دنیای فرشتگان

فهرست کتاب

آیا درود فرشتگان برای ما تاثیری دارد؟

آیا درود فرشتگان برای ما تاثیری دارد؟

خداوند می‌فرماید:

﴿هُوَ ٱلَّذِي يُصَلِّي عَلَيۡكُمۡ وَمَلَٰٓئِكَتُهُۥ لِيُخۡرِجَكُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِۚ[الأحزاب: ۴۳].

یعنی: «او کسی است که به شما عنایت و مرحمت می‌کند، و فرشتگانش برای شما تقاضای بخشش و آمرزش می‌نمایند، تا یزدان (جهان در پرتو الطاف خود و دعای فرشتگان) شما را از تاریکی‌های (کفر و گمراهی) بیرون آورد و به نور (ایمان و هدایت) برساند».

مفهوم آیه بیانگر این مطلب است که ذکر ما از جانب خداوند متعال در میان ساکنان آسمان، و دعای فرشتگان برای مؤمنان، و طلب بخشش و مغفرت از خدا برای ایشان، نقش بسیار ارزنده و مثبتی در هدایت و نجات مؤمنان از تاریکی‌های کفر و شرک و گناه و نافرمانی دارد. و موجب می‌شود که راه درست را تشخیص دهیم، و بر حسب مراد و خواسته‌ی خدا عمل کنیم و به آن نور و روشنی نائل گردیم که کردار و گفتار ما را در مسیر درست هدایت می‌کند.

۹- آمین گفتن برای دعای مؤمنان

فرشتگان بر دعای مؤمنان آمین می‌گویند و این امر بیشتر موجب اجابت دعا می‌گردد. ابودرداء سمی‌گوید: رسول خدا صفرمود: «دعاء المرء المسلم مستجاب لأخيه بظهر الغيب عند رأسه ملك يؤمن علي دعائه، كلما دعا لأخيه بخير قال: آمين ولك بمثله» یعنی: دعای غایبانه مسلمان در حق برادر مسلمانش قبول می‌شود. فرشته همراه مؤمن است، هرگاه مؤمن برای برادر مسلمانش غایبانه دعا کند، فرشته می‌گوید: آمین و برای تو نیز چنین شود [۷۱].

وقتی که دعای فرشته آمین گوینده، موجب اجابت دعای مؤمن است، مسلمان نباید برای خود دعای بد کند. سلمهلروایت می‌کند که رسول خدا صفرمود: «علیه خود دعای بد نکنید، و همواره در حق خود دعای نیک کنید؛ زیرا فرشتگان بر دعاهای شما آمین می‌گویند» [۷۲].

۱۰- در خواست بخشش برای مؤمنان

خداوند متعال ما را باخبر نموده که فرشتگان برای اهل زمین درخواست عفو و بخشش می‌کنند، آنجا که می‌فرماید:

﴿تَكَادُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ يَتَفَطَّرۡنَ مِن فَوۡقِهِنَّۚ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡ وَيَسۡتَغۡفِرُونَ لِمَن فِي ٱلۡأَرۡضِۗ أَلَآ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ٥[الشورى: ۵].

یعنی: «آسمان‌ها (با همه عظمتی که دارند) نزدیک است (در برابر شکوه و عظمت او کرنش‌کنان) از بالا درهم بشکافند. و فرشتگان (با همه قدرتی که دارند دائماً) به تسبیح و تقدیس پروردگارشان مشغول و برای کسانی که در زمین هستند درخواست آمرزش می‌کنند. هان! (ای انسانِ غافل از اطاعت آسمان‌ها و افلاک و عبادت فرشتگان پاک! بدان که) یزدان آمرزگار و مهربان است».

در سوره‌ی غافر بیان نموده که حاملان عرش خداوند، و فرشتگان اطراف عرش، پروردگارشان را به پاکی یاد می‌کنند، و خاضعانه برای مؤمنان توبه کننده دعای مفغرت می‌کنند و از خداوند می‌خواهند تا مؤمنان را از دوزخ نجات دهد، و آنان را وارد بهشت کند و از ارتکاب گناه و معاصی باز دارد، آنجا که می‌فرماید:

﴿ٱلَّذِينَ يَحۡمِلُونَ ٱلۡعَرۡشَ وَمَنۡ حَوۡلَهُۥ يُسَبِّحُونَ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡ وَيُؤۡمِنُونَ بِهِۦ وَيَسۡتَغۡفِرُونَ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْۖ رَبَّنَا وَسِعۡتَ كُلَّ شَيۡءٖ رَّحۡمَةٗ وَعِلۡمٗا فَٱغۡفِرۡ لِلَّذِينَ تَابُواْ وَٱتَّبَعُواْ سَبِيلَكَ وَقِهِمۡ عَذَابَ ٱلۡجَحِيمِ٧ رَبَّنَا وَأَدۡخِلۡهُمۡ جَنَّٰتِ عَدۡنٍ ٱلَّتِي وَعَدتَّهُمۡ وَمَن صَلَحَ مِنۡ ءَابَآئِهِمۡ وَأَزۡوَٰجِهِمۡ وَذُرِّيَّٰتِهِمۡۚ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ٨ وَقِهِمُ ٱلسَّيِّ‍َٔاتِۚ وَمَن تَقِ ٱلسَّيِّ‍َٔاتِ يَوۡمَئِذٖ فَقَدۡ رَحِمۡتَهُۥۚ وَذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ٩[غافر: ۷-۹].

یعنی: «آنان که بردارندگان عرش خدایند و آنان که گرداگرد آنند به سپاس و ستایش پروردگارشان سرگرمند و بدو ایمان دارند و برای مؤمنان طلب آمرزش می‌کنند (و می‌گویند): پروردگارا! مهربانی و دانش تو همه چیز را فرا گرفته است، پس در گذر از کسانی که (از گناهان دست می‌کشند و به طاعات و عباداتت می‌پردازند، و از راه‌های انحرافی دوری می‌گزینند و به راستای راهت) برمی‌گردند و راه تو را در پیش می‌گیرند، و آنان را از عذاب دوزخ مصون و محفوظ فرما». ‏

پروردگارا! آنان را به باغ‌های همیشه ماندگار بهشتی وارد گردان که بدیشان (توسّط پیغمبران) وعده داده‌ای، همراه با پدران خوب و همسران شایسته و فرزندان بایسته ایشان. قطعاً تو (بر هر چیزی) چیره و توانا و (در هر کاری) دارای فلسفه و حکمت هستی. و آنان را از بدی‌ها نگاهدار، و تو هر که را در آن روز از کیفر بدی‌ها نگاهداری، واقعاً بدو رحم کرده‌ای (و مورد الطاف خود قرار داده‌ای) و آن قطعاً رستگاری بزرگ و نیلِ به مقصود سترگی است.

۱۱- حضور در مجالس علم و ذکر و زیر بال گرفتن آنان

ابوهریرهسروایت می‌کند که رسول خدا صفرمود:

«إنَّ للهِ تَعَالَى مَلائِكَةً يَطُوفُونَ في الطُّرُقِ يَلْتَمِسُونَ أهْلَ الذِّكْرِ، فإذا وَجَدُوا قَوْمَاً يَذْكُرُونَ اللهَ، تَنَادَوْا: هَلُمُّوا إِلَى حَاجَتِكُمْ، فَيَحُفُّونَهُمْ بِأَجْنِحَتِهِم إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا،...» [۷۳]یعنی: «همانا خداوند فرشتگانی دارد که در حال گردش هستند، و کسانی را پیدامی‌کنند که مشغول ذکر خداوند هستند. هرگاه آن‌ها را یافتند، همدیگر را صدا می‌کنند: بیایید بسوی هدفتان. آنگاه فرشتگان در جمع ذاکران می‌آیند و تا آسمان دنیا آنان را زیر بال خود می‌گیرند».

ابوهریره سمی‌گوید: که رسول خدا صفرمود: هرگاه چند نفر در یکی از خانه‌های خدا مشغول تدریس، تعلیم و یادگیری کتاب خدا باشند، آرامش بر آنان نازل می‌شود، و رحمت الهی آنان را احاطه می‌کند، و فرشتگان اطرافشان را فرا می‌گیرند و خداوند نزد ساکنان آسمان از آن‌ها یاد می‌کند [۷۴].

از ابودرداء روایت شده که رسول خدا صفرمود: «همانا فرشتگان بال خود را برای طالبان علم، فرش می‌کنند [۷۵]یعنی فرشتگان در برابر کسانی در راه دین علم آموزی می‌کنند بسیار فروتن هستند.

بنابراین اعمال نیک - همانطور که می‌بینید - فرشتگان را به ما و ما را به آنان نزدیک می‌کنند. و اگر بندگان همواره در حالت روحی و معنوی والایی قرار داشته باشند، به درجه‌ای از کمال می‌رسند که فرشتگان را مشاهده و با آن‌ها مصافحه کنند. همانگونه که از حنظله اسیدی سروایت کرده که رسول خدا صفرمود: «اگر شما وقتی که از نزد من بیرون می‌شوید بر همین حالت باقی بمانید، قطعاً در راه‌های مدینه با فرشتگان ملاقات و مصافحه می‌کنید» [۷۶].

ابوهریره سمی‌گوید: رسول خدا صفرمود: «اگر شما همواره در حالتی بمانید که نزد من هستید، با دست‌هایتان با فرشتگان مصافحه خواهید کرد، و شما را در منازلتان ملاقات می‌کنند، و چنانچه مرتکب گناه نشوید، خداوند بجای شما قومی‌را می‌آورد که گناه کنند تا از آن‌ها در گذرد» [۷۷].

۱۲- ثبت نام کسانی که در نماز جمعه شرکت می‌کنند

این دسته از فرشتگان بعضی از اعمال بندگان را ثبت می‌کنند و نام کسانی را که در مراسم نماز جمعه حاضر می‌شوند به ترتیب زمان ورود ثبت می‌کنند. از ابوهریره سروایت است که رسول خدا صفرمود: «روز جمعه فرشتگانی، بر در ورودی هریک از مساجد قرار دارند، و به ترتیب نام افرادی را که وارد مسجد می‌شوند ثبت می‌کنند، هرگاه امام برای خواندن خطبه نشست، پرونده‌ها را جمع می‌کنند و برای شنیدن خطبه می‌نشینند» [۷۸].

همچنین سخنان نیک از بندگان را ثبت می‌کنند. رفاعه بن رافع زرقی می‌گوید: روزی پشت سر رسول خدا صنماز می‌خواندیم، وقتی از رکوع بلند شد و «سمع الله لمن حمده» گفت، مردی پشت سر او گفت: «ربّنا ولك الحمد، حمداً كثيراً طيباً مباركاً فيه» وقتی رسول خدا صنماز را تمام کرد، فرمود: چه کسی این کلمات را گفت. آن مرد گفت: ای رسول خدا! من بودم. فرمود: «حدود سی و‌اندی فرشته را دیدم که برای نوشتن این کلمه مبادرت می‌کردند و از همدیگر سبقت می‌گرفتند». پس فرشتگان نویسنده علاوه از دو فرشته‌ای هستند که اعمال نیک و بد انسان‌ها را می‌نویسند؛ زیرا تعدادشان، سی و‌اندی ذکر شده است.

۱۳- فرشتگان به نوبت میان انسان‌ها می‌آیند

این فرشتگان که در راه‌ها و معابر عمومی‌گشت می‌زنند، و دنبال یافتن مجالس ذکر هستند و در گردهمایی‌ها حضور پیدا می‌کنند، به نوبت نزد ما می‌آیند، گروهی می‌آیند و عده‌ای دیگر می‌روند. و در نماز صبح و عصر با هم جمع می‌شوند.

از ابوهریرهسروایت است که رسول خدا صفرمود: «خداوند فرشتگانی دارد که پی در پی در میان شما رفت و آمد می‌کنند، گروهی مأمور شب، و برخی مأمور روز هستند، و در نماز عصر و صبح با هم جمع می‌شوند. سپس آن‌هایی که شب را با شما سپری کردند، بسوی پروردگار بر می‌گردند، و خداوند حالت بندگان را از آنان جویا می‌شود؟ جواب می‌دهند: در حال نماز آنان را رها کردیم و وقتی برگشتیم آنان را در حالت نماز یافتیم» [۷۹].

