داستان پنجم:
جوانی در حالی که مبلغی همراه دارد بیرون از شهر به سفر میرود و در دام رذایل میافتد، بدین وسیله به سوی سکر و مواد مخدر سوق داده میشود، و پس از برگشت به وطن در تلاش مواد مخدر قرار میگیرد اما به آن دسترسی پیدا نمیکند؛ خود را به دروغ بیمار نشان میدهد تا برای علاج به خارج برود. پدر مسکین باور میکند و تا یک سال کامل مبالغ هنگفتی به او میدهد تا این که یکی از همراهانش حقیقت امر او را در اثر اختلافی که با او پیدا کرده آشکار میسازد.