حدیث بیستم ودوم: وجود عذر دلیلی بر ترک نماز جمعه
ابن عباسبدر روزی بارانی به مؤذِّنش گفت: «إِذَا قُلْتَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ فَلَا تَقُلْ حَیَّ عَلَى الصَّلَاةِ قُلْ صَلُّوا فِی بُیُوتِكُمْ فَكَأَنَّ النَّاسَ اسْتَنْكَرُوا قَالَ فَعَلَهُ مَنْ هُوَ خَیْرٌ مِنِّی إِنَّ الْجُمْعَةَ عَزْمَةٌ وَإِنِّی كَرِهْتُ أَنْ أُحْرِجَكُمْ فَتَمْشُونَ فِی الطِّینِ وَالدَّحَضِ.» [۴۹]«هرگاه گفتی: أشهد أن محمّداً رسول الله نگو: حی على الصلاه بگو: (صلوا فی بیوتکم: نمازتان را در خانه بخوانید) و نماز جمعه عزیمت است (واگر کسی حی علی الصلاة را بشنود حتماً به جمعه میآید هرچند مشقت باشد) و من هم ناپسند میدانم که در گل و لای به مسجد بیایید و به مشقت بیفتید.»
برخی از فقها حالتهایی همچون ترس از دستگیر شدن توسط حاکم ظالم، ترس از دزد یا حیوان درنده و باران و برف و گل و لای شدید به گونهای که رفتن به مسجد را سخت و مشقتآور کند و یا در حبس و زندان بودن [۵۰]و... عذرهایی میدانند که سببِ رخصت شده و حکم وجوب را از مکلَّف برمیدارد. اساس استدلال این رخصت این است که خداوند به اندازۀ توانایی بر انسان تکلیف میکند.
[۴۹] (صحیح): بخاری (ش۹۰۱) / مسلم (ش۱۶۳۷و۱۶۳۸) / ابوداود (ش۱۰۶۶) از طریق (حماد بن زید واسماعیل بن علیه) روایت کردهاند: «اخبرنی عبد الحمید صاحب الزیادی قال حدثنا عبد الله بن الحارث ابن عم محمّد بن سیرین قال ابن عباس ... .» [۵۰] فقهای شافعیّه بر این باورند که اگر زندانیان به چهل نفر برسند و توانایی برپایی جمعه را داشته باشند نماز جمعه بر آنها واجب میباشد. نک: شربینی، مغنی المحتاج، ۱/۲۷۶ شیرازی، المهذّب، ۱/۳۵۸؛ نووی، المجموع، ۱/۲۶۸؛ ماوردی، الحاوی الکبیر، ۳/۶و۳۳.