ممکن است این‌ها همان فرشته‌هایی باشند که اعمال بندگان را نزد پروردگار می‌برند. از ابی موسی اشعری سمی‌گوید: که رسول خدا صپنج نکته را برای ما بازگو کرد و فرمود: خداوند نمی‌خوابد و خواب شایسته‌اش نیست. میزان اعمال را بالا می‌برد و پایین نمی‌آورد. فرشتگان اعمال شب را قبل از رسیدن روز، و اعمال روز را پیش از فرا رسیدن شب نزد خداوند می‌برند [۸۰].

از این رو خداوند منزلت نماز صبح را بسیار بزرگ توصیف نموده؛ زیرا فرشتگان در آن حضور می‌یابند، همانگونه که می‌فرماید:

﴿أَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ لِدُلُوكِ ٱلشَّمۡسِ إِلَىٰ غَسَقِ ٱلَّيۡلِ وَقُرۡءَانَ ٱلۡفَجۡرِۖ إِنَّ قُرۡءَانَ ٱلۡفَجۡرِ كَانَ مَشۡهُودٗا٧٨[الإسراء: ۷۸].

یعنی: «نماز را چنان که باید بخوان به هنگام زوال آفتاب (از نصف‌ النهار، که آغاز نماز ظهر است و امتداد آن وقت نماز عصر را نیز دربر ‌می‌گیرد) تا تاریکی شب، و نماز صبح را بخوان، بی‌گمان نماز صبح (توسّط فرشتگان شب و فرشتگان روز) بازدید می‌گردد».

۱۴- فرشتگان وقت قرآن خواندن مؤمن نزد او فرود می‌آیند

برخی از فرشتگان موقع تلاوت قرآن از آسمان فرود می‌آیند. از ابوسعید خدریسروایت است که در یکی از شبها که اُسید بن حضیر در خوابگاه گوسفندان و دام‌های خود قرآن تلاوت می‌‌کرد؛ اسبش به حرکت درآمد. اسید می‌گوید: می‌ترسیدم که پسرم یحیی را لگدمال کند. از خانه بیرون رفتم و خود را به اسبم رساندم. بالای سرم چیزی را دیدم که شبیه ابر بود و چیزی شبیه چراغ در آن آویزان بود، که هرگز ندیده بودم. فردا خدمت رسول خدا صرفتم و حادثه را به عرض ایشان رساندم. فرمود: «ای اباحضیر! همانگونه بخوان».

می‌گوید: شب بعد هم قرآن خواندم، سپس اسبم به چرخش و حرکت درآمد، باز هم عرض کردم، و رسول خدا صهمان پاسخ را داد و فرمود: ای ابا حضیر! بخوان، سپس خواندم و اسبم همچنان به هیجان افتاد. آنگاه منصرف شدم، چون بیم آن داشتم که پسرم یحیی که به مکان اسب نزدیک بود در زیر پای اسب لگدمال شود، دوباره چیزی شبیه ابر دیدم که چیزهایی همچون چراغ در آن وجود داشت و در فضا آویخته بود که هرگز ندیده‌ام، رسول خدا صفرمود: «تِلْكَ الْمَلاَئِكَةُ كَانَتْ تَسْتَمِعُ لَكَ وَلَوْ قَرَأْتَ لأَصْبَحَتْ يَرَاهَا النَّاسُ مَا تَسْتَتِرُ مِنْهُمْ». یعنی: آن‌ها فرشته‌هایی بودند که به قرآن خواندن تو گوش فرا می‌دادند، اگر به خواندن قرآن ادامه میدادی تا صبح گوش فرا می‌دادند و مردم آن‌ها را می‌دیدند که اکنون پنهان هستند [۸۱].

و در صحیح مسلم از براء بن عازب روایت است: شخصی سوره‌ی کهف را تلاوت می‌کرد، در خانه او حیوانی بود که شروع به حرکت کرد و دست و پا می‌زد. معلوم شد که چیزی مانند مه یا ابر خانه را پوشانیده. آن شخص جریان را به عرض رسول خدا صرسانید. ایشان فرمود: ای فلان بخوان آنچه که صورت گرفت، سکینه و آرامش بود که موقع تلاوت قرآن، نازل می‌شد [۸۲].

۱۵- سلام امّت را به پیامبر صمی‌رسانند

عبدالله بن مسعودسنقل می‌کند که رسول خدا صفرمود: «إِنَّ للهِ مَلائِكَةً سَيَّاحِينَ فِي الأَرْضِ يُبَلِّغُونِي عَنْ أُمَّتِي السَّلامَ» یعنی: «همانا خداوند فرشتگانی دارد که در زمین به سیاحت مشغول‌اند، سلام‌های امت را به من می‌رسانند» [۸۳].

در معجم طبرانی کبیر با سند حسن از عمار بن یاسر سروایت شده که رسول خدا صفرمود: «واقعاً خداوند متعال فرشته‌ای دارد که به او چنان قدرتی داده که صدای بندگان را بشنود، و هرکس بر من درود بفرستد، به من می‌رسد، و من از خداوند درخواست کرده‌ام در مقابل هر درودی که بر من فرستاده می‌شود ده برابرش بر آن‌ها درود بفرست».

۱۶- مؤمنان را بشارت می‌دهند

فرشتگان به ابراهیم ÷ مژده دادند که بزودی خداوند به او فرزندی صالح عطا می‌کند، آنجا که می‌فرماید:

﴿هَلۡ أَتَىٰكَ حَدِيثُ ضَيۡفِ إِبۡرَٰهِيمَ ٱلۡمُكۡرَمِينَ٢٤ إِذۡ دَخَلُواْ عَلَيۡهِ فَقَالُواْ سَلَٰمٗاۖ قَالَ سَلَٰمٞ قَوۡمٞ مُّنكَرُونَ٢٥ فَرَاغَ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦ فَجَآءَ بِعِجۡلٖ سَمِينٖ٢٦ فَقَرَّبَهُۥٓ إِلَيۡهِمۡ قَالَ أَلَا تَأۡكُلُونَ٢٧ فَأَوۡجَسَ مِنۡهُمۡ خِيفَةٗۖ قَالُواْ لَا تَخَفۡۖ وَبَشَّرُوهُ بِغُلَٰمٍ عَلِيمٖ٢٨[الذاریات: ۲۴-۲۸].

