مهریه
س: «مهریه» چیست؟
ج: «مهریه»: مقدار مالی است که واجب است شوهر در ارتباط با روابط جماع و زناشویی، تقبّل نماید؛ و مهریه یا با نامگذاری و تسمیّه بر ذمّهی مرد واجب میگردد و یا با نفسِ عقد نکاح [۲۹].
[به هر حال؛ «مهریه» یا «صداق»: مقدار مالی است که واجب است شوهر در ارتباط با روابط همسری تقبّل نماید؛ زیرا خداوند متعال میفرماید:
﴿وَءَاتُواْ ٱلنِّسَآءَ صَدُقَٰتِهِنَّ نِحۡلَةٗۚ فَإِن طِبۡنَ لَكُمۡ عَن شَيۡءٖ مِّنۡهُ نَفۡسٗا فَكُلُوهُ هَنِيٓٔٗا مَّرِيٓٔٗا٤﴾[النساء: ۴].
«و مهریههای زنان را به عنوان هدیهای خالصانه و فریضهای خدایانه بپردازید. پس اگر با رضایت خاطر چیزی از مهریهی خود را به شما بخشیدند، آن را (دریافت دارید و) حلال و گوارا مