بدگوئی نصاری از علمای اسلام
اکنون که دول مسیحی بر ممالک اسلامی تسلط دارند تاریخنویس و شاعر و روشنفکر (البته روشنفکری که خودشان میپسندند) کارشان بدگویی به دین است. برای نمونه دکتر ملک زاده تاریخنویس مشروطه در ص ۲۵۲ کتابش مینویسد: میرزا رضا حکمی با اینکه فلاسفه در آن زمان مردود بودند در مجلس درسش صدها محصل حضور مییافتند و از آن کانون فضل بهرهمند میشدند، در غزلسرائی یدطولائی داشت و در روشن کردن افکار و دریدن پردۀ سالوسی و ریاکاری زاهدنماها جهد بسیار میکرد. به همین جهت مورد بغض و کینۀ آخوندها بود. ملاحظه کنید کسی که به فلسفۀ قدیم وتئوریهای باطل و منسوخ گذشته و غزل سرائی مردم را گمراه میکرده و اهل علم او را باطل و فاسد دانستهاند، این مورخ از او تعریف و تمجید میکند. و در ص ۲۵۴ در تحقیر علمای نجف مینویسد: پس از مطالعه و تحقیق عمیق بر ما مسلم شد که افکار آزادیخواهی به معنائی که امروز در ممالک راقیه تلقی میکنند در جامعۀ علمای نجف راه نداشته. البته چون مطالعه ملکزاده منحصر به مطالعۀ کتب مستشرقین مغرض اروپا بوده بیش از این نتوانسته بفهمد. و در ص ۱۱۹ از مسلمین بدگویی کرده که بیشتر به عقائد مذهبی علاقمند هستند تا به وطن و آب و خاک و گاهی تعصب مذهبی عوام به بیرحمی و شقاوت منتهی میشود، در جواب چنین مورخی باید گفت: اگر مسلمین علاقۀ کمتری به وطن دارند، بیدینان ابدا علاقهای به وطن ندارند و هر چه وطنفروشی شده به دست بیبند و بارها و بیدینان شده است. در همان صفحه از اقلیتهای فاسد تعریف کرده و عدۀ آنان را به دروغ زیاد نشان داده و میگوید در انقلاب باب دهها هزار نفر به هلاکت رسیدند، با اینکه شرارت پنجاه نفر بابی را نباید انقلاب گفت و شاید تمام بابیۀ آن زمان به هزار نفر نمیرسیدند، اما این مورخ مغرض در همان صفحه به کلمات مورخین اروپائی استناد میکند که قطعا غرض آنها بیشتر از نویسندۀ خود کتاب است.