یعنی: «آیا خبر مهمان‌های بزرگوار ابراهیم به تو رسیده است‌؟ آن زمانی که بر او وارد شدند و گفتند: سلام (بر تو!) گفت: سلام بر شما! (شما مهمانان، برایم) مردمان ناآشنا و ناشناسی هستید. به دنبال آن، پنهانی به‌سوی خانواده خود رفت، و گوساله فربه‌ای را (که بریان کرده بودند، برای ایشان) آورد. و آن را نزدیک ایشان گذارد. (ولی با تعجب دید دست به‌سوی غذا نمی‌برند و از آن چیزی نمی‌خورند !) گفت: آیا نمی‌خورید؟! (هنگامی‌که دید دست به‌سوی غذا نمی‌برند) در دل از ایشان احساس ترس و وحشت کرد. گفتند: مترس! سپس او را به تولد پسری دانا و آگاه مژده دادند».

همچنین فرشتگان به زکریا÷ فرزندی بنام یحیی مژده دادند،خداوند می‌فرماید:

﴿فَنَادَتۡهُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ وَهُوَ قَآئِمٞ يُصَلِّي فِي ٱلۡمِحۡرَابِ أَنَّ ٱللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحۡيَىٰ مُصَدِّقَۢا بِكَلِمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ وَسَيِّدٗا وَحَصُورٗا وَنَبِيّٗا مِّنَ ٱلصَّٰلِحِينَ٣٩

[آل عمران: ۳۹].

یعنی: «پس (خداوند دعای او را پذیرفت و) در حالی که در عبادتگاه به نیایش ایستاده بود، فرشتگان او را ندا دادند که خداوند تو را به یحیی مژده می‌دهد، و او تصدیق کننده کلمه خدا (یعنی عیسی، چون با کلمه «کن» پدید آمده است) و پیشوا و مبرا از هوس‌های سرکش، و پیغمبری از (تبار) صالحان خواهد بود».

فرشتگان تنها به پیامبران مژده نمی‌دهند، بلکه گاهی به مؤمنان نیز مژده داده‌اند. از ابوهریره سروایت است: شخصی برادر دینی‌اش را در روستایی دیگر ملاقات کرد. خداوند فرشته‌ای را بر مسیر راه او فرستاد. وقتی آن شخص رسید، فرشته از وی پرسید: قصد کجا داری؟ گفت: در فلان روستا برادر مسلمانی دارم و به دیدارش می‌روم. فرشته گفت: آیا به تو نیکی کرده است؟ پاسخ داد: خیر. بلکه بخاطر خدا او را دوست دارم. فرشته گفت: پس بدان که من فرستاده‌ی خداوند بسوی تو هستم، و خداوند می‌فرماید: همانطور که تو برادر مسلمانت را دوست داری، من نیز تو را دوست دارم [۸۴].

ابوهریره سمی‌گوید: رسول خدا صفرمود: جبرئیل نزد من آمد و گفت: ای پیامبر خدا! این خدیجه است، می‌خواهد نزد تو با ظرفی بیاید. که در آن آب یا غذا وجود دارد. هرگاه نزد تو رسید، از جانب خداوند و من (جبرئیل) به او سلام برسان و او را به خانه‌ای از مروارید و یاقوت در بهشت مژده بده [۸۵].

۱۷- فرشتگان در حالت خواب و رؤیا هم مژده می‌دهند

عبدالله بن عمربنقل می‌کند که: در زمان رسول خدا صهرکس خوابی می‌دید، آن را برای ایشان بیان می‌کرد. من نیز آرزو داشتم که خوابی ببینم و آن را به عرض رسول خدا صبرسانم. در آن دوران من جوان بودم و در مسجد می‌خوابیدم، در خواب دو فرشته را دیدم که مرا گرفته و بسوی دوزخ بردند. دوزخ را همچون حفره و چاه دیدم، و در آن افرادی بودند که آنان را می‌شناختم. بلافاصله گفتم: «اَعوذ بالله من النار» یعنی: از آتش دوزخ به خدا پناه می‌برم. فرشته‌ای دیگر آمد و به من گفت: نترس [۸۶].

از حضرت عایشهلروایت شده که رسول خدا صخطاب به او فرمود: «در خواب تو را در حالی دیدم که پارچه ابریشمی‌بر تن داشتی و فرشته‌ای تو را نزد من آورد و گفت: این همسر توست، و من پارچه را از صورت تو برداشتم و دیدم که تو عایشه هستی. گفتم: اگر این خواب از جانب خداوند باشد، قطعاً خداوند به آن جامه عمل خواهد پوشاند [۸۷].

۱۸- همراه با مؤمنان در جهاد شرکت کرده و از آن‌ها حمایت می‌کنند

خداوند متعال مؤمنان را بوسیله‌ی تعداد زیادی از فرشتگان در غزوه‌ی بدر یاری کرد، همانگونه که می‌فرماید:

﴿إِذۡ تَسۡتَغِيثُونَ رَبَّكُمۡ فَٱسۡتَجَابَ لَكُمۡ أَنِّي مُمِدُّكُم بِأَلۡفٖ مِّنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ مُرۡدِفِينَ٩[الأنفال: ۹].

یعنی: «زمانی را که (در میدان کارزار بدر از شدّت ناراحتی) از پروردگار خود درخواست کمک و یاری می‌نمودید و او درخواست شما را پذیرفت (و گفت:) من شما را با یک‌هزار فرشته کمک و یاری می‌دهم که این گروه هزار نفری گروههای متعدّد دیگری را پشت سر دارند».

و می‌فرماید:

﴿وَلَقَدۡ نَصَرَكُمُ ٱللَّهُ بِبَدۡرٖ وَأَنتُمۡ أَذِلَّةٞۖ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ١٢٣ إِذۡ تَقُولُ لِلۡمُؤۡمِنِينَ أَلَن يَكۡفِيَكُمۡ أَن يُمِدَّكُمۡ رَبُّكُم بِثَلَٰثَةِ ءَالَٰفٖ مِّنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ مُنزَلِينَ١٢٤ بَلَىٰٓۚ إِن تَصۡبِرُواْ وَتَتَّقُواْ وَيَأۡتُوكُم مِّن فَوۡرِهِمۡ هَٰذَا يُمۡدِدۡكُمۡ رَبُّكُم بِخَمۡسَةِ ءَالَٰفٖ مِّنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ مُسَوِّمِينَ١٢٥[آل عمران: ۱۲۳-۱۲۵].

