مطلب هشتم: تقلید کورکورانه و همنشینی با اجانب
تقلید در زندگی نوجوانان بسیار دیده میشود، کسی را که دوست داشته باشند و او را بهتر از خود تصور کنند از او تقلید و پیروی میکنند.
جوان خوب از پدر، استاد و فلان عالم پیروی میکند؛ ولی جوان بد، از هنرپیشهگان، نوازندگان و افراد ویلگرد و بیبند و بار تقلید مینماید.
شاعری چه خوب سروده است:
مشي الطاووس يوماً باختيال
فقلده بمشيته بنوه
وينشأ ناشيء الفتيان منا
على ما كان عوده أبوه
ترجمه:
بشد طاووس روزی فاخرانه
در آن تقلید کردنش پسرها
جوانان نیز میگیرند نشأت
بر آن چه داده عادتشان پدرها
بدتر از همه این است که جوان از جرم پیشهگان و باندهای مجرم تقلید میکند، میبینید که جوان از فلان قاچاقچی مواد مخدر و یا فلان توزیعکننده پیروی میکند بدون از آن که نسبت به عواقب این کار بیندیشد.
نباید فراموش کرد که همنشینی و تعارف اثر بزرگی در آلودهشدن به مواد مخدر دارد، و این در عصر حاضر خیلی زیاد است.
بدترین همنشینی آن است که به حساب دین و اخلاق باشد، بد نیست در اینجا خاطرهای از خود یادآور شوم که بر تأثیر همنشینی در راههای گناه دلالت دارد.
من در یکی از فرودگاههای داخل کشور (عربستان سعودی) همراه با دو نفر نشسته بودم، با یکی از آن دو، کاملاً آشنا بودم و میشناختم که در زندگی خویش لب به سیگار نمیزده، اما آشناییام با دومی سطحی بود، ولی دوست صمیمی آن مرد آشنایم بود. وقتی که برای انجام کارهای نهایی بلیط سفر بخاستم و پس از مدت کوتاهی برگشتم، ناگاه دیدم که در دست آشنایم سیگاری هست، به او گفتم: این چیست؟... خواست آن را از من پنهان کند و بگوید که: من این را برای فلانی نگه داشتهام [در حالی که خود آن شخص سیگاری دیگر در دست داشت] من این موضوع را نادیده گرفتم؛ باز به جایی دیگر رفتم، او پشت سر من آمد و عذرخواهی کرد. به او گفتم: من تو را نفع و ضرری نمیرسانم، ولی متوجه هستی که گناهی را مرتکب شدهای؟! در جواب گفت: رفیقم بر من اصرار کرد و قسم خورد که من فقط یک سیگار بکشم، لذا من جهت تسلی خاطر او سیگار را در دست گرفتم. گفتم: سبحان الله! آیا در ارتکاب گناه هم خاطرداری هست؟ او شروع کرد، به قسمخوردن آن را در دهان نگذاشته است. به هرحال، این اثر همنشینی است که به حساب دین و اخلاق پیش میآید.