حدیث سی وششم: قرائت قرآن در خطبۀ جمعه
جابر بن سمرهسدر وصف خطبۀ پیامبر جگفته است: «كَلامٌ یَعِظُ بِهِ النَّاسَ، وَیَقْرَأُ آیَاتٍ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ ثُمَّ یَنْزِلُ، وَكَانَتْ خُطْبَتُهُ قَصْدًا، وَصَلاتُهُ قَصْدًا.» [۷۹]«پیغمبر جایستاده خطبه میخواندند سپس مینشستند و سپس بر میخواستند و آیاتی را قرائت میکردند و خداوند را یاد میکردند و خطبه و نمازش نه طولانی بودند و نه کوتاه.»
[۷۹] (صحیح): تمام رازی، الفوائد (ش۱۰۹۸) ومن طریقه ابن عساکر، تاریخ دمشق (ج۵۳ص۳۳۶) روایت کردهاند: «حدثنا أبی (محمّد بن عبد الله بن جعفر) ثنا أبو عبد الله محمّد بن أیوب بن الضریس بن بشار البجلی الرازی بالری ثنا محمّد بن سعید بن سابق الرازی وكان یسكن قزوین ثنا عمرو بن أبی قیس عن سماك بن حرب عن جابر بن سمرة السوائی قال من حدثك أن رسول الله صلى الله علیه وسلم كان یخطب على المنبر جالسا فكذبه فأنا شهدته! كان یخطب قائما ثم یجلس ثم یقوم فیخطب خطبة أخرى. قال قلت: كیف كانت خطبته؟ قال: كلام یعظ به الناس ویقرأ آیات من كتاب الله عز وجل ثم ینزل وكانت خطبته قصدا وصلاته قصدا.» ومحمّد بن سعید بن سابق هم متابعه شده و حاکم، المستدرک (ش۱۰۵۷) روایت کرده است: «حدثنا أبو عبد الله محمّد بن یعقوب الحافظ ثنا حامد بن محمّد المقری ثنا عبد الرحمن بن عبد الله بن سعد الدشتكی ثنا عمرو بن أبی قیس عن سماك بن حرب عن جابر بن سمرة السوائی قال: ... .» وعمرو بن ابی قیس هم متابعه شده و احمد، المسند (ش۲۰۹۴۵) / طیالسی، المسند (ش۸۰۹) / طبرانی، المعجم الکبیر (ج۲ص۲۵۰) از طریق (قیس بن الربیع وشریک بن عبدالله وعمرو بن ثابت) روایت کردهاند: «عن سماك بن حرب عن جابر بن سمرة قال: ... .» رجال تمام رازی: محمّد بن عبد الله بن جعفر بن عبد الله بن الجنید: امام ابن عساکر گفته است: «كان أحد المكثرین المصنفین الثقات»وامام ذهبی هم گفته است: «الحافظ الامام محدث الشام»وامام کتانی هم گفته است: «كان ثقة نبیلا مصنفا» [ابن عساکر، تاریخ دمشق (ج۵۳ص۳۳۶) / ذهبی، تذکرة الحفاظ (ج۳ص۸۹۷)] ابوعبدالله محمّد بن أیوب بن سنان بن یحیى بن الضریس البجلی: امام ذهبی گفته است: «الحافظ المحدث الثقة» وامام ابن ابی جاتم گفته است: «هو ثقة» وامام خلیلی هم گفته است: «ثقة» [ذهبی، سیراعلام النبلاء (ج۱۳ص۴۵۰)]. وسایر رجالش «ثقة» ومترجم در تهذیب هستند؛ فقط سماک بن حرب «ثقة» بوده لیکن گفتهاند که در اواخر عمر دچار تغییر شده وروایاتش از عکرمه مشکل دارد!! وامام یعقوب بن شیبه گفته است: « قلت لعلى ابن المدینى : روایة سماك عن عكرمة ؟ فقال: مضطربة وسفیان وشعبة یجعلونها عن عكرمة و غیرهما یقول: عن ابن عباس؛ إسرائیل وأبو الأحوص»!!وهمچنین: «كان شعبة بن الحجاج یضعفه وكان یقول فى التفسیر عكرمة: ولو شئت أن أقول له: ابن عباس لقاله» اما باید بگوییم که سماک بن حرب هر روایتی که از عبدالله بن عباس شنیده را از قول عکرمه هم شنیده است؛ لذا گاهی آن روایتها را از قول عکرمه نقل کرده وگاهی هم از قول عبدالله بن عباس؛ ودر نتیجه هیچ اضطرابی در کار نیست؛ وسماک بن حرب صراحتاً روایت کرده است: «قال عکرمة: كل شیء حدثُتك من التفسیر فهو عن ابن عباس»ولذا امامان ابوحاتم رازی وابن عدی واحمد بن حنبل مطلقاً گفتهاند: «ثقةٌ» وامام عجلی هم گفته است: «كان جائز الحدیث لم یترك حدیثه أحد، وكان عالما بالشعر وأیام الناس، وكان فصیحا»[رک: ابن حجر، تهذیب التهذیب (ج۴ص۳۲۲) / ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل (ج۴ص۲۷۹) / ابن عدی، الکامل فی الضعفاء (ج۳ص۴۶۰وج۵ص۲۶۹) / ابن عبدالبر، الاستذکار (ج۶ص۲۳۵)] ولذا این اسناد «صحیح» است. وامام حاکم نیشابوری هم گفته است: «هذا حدیثٌ صحیحٌ على شرط مسلم» وامام ذهبی هم گفته است: «علی شرط مسلم» [حاکم، المستدرک مع التلخیص للذهبی (ش۱۰۵۷)] همچنین اصل حدیث هم در صحیح مسلم آمده است ومسلم (ش۲۰۳۲) روایت کرده است: «حدثنا یحیى بن یحیى وحسن بن الربیع وأبو بكر بن أبى شیبة قال یحیى أخبرنا وقال الآخران حدثنا أبو الأحوص عن سماك عن جابر بن سمرة قال: كانت للنبى جخطبتان یجلس بینهما یقرأ القرآن ویذكر الناس.»