یعنی: «خداوند شما را در بدر پیروز گردانید و حال آن که (نسبت به کافران) ناچیز (و از ساز و برگ‌اندکی برخوردار) بودید، پس از خدا بترسید تا شکر (نعمت او را بتوانید) به‌جای آورید. بدان گاه که تو به مؤمنان می‌گفتی: آیا شما را بسنده نیست که پروردگارتان با سه هزار از فرشتگانِ فرستاده (از سوی خویش برای آرامش خاطرتان) یاریتان کرد ؟ آری! (شما را بسنده است. و علاوه از آن) اگر بردباری (در کارزار) داشته باشید و پرهیزگاری کنید (از معصیت خدا و مخالفت با پیغمبر)، و آنان (یعنی دشمنان مشرک) هم اینک بر شما تاخت آرند، پروردگارتان (بر تعداد فرشتگان بیفزاید و) با پنج هزار فرشته‌یورشگر و نشانگذار، شما را یاری کند».

ابن عباس بمی‌گوید: رسول خدا صدر روز غزوه‌ی بدر فرمود: «این جبرئیل است که با اسبش اسلحه جنگی حمل کرده است، حضور دارد» [۸۸].

خداوند متعال حکمت و هدف از این کمک و یاری دادن را تقویت و ثابت‌کردن مؤمنان، و همراه بودن در جنگ، به قتل رساندن دشمنان خدا، و کشتن و گردن زدن و بریدن دست‌هایشان بیان نموده و می‌فرماید:

﴿وَمَا جَعَلَهُ ٱللَّهُ إِلَّا بُشۡرَىٰ وَلِتَطۡمَئِنَّ بِهِۦ قُلُوبُكُمۡۚ وَمَا ٱلنَّصۡرُ إِلَّا مِنۡ عِندِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ١٠[الأنفال: ۱۰].

یعنی: «خداوند این (امداد با فرشتگان) را تنها برای مژده‌ دادن (پیروزی) به شما و آرامش پیدا کردن دل شما به آن کرد، وگرنه پیروزی جز از سوی خدا نیست (و اراده و مشیت او بالاتر از همه این اسباب ظاهری و باطنی است). بیگمان خداوند (بر هر کاری) توانا (و کارهایش) از روی حکمت است».

و می‌فرماید:

﴿إِذۡ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ أَنِّي مَعَكُمۡ فَثَبِّتُواْ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْۚ سَأُلۡقِي فِي قُلُوبِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ ٱلرُّعۡبَ فَٱضۡرِبُواْ فَوۡقَ ٱلۡأَعۡنَاقِ وَٱضۡرِبُواْ مِنۡهُمۡ كُلَّ بَنَانٖ١٢[الأنفال: ۱۲].

یعنی: «(ای مؤمنان! به یاد آورید) زمانی را که پروردگار تو به فرشتگان وحی کرد که من با شمایم (و کمک و یاریتان می‌نمایم. شما با الهام پیروزی و بهروزی) مؤمنان را تقویت و ثابت‌قدم بدارید، (و من هم) به دل‌های کافران خوف و هراس خواهم‌انداخت. (به مؤمنان الهام کنید) سرهای آنان را بزنید (و از هم بشکافید که بر گردن‌های ناپاک‌شان سنگینی می‌کند) و دست‌های ایشان را ببرید».

در سوره‌ی آل عمران می‌فرماید:

﴿وَمَا جَعَلَهُ ٱللَّهُ إِلَّا بُشۡرَىٰ لَكُمۡ وَلِتَطۡمَئِنَّ قُلُوبُكُم بِهِۦۗ وَمَا ٱلنَّصۡرُ إِلَّا مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَكِيمِ١٢٦ لِيَقۡطَعَ طَرَفٗا مِّنَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَوۡ يَكۡبِتَهُمۡ فَيَنقَلِبُواْ خَآئِبِينَ١٢٧[آل عمران: ۱۲۶-۱۲۷].

یعنی: «و خداوند آن (یاری با فرشتگان) را جز مژده‌ای برای (پیروزی) شما نساخت، و برای آن بود که دل‌های شما بدان آرام گیرد، و پیروزی جز از جانب خداوند توانای دانا نیست. (هدف از یاریتان توسّط فرشتگان آن است که) تا گروهی از بزرگان کافران را نابود کند و یا آنان را سرکوب و خوار نماید و با شکست و ننگ خشمگینشان سازد و ناامید برگردند».

رسول خدا صدر روز جنگ بدر فرشتگان مشاهده نمود. و در صحیح بخاری روایت شده که رسول خدا صهمراه با ابوبکر صدیقسدر یک سایبان مستقر بودند، و هردو دعا می‌کردند، آنگاه چشمان رسول خدا صبه خواب رفت، سپس با تبسّم بیدار شد و فرمود: «أبشر يا أبابكر، هذا جبريل علي ثنايا النقع» یعنی: ای ابوبکر! مژده باد، این جبرئیل است که روی ثنایا النقع است.

همچنین یکی از مجاهدان صدای ضربه‌ی فرشته‌ای که کافری را زد؛ و صدای راندن اسبش را شنید. ابن عباس بمی‌گوید: یکی از مسلمانان مشرکی را تعقیب کرده و به دنبالش می‌دوید، ناگهان صدایی از بالا، و صدای ضربه‌ شلاقی را شنید که می‌گفت: ای حیزوم! – اسم اسب آن فرشته بود- جلو برو آن مرد مجاهد بطرف مشرک نگاه کرد و دید مشرک پشت بر زمین افتاده و بینی و صورتش زخمی‌است. آن انصاری رسول خدا صرا از ماجرا باخبر نمود، رسول الله صفرمود: تو راست می‌گویی، این امدادگر از آسمان سوم آمده است [۸۹].

