علل دیگر بروز جنگهای صلیبی
ممالک اسلامی وسیع که از یک سو به چین میرسید و از طرفی قلیچ ارسلان که از سلاطین سلجوقی است در خاک روم روز به روز فتوحات میکرد و آنقدر پیش رفت که مرزهای مسلمین به تنگۀ بسفر رسید و ما بین کشور اسلام با شهر معروف قسطنطنیه که مقر امپراطور مسیحی روم بود جز تنگۀ بسفر حائلی نبود و هر روز پنج بار صدای الله اکبر مسلمین در گنبد کلیسای ایاصوفیه میپیچید! امپراطور روم که کشور خویش را در خطر دید، هیئتی از خردمندان و دانایان قسطنطنیه را نزد پاپ به شهر روم فرستاد. ورود نمایندگان مزبور و استغاثه و استمداد ایشان بر ضد مسلمین با تبلیغات پطرس به خوبی کارگر افتاد و باب فرمان داد در شهر بالاسانس از بلاد ایتالیا کنگرهای از سلاطین و امرای اروپا و دیگر بزرگان ممالک مختلف تشکیل یابد.
در آن کنگره بیش از دویست تن از کار دینالها و کشیشان بزرگ اروپا گرد آمدند و سی هزار نفر از بزرگان و پیشوایان ممالک مختلف حضور یافتند و هیئت نمایندگی قسطنطنیه با لباسهای زیبای رسمی خود حاضر آمدند و شکوه و جلال مردم مشرق زمینی، دیدگان اروپائیان را خیره ساخت. هیئت اعزامی قسطنطنیه به اهالی اروپا اعلام خطر کرده گفتند: هرگاه مسلمین شهر ما را که دژ محکمی است در مرز آسیا و اروپا تسخیر کنند بیشبهه راهشان به سوی اروپا گشاده خواهد بود و به زودی تیزی شمشیرهای برندهشان را شما اروپائیان احساس خواهید کرد زیرا مسلمین فتح تمام عالم را از فرائض دینی خود میدانند. سپس شخص پاپ به سخن پرداخت و نهضت عموم عیسویان را برای نجات بیتالمقدس و سرکوبی مسلمانان از واجبات دینی خواند و ترک جهاد را نوعی از بیدینی شمرد.
حاضران در آن کنگره پس از چند روز گفتگو متفقا تصمیم به جهاد گرفتند و به پاپ وعده دادند که قریبا وسائل سفر را فراهم کرده و در هر مرکزی که مقرر شود حاضر و برای جهاد بسیج عمومی اعلام شود.
پس از آن پاپ یعنی اوربانس دوم از ایتالیا به فرانسه رفت و در شهر گلرمون یک مجلس شورای دیگر تشکیل داد و در آنجا در سال ۱۰۹۵ نمایندگان ممالک مختلف از سفرای دول و سرداران و رؤسای کلیساها و فرمانبروایان و اقوام مختلفه چنان جمعیتی تشکیل دادند که در دشتها و جلگههای خارج شهر چادر و خرگاه فراوان برپا کردند و ده جلسه صحبت کردند تا دهمین جلسه که پطرس پهلوی پاپ نشسته بود اشکریزان به پا خاست و با بیانی مؤثر راجع به مظلومیت مسیحیان فلسطین، دروغها جعل کرد. سپس پاپ آغاز سخن نمود و گفت: تقاعد و خودداری از جهاد برای آزادی ترسایان موجب قهر شدید خداوند است چنانکه اینک قحطی بر شما مسلط شده. اتفاقا در آن دو سه سال ممالک مختلف اروپا دچار قحطیهای پیاپی شده بود و باران کم میبارید و مردم هزاران هزار به دنبال نان رو به هر جانب پریشان و آواره بودند. پاپ از قحطی برای تشویق و تحریک مردم گرسنۀ اروپا به جهاد و هجوم به ممالک اسلامی، به خوبی استفاده کرد و گفت: شما به مشرق زمین میروید که مرکز ثروت و مکنت و رفاه میباشد. خوانها با طلا و نقره مزین شده، سفرهها از انواع طعام و میوه و محصولات لذیذ سرشار است و بازارها از انواع گوهرها و عطریات و لعل و یاقوت انباشته است. خلاصه اگر موفق شدید بهشت دنیا را به دست آوردهاید و اگر نه به آغوش فرزند خدا خواهید رفت.
آنگاه پاپ صلیب را از بغل درآورد و گفت: این چلیپا علامت جهاد شما است و باید در سینههای شما و بر سلاحهای شما عموما نقش باشد و پرچمهای مجاهدین تماما با این علامت شناخته شود.
در اینجا لازم است که توضیح دهیم جنگ و جهاد برخلاف تعالیم مسیحیت موجود است چنانکه در انجیلها نیز به آن تصریح شده است و بعدا آیات آن ذکر خواهد شد. ولی محرک واقعی مسیحیان برای هجوم به اراضی مسلمین، دنیاطلبی و تحصیل بهشت دنیا و خود پاپ و کشیشانی بودند که ریاکارانه به ترک دنیا تظاهر میکردند.
به دنبال بیانات پاپ، کشیشی مشهور که ریاست روحانی شهر بوی را داشت برخاسته و اول داوطلب جهاد شد و بیرق چلیپا را از دست پاپ گرفت. در پی آن کشیش، شمار عظیمی از سرداران و افسران و صاحبان مقامات مختلف داوطلب شدند وبعد از آن امراء هر یک بیرقی جداگانه از پاپ گرفتند و جمیع حاضران، خود را صلیبی نامیدند. از این رو این جنگها، جنگهای صلیبی نامیده شد.
پاپ، کاروان صلیبی را آراسته کرد و چند قدمی نیز آنها را بدرقه نمود و با چشم اشکبار گفت: چون من پیر شدهام توانایی سفر ندارم و برخلاف آرزوی خود مرخصی میطلبم و کشیش شهر بوی را که داوطلب اول بود به جای خود میگمارم. در انجمن شهر کلرمون که ذکر شد برای داوطلبان جنگ صلیب امتیازاتی مقرر گشت. از جمله آنکه مجاهد تابع هر دولتی باشد از ادای مالیات معاف باشد. پس از پایان یافتن آن مجلس، روحانیون و کشیشان هر شهری جداگانه بیرقهایی با علامت صلیب سرخ تهیه دیدند که به داوطلبان اعطا مینمودند.
زمانی که جنگهای صلیبی برپا شد، مسلمین در تفرقه و زمام امور به دست عدهای از خودخواهان افتاده بود و هر کس دم از استقلال میزد و متأسفانه امراء اسلام حاضر نبودند از یکدیگر اطاعت نمایند و یا دست اتحاد به هم بدهند.
پاپ بعد از آن اجتماع، عازم شهرهای مختلف فرانسه گردید، همه جا جمعیتهایی برای تشویق و کار مجاهدین تأسیس نمود. بعد از آن به انگلستان رفت سپس به اتریش و ایتالیا برگشت و نیز مسیحیان مقیم اسپانیای شمالی را که در تصرف عیسویان بود تشویق کرد تا فرزندان وجوانان خود را برای جهاد آماده و روانه کنند و چنانکه گفتیم محرک حقیقی قحطی بود در حالی که هه میشنیدند که مشرق زمین پر از نعمت است.