوی خود را با زانوهای ایشان وصل کرد و دو دستش را بر رانهایش گذاشت و گفت: «ای محمّد! دربارهی اسلام برایم بگو..... و نیز از ایمان، احسان، قیامت و نشانههای آن سؤال کرد» [۲۰].
پس از رفتن این مرد رسول خدا صفرمود: او جبرئیل بود، آمده بود تا به صحابه دین را بیاموزاند.
همچنین عایشهلرسول خدا صرا دید که دستش را بر روی اسب دحیهی کلبی گذاشته بود و با او سخن میگفت. وقتی عایشه در این باره از ایشان پرسید، فرمود: او جبرئیل بود و به شما سلام رساند [۲۱].
رسول خدا صدربارهی شخصی که نود و نُه نفر را کشته بود فرمود: «وقتی این شخص توبه کنان هجرت کرد، در وسط راه مرگ به سراغش آمد، فرشتهی عذاب و فرشتهی رحمت در مورد او اختلاف پیدا کردند، و برای حل اختلاف فرشتهای را به عنوان داور مقرر کردند که به صورت انسان نزد آنان آمده بود. رسول خدا صمیفرماید: «فَأَتَاهُمْ مَلَكٌ فِى صُورَةِ آدَمِىٍّ فَجَعَلُوهُ بَيْنَهُمْ فَقَالَ قِيسُوا مَا بَيْنَ الأَرْضَيْنِ فَإِلَى أَيِّهِمَا كَانَ أَدْنَى فَهُوَ لَهُ». یعنی فرشتهای بصورت انسان نزد آن دو آمد و گفت: مسافت میان مقصد و مبدأ راهش رااندازه بگیرید، به هر کدام از این دو (مبدأ و مقصد) نزدیک تر بود، جزو همان محسوب میشود. (آن دو فرشته به فرمان خداوند او را داور قرار داده بودند).
بنابراین خداوند آن دو فرشته را به شکل انسان برای داوری نزد آنها فرستاده بود. این داستان در صحیح مسلم در باب توبه به طور مفصل ذکر شده است.
در قصّهی سه نفر بنی اسرائیلی که یکی دارای بیماری جذام و دیگری کچل و سوّمی نابینا بود، آمده است که فرشته برای امتحان آنها بصورت انسان نزد آنان رفت، که داستان آن ذکر خواهد آمد.
بسیاری از علما پیرامون نحوهی تغییر شکل فرشتگان نظریاتی عقلی مطرح کردهاند، و سخنان بسیار نامطلوبی گفتهاند، ولی طرح این نظریهها در این مباحث غیبی کمترین سودی به آنان نرسانیده است. خداوند پیرامون قدرت تغییر شکل و چگونگی آنان به ما خبر داده، و باید روش رسول خدا صو اصحاب بزرگوار برای این علما الگو میبود که از مطرحکردن چنین مسائلی توقف میکردند. برای اطلاع بیشتر در این زمینه به کتاب «الحبائک فی أخبار الـملائک» تألیف علامه سیوطی مراجعه شود [۲۲].
[۱۹] البدایة النهایة (۱/۴۳). [۲۰] مسلم (۱/۳۷) شماره (۸). [۲۱] احمد در مسند ابن سعد در طبقات. [۲۲] الحبائک فی أخبار الملائک (ص :۲۶۱).