فرشتگان در جاهای دیگر نیز جنگیده‌اند، مانند جنگ خندق که خداوند فرشتگانش را جهت امداد و نصرت مسلمانان فرستاد، آنجا که می‌فرماید:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱذۡكُرُواْ نِعۡمَةَ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ إِذۡ جَآءَتۡكُمۡ جُنُودٞ فَأَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ رِيحٗا وَجُنُودٗا لَّمۡ تَرَوۡهَاۚ وَكَانَ ٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرًا٩[الأحزاب: ۹].

یعنی: «ای مؤمنان! به یاد آورید نعمت خدای را در حق خودتان، بدان گاه که لشکرها به سراغ شما آمدند. ولی ما تندباد (سخت سردی) را بر آنان گماشتیم و لشکرهایی (از فرشتگان) را به‌سویشان روانه کردیم که شما آنان را نمی‌دیدید. خداوند می‌دید کارهایی را که انجام می‌دادید».

منظور از لشکری که شما آن را ندیدید، فرشتگان هستند. چون در احادیث صحیح آمده است: جبرئیل ÷ پس از بازگشت رسول خدا صاز غزوه‌ی خندق، نزد رسول خدا صآمد که اسلحه‌اش را گذاشته و غسل کرده بود. ولی جبرئیل گرد و خاک را از موهای سرش می‌نشاند، و به رسول خدا صگفت: شما اسلحه را گذاشته اید؟ ولی ما هنوز آن را نگذاشته‌ایم. بطرف کفار بیرون شو، رسول خدا صفرمود: کجا برویم؟ جبرئیل بسوی بنی‌قریظه اشاره کرد [۹۰].

از انسسروایت است که رسول خدا صفرمود: «گویا گرد و غبار سواری جبرئیل را می‌بینم که از کوچه‌های بنی غنم بلند می‌شوند، و این زمانی بود که رسول خدا صبرای جهاد به غزوه‌ی بنی قریظه می‌رفت [۹۱].

۱۹- حمایت و پشتیبانی از رسول خدا ص

ابوهریره سمی‌گوید: «ابوجهل گفت: آیا محمّد صورتش را خاک آلود می‌کند؟ (سجده می‌کند) گفته شد: آری. ابوجهل گفت: سوگند به لات و عزی، هرگاه او را ببینم که چنین می‌کند پایم را بر روی گردنش می‌گذارم تا ببینم چگونه سجده می‌کند.

رسول خدا صمشغول نماز بود که ابوجهل آمد و می‌خواست پایش را بر گردن رسول خدا صبگذارد، ولی هنوز به او نزدیک نشده بود که به عقب برگشت و دست خود را سپر کرده مثل اینکه خود را از چیزی نجات می‌داد. از وی پرسیده شد: تو را چه شده است؟ گفت: میان من و او چاله‌ای پر از آتش مهیب و پرهای عجیب و غریبی بود. رسول خدا صفرمود: «اگر ابوجهل به من نزدیک می‌شد، فرشتگان اعضاء بدن او را تکه تکه می‌بردند» [۹۲].

این روایت در کتاب التفسیر صحیح بخاری از روایت مسلم مختصرتر ذکر شده است.

۲۰- بندگان نیکوکار را یاری نموده و غم و‌اندوه را از آن‌ها می‌زدایند

گاهی خداوند متعال فرشتگان را برای حمایت از برخی بندگان صالح جز پیامبران می‌فرستد. از جمله این موارد داستانی است که ابن کثیر آن را در تفسیر این آیه آورده است که:

﴿أَمَّن يُجِيبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكۡشِفُ ٱلسُّوٓءَ[النمل: ۶۲].

حافظ ابن عساکر به روایت ابوبکر محمد بن داوود دینوری معروف به دقی صوفی، در شرح حال مردی چنین می‌گوید: در مسیر دمشق زبدانی قاطر کرایه کشی می‌کردم. مردی همراهم سوار شد و در مسیرهای ناشناخته می‌رفتیم. سپس به من گفت: از همین مسیر برویم که نزدیک‌تر است. گفتم: در این مسیر برای من خیری وجود ندارد. گفت: این نزدیک‌تر است، روانه شدیم. به‌جای بسیار صعب العبوری و وادی بسیار عمیقی که کشته‌های زیادی در آنجا بود، رسیدیم. گفت: قاطرت را نگاه دار تا من پیاده شوم. پایین شد و آستین را بالا زد و لباس‌هایش را جمع و جور کرد و چاقویی را برداشت و به من روی آورد. من فرار کردم و او دنبالم کرد. او را به خدا قسم دادم و گفتم: این قاطر را با بارش بردار، ولی مرا رها کن. گفت: قاطر و بار مال من است، ولی می‌خواهم تو را نیز به قتل برسانم. هر چند او را از خداوند و عذابش ترساندم، نپذیرفت.

ناچار تسلیم شدم. و از وی خواستم به من اجازه بدهد تا دو رکعت نماز بخوانم. گفت: زود باش، بلند شدم تا نماز بخوانم. زبانم دچار لکنت شد، هرچه سعی کردم حتی یک کلمه از قرآن را نتوانستم بر زبان بیاورم. سرگردان و پریشان ایستادم، و آن مرد مرا با تندی صدا کرد و گفت: بس کن. ناگهان خداوند این آیه را بر زبانم جاری کرد: ﴿أَمَّن يُجِيبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكۡشِفُ ٱلسُّوٓءَمردی را دیدم که از پایین رودخانه سوار بر اسبی و در حالی که نیزه‌ای در دست دارد رسید. نیزه را بر قلب آن مرد زد و او فوراً بر زمین افتاد. خود را به دامن این اسب سوار آویزان کرده و عرض کردم: چه کسی هستی؟ گفت: من فرستاده کسی هستم که به داد ستمدیدگان می‌رسد، و آفت زدگان را یاری می‌کند، و ستمدیدگان او را می‌خوانند و از وی کمک می‌جویند. این مرد می‌گوید: قاطرم را با محموله‌اش برداشته و به سلامت برگشتم.

