قتل و غارت مسیحیان نسبت به یکدیگر
در سال ۴۹۷ هجری بوهیموند حکمران مستقل انطاکیه به اروپا سفر کرد و یکسر به جانب ایتالیا رفت و به حضور پاپ رسید و خود را بر پای وی افکند و از او کمک طلبید. پاپ وی را با مهربانی پذیرفته و به او قول هر گونه همراهی داد و برای اثبات وفاداری بیرق پطرس مقدس را به وی داد. اروپائیان با دیدن این پرچم داوطلبانه گرد او جمع شدند. این سردار از ایتالیا به فرانسه رفت و در آنجا با احترام فراوان مورد استقبال قرار گرفت. امپراتور فرانسه دختر خود را برای او عقد کرد و لشکری کامل برای او فراهم آورد. از اسپانیای شمالی نیز نیروهایی نزد وی جمع شدند. بوهیموند از فرانسه به ایتالیا برگشت. در آنجا نیز عدهای به سپاه او ملحق شدند. سپس وی سوار کشتی شد و در سرزمینهای روم نیروهای خود را پیاده کرد و شهر دورالسیوس را محاصره کرد و با نیروهای خود عیسویان روم را به خاک و خون افکند و پس از ویرانی و قتل و غارت بسیار که در نهایت بیرحمی و قساوت انجام داد به جانب مقر حکمرانی خود، انطاکیه رفت.
در سال ۴۹۷ نیز گروه عظیمی به قصد زیارت قبر مسیح÷از ملل مختلف اروپا از بندر جنوا با هفتاد کشتی عازم بیتالمقدس شدند. پادشاه آنجا بودوین از موقعیت استفاده کرد و با زوار قرار گذاشت در جنگ با مسلمین شرکت کنند و در عوض ثلث غنائم به دست آمده از آن زوار باشد. در آن ایام صلیبیون میکوشیدند مرزهای آسیائی خود را به مرزهای اروپا متصل سازند و برای حصول مقصود لازم بود قبلا سواحل شرقی مدیترانه را متصرف شوند. از این جهت بودوین همراه زوار ابتدا به بندر عکا هجوم بردند زیرا موقعیت عکا چنان است که میتوان آن را کلید تسخیر سوریه و فلسطین نامید. بندر عکا جزء متصرفات مصر بود و شخصی به نام زاهرالدوله حکومت آنجا را داشت. اروپائیان از جانب دریا با هفتاد کشتی راه آمد و رفت کشتیهای مسلمین را بستند و از جانب خشکی نیز شهر را محاصره کردند اما نیروهای مسلمین با نهایت شهامت همه روزه از شهر بیرون تاخته و ضربهای شدید به دشمن وارد میآوردند. از این رو محاصرۀ شهر به طول انجامید و صلیبیون از وضع نامعلوم جنگ خسته شده سخن از عقبنشینی و ترک محاصرۀ شهر به میان آوردند. اما از طرف دیگر در شهر عکا آذوقه نایاب گشت و متأسفانه از مصر هم کمکی نرسید وعاقبت روزی که آخرین موجودیهای خوار و بار از انبارها خارج و تقسیم شد حکمران عکا ناگزیر نمایندگانی نزد بودوین فرستاد تا قرار تسلیم شهر را بگذارد و بزرگان صلیبی و بودوین با نمایندگان زاهرالدوله قرار داد تسلیم عکا را نوشته و امضاءکردند و شخص پادشاه برای رعایت شرائط تسلیم، به انجیل سوگند یاد کرد. مهمترین شرط این بود که اهالی عکا با اموال منقول خود از شهر خارج شوند و پادشاه و سپاهیانش امنیت راه خروج را تأمین کنند تا مسلمین به کلی خارج شوند و از حدود عکا تا مسافتی دور شوند، سپس نیروهای صلیبی وارد عکا شوند. اما روز دیگر همینکه نخستین دستۀمسلمین با اموال خود از شهر بیرون آمدند چشم طمع اروپائیان به دارائی و ثروت ایشان خیره گردید و شعلۀ حرص افروخته گشت، از تمام عهدها و قسمها و شرافت و حسن قول صرفنظر کردند و رو به شهر تاخته و از باز بودن دوازده استفاده کردند وارد حصار شدند و دست به غارت و یغما بردند و چون مسلمین از تسلیم اموال خودداری کردند، کشتار مهیب و وحشیانهای آغاز گشت و منجر به قتل عام مردم شد و زاهرالدوله که از نجات اهالی ناامید شده بود، به همراه جمعی رو به جانب دمشق گریخت. بدین ترتیب مهمترین حصار فلسطین از تصرف مسلمین خارج شد. و در همین سال قلعۀ افامیه را قتل عام کردند.
در سال ۵۰۴ هجری حکام سوریه صلاح دیدند که عجالتا با اروپائیان قرارداد متارکۀ جنگ منعقد نمایند و پس از آن، گروهیاز تجار حلب با اعتماد به قرارداد صلح، کالای فراوانی از مصر در کشتیها بار کرده به جانب شام لنگر کشیدند، اما ناوهای جنگی صلیبی در وسط دریا کشتیها را احاطه کرده و اموال را ضبط و افراد را اسیر گرفتند.