از جمله این موارد اینکه خداوند جبرئیل را برای کمک مادر حضرت اسماعیل ÷ در مکه مکرمه فرستاد. از ابن عباس بروایت شده است: مادر حضرت اسماعیل ÷ هفت بار میان صفا و مروه برای جستجوی آب رفت و آمد کرد. وقتی نزدیک مروه رسید، صدایی به گوشش رسید. به خود گفت: ساکت باش، سپس صدایی شنید، گفت: آیا می‌توانید به من کمکی بکنید. ناگاه چشمش به فرشته‌ای در محل زمزم افتاد. آن فرشته با بال‌های خود آب را بیرون آورد. فرشته به مادر اسماعیل گفت: هیچ خطری شما را تهدید نمی‌کند، اینجا خانه‌ی خداست که این پسر و پدر آن را خواهند ساخت. خداوند ساکنان این محل را ضایع نمی‌کند [۹۳].

در سنن نسایی آمده است که آن فرشته که نزد مادر اسماعیل÷ آمد، جبرئیل بود. می‌گوید: وقتی که جبرئیل محل زمزم را با پای خود حفر کرد، هاجر مادر اسماعیل شن‌ها را جمع کرد. (تا جلوی جریان آب را بگیرد) رسول خدا صفرمود: خداوند مادر اسماعیل را مورد مرحمت قرار دهد، اگر جلوی جریان آب زمزم را نمی‌گرفت، بصورت چشمه جاری می‌شد [۹۴].

۲۱- در تشییع جنازه‌ی بندگان نیکوکار شرکت می‌کنند

رسول خدا صدرباره‌ی سعد بن معاذ فرمود:

«هذا الّذي تحرك له العرش، وفتحت له أبواب السماء، وشهده سبعون ألفا من الملائكة، لم يهبطوا إلى الأرض قبل ذلك، ولقد ضُمّ ضمة، ثم أفرج عنه».

یعنی: او کسی است که عرش خداوند بخاطر درگذشت او به لرزه درآمد، و درهای آسمان به روی او گشوده شدند، و هفتاد هزار فرشته در تشییع جنازه‌اش شرکت کردند. ولی با این وجود در قبر فشرده شد و سپس عذاب قبر از وی برداشته شد [۹۵](نسائی از ابن عمر روایت کرده است).

۲۲- شهیدان را زیر سایه‌ی بالشان قرار می‌دهند

جابر سمی‌گوید: وقتی پدرم شهید شد روپوش را از چهره‌اش برداشتم و گریه می‌کردم و خویشاوندانم مرا دلداری می‌دادند و از گریه کردن منع می‌کردند، ولی رسول خدا صمرا منع نمی‌کرد، عمه‌ام «فاطمه» شروع به گریه و زاری کرد. رسول خدا صفرمود: چرا گریه می‌کنید یا فرمود: گریه نکنید، فرشتگان همواره بر او با بال‌های خود سایه‌انداختند.

امام بخاری این حدیث را عنوان یک باب کتاب خود قرار داده به نام: « باب سایه‌ی ملائکه بر شهید» [۹۶].

۲۳- فرشتگانی که تابوت (صندوق) را آوردند

خداوند متعال می‌فرماید:

﴿وَقَالَ لَهُمۡ نَبِيُّهُمۡ إِنَّ ءَايَةَ مُلۡكِهِۦٓ أَن يَأۡتِيَكُمُ ٱلتَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٞ مِّن رَّبِّكُمۡ وَبَقِيَّةٞ مِّمَّا تَرَكَ ءَالُ مُوسَىٰ وَءَالُ هَٰرُونَ تَحۡمِلُهُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لَّكُمۡ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ٢٤٨[البقرة: ۲۴۸].

یعنی: «و پیغمبرشان به آنان گفت: نشانه‌ی حکومت او این است که صندوق (عهد) به‌سوی شما خواهد آمد، (همان صندوق عهدی که دلگرمی‌ و) آرامشی از سوی پروردگارتان و یادگارهای خاندان موسی و هارون در آن است، و فرشتگان آن را حمل می‌کنند. بیگمان در این کار نشانه‌ای برای شماست (و چنین رهنمودی شما را بر آن می‌دارد که) اگر مؤمن هستید».

در این آیه خداوند أبه ما خبر داده که فرشتگان در آن فاصله‌ی زمانی صندوقی را برای بنی اسرائیل آوردند تا قلب‌شان بر این آرامش و اطمینان یابد که طالوت برگزیده‌ی خداوند است، پس از وی اطاعت و پیروی کنند و به فرمان او عمل کنند.

۲۴- دفاع از مکه و مدینه در برابر دجّال

دجال به تمام شهرها و سرزمین‌ها جز مکه و مدینه وارد می‌شود. مکه و مدینه بدلیل جلوگیری فرشتگان از ورود دجال و رسیدن او به این دو شهر، محفوظ می‌ماند. در صحیح مسلم و سنن ابی داود و ترمذی از حدیث فاطمه بنت قیس، در قصه‌ی تمیم داری آمده است که دجال می‌گوید: «من مسیح دجال هستم و به زودی اجازه‌ی خروج به من داده می‌شود. بعد از خروج در زمین به سیر و سیاحت می‌پردازم، و هیچ شهری را رها نمی‌کنم، و در مدت چهل روز به تمام شهرهای دنیا خواهم رفت جز مکه و طیبه (مدینه)، این دو شهر از ورود من محفوظ و من از ورود به آن‌ها محروم هستم. هرگاه بخواهم به یکی از این دو شهر وارد شوم، فرشته‌ای با شمشیر از نیام کشیده و مانع ورود من به این دو شهر می‌شود. دروازه‌ی ورودی این دو شهر فرشتگانی گماشته شده که از آن حفاظت می‌کنند. رسول خدا صبا چوب‌دستی کوچکی که در دست داشت بر منبر زد و با اشاره به‌سوی مدینه‌ی منوره فرمود: این طیبه است، این طیبه است، این طیبه است [۹۷].

ابی بکره روایت می‌کند که رسول خدا صفرمود: «رُعب و وحشت مسیح دجال به مدینه نمی‌رود. مدینه در آن روزگار هفت درب ورودی خواهد داشت که بر هریک دو فرشته گماشته خواهد شد» [۹۸].

ابوهریره سمی‌گوید: رسول خدا صفرمود: «بر راه‌های مدینه فرشته‌هایی گماشته شده‌اند، و طاعون و دجال نمی‌توانند وارد مدینه شوند» [۹۹]، و نیز فرمود: «هیچ شهر و دیاری باقی نمی‌ماند که دجال وارد آن نشود، جز مکه و مدینه، که بر دروازه‌های ورودی هریک از آنان فرشتگان با صف ایستاده و از آن محافظت می‌کنند. سپس مدینه سه مرتبه به لرزه می‌آید، آنگاه خداوند تمام کافران و منافقان را از آن بیرون می‌کند.

۲۵- فرود آمدن عیسی همراه دو فرشته

نواس بن سمعان می‌گوید: رسول الله صپیرامون حدیث دجال چنین فرمود: «در همین اثنا حضرت عیسی بن مریم ÷ بر مناره سفید جانب شرقی دمشق با لباس رنگ شده با ورس و زعفران در حالی فرود می‌آید. که دو دستش را بر روی بال‌های دو فرشته گذاشته است» [۱۰۰].

۲۶- فرشتگان بال‌هایشان را بر سرزمین شام گسترانیده‌اند

زید بن ثابت انصاری سمی‌گوید: از رسول خدا صشنیدم، که فرمود: (خوشا ای شام، خوشا ای شام)! پرسیده شد: ای پیامبر خدا! چرا چنین است؟ فرمود: آن‌ها فرشتگان خدا هستند که بال‌هایشان را بر فضای شام (سوریه) گسترانیده‌اند.

(شیخ ناصرالدین آلبانی در تخریج و بررسی احادیث فضایل شام که از ربعی روایت شده‌اند می‌گوید: این حدیث صحیح است که ترمذی، و حاکم در المستدرک و احمد در المسند روایت کرده‌اند، و حاکم گفته: بر شرط شیخین صحیح است، و ذهبی موافقت کرده، و همین طور است، همانگونه که منذری در الترغیب و الترهیب می‌گوید: ابن حبان و طبرانی آن را با سند صحیح روایت کرده‌اند).

۲۷- هماهنگی با فرشتگان موجب پاداش است

رسول خدا صفرمود: «هرگاه امام آمین گوید، شما نیز آمین بگویید، هرکس آمین گفتنش با آمین فرشتگان هماهنگ باشد، گناهان گذشته‌اش بخشیده خواهند شد» [۱۰۱].

در صحیح بخاری آمده است: «هرگاه آمین گفتن شما و فرشتگان آسمان هماهنگ شد، گناهان گذشته‌ی شما بخشیده خواهند شد» [۱۰۲].

در حدیثی دیگر رسول خدا صفرمود: هرگاه امام گفت: «سمع الله لمن حمده»، شما «اللّهم ربّنا لك الحمد» بگویید، زیرا هرکس سخنش با سخن فرشتگان هماهنگ شود، گناهان گذشته‌اش بخشوده خواهند شد» [۱۰۳].

[۷۱] صحیح مسلم (۴/۲۰۹۴) شماره (۲۷۳۳). و سنن ابن ماجه (۲/۱۴۹) شماره (۲۳۴۰). [۷۲] مسلم (۲/۶۳۴) شماره (۹۲۰). [۷۳] بخاری (۱۱/۲۰۸) شماره (۶۴۰۸) و مسلم (۴/۲۰۶۹) شماره (۲۶۸۹). [۷۴] صحیح مسلم (۴/۲۰۷۴) شماره (۲۶۹۹). [۷۵] ترمذی (۲/۳۴۲) شماره (۲۱۵۹). [۷۶] صحیح مسلم (۴/۲۱۰۶) شماره (۲۷۵۰. صحیح الجامع :۵/۵۹ . [۷۷] صحیح الجامع (۵/۶۰). [۷۸] مشکاة المصابیح (۱/۴۳۶) شماره (۱۳۸۴). [۷۹] بخاری (۶/۳۰۶) شماره (۳۲۲۳). مسلم (۱/۴۳۹) شماره (۶۳۲). [۸۰] صحیح مسلم (۱/۱۶۲) شماره (۱۷۹). [۸۱] صحیح بخاری (۹/۶۳) شماره (۵۰۱۸)، صحیح مسلم (۱/۵۴۸) شماره (۷۹۶). [۸۲] صحیح مسلم (۱/۵۴۸) شماره (۷۹۶). [۸۳] - مشکوة المصابیح (۱/۲۹۱) شماره (۹۲۴). [۸۴] صحیح مسلم (۴/۱۹۸۸) شماره (۲۵۶۷). [۸۵] بخاری (۷/۱۳۳) شماره (۳۸۲۰). مسلم (۱/۱۸۸۷) شماره (۲۳۲). [۸۶] بخاری (۳/۶) شماره (۱۱۲۱). و مسلم (۱۹۲۷) شماره (۲۴۷۹). [۸۷] بخاری (۹/۱۸۰) شماره (۱۵۲۵). [۸۸] صحیح بخاری (۷/۳۱۲) شماره (۳۹۹۵). [۸۹] صحیح مسلم (۳/۱۳۸۴) شماره (۱۷۶۳). [۹۰] بخاری (۷/۴۰۷) شماره (۴۱۱۷). مسلم (۳/۱۳۸۹) شماره (۱۷۶۹). [۹۱] بخاری (۷/۴۰۷) شماره (۴۱۱۸). [۹۲] صحیح مسلم )۴/۲۱۵۴( شماره )۲۷۹۷(. [۹۳] بخاری (۶/۳۹۷) شماره (۳۳۶۴). [۹۴] صحیح الجامع (۲/۱۹۷). [۹۵] بخاری (۷/۱۲۲) شماره (۳۸۰۲) صحیح الجامع (۶/۷۲). [۹۶] صحیح بخاری (۶/۳۲) شماره (۲۸۱۶). [۹۷] مسلم (۴/۲۲۶۳) شماره (۲۹۴۲). [۹۸] بخاری (۱۳/۹۰) شماره (۷۱۲۵). [۹۹] بخاری (۱۳/۱۰۱) شماره (۷۱۲۳). [۱۰۰] سنن ترمذی (۲/۲۴۹) شماره (۱۸۲۵). [۱۰۱] بخاری (۲/۲۶۲) شماره (۷۸۰)، مسلم (۱/۳۰۷) شماره (۴۱۰). [۱۰۲] صحیح بخاری (۲/۲۶۶) شماره (۷۸۱). [۱۰۳] بخاری (۲/۲۸۳) شماره (۷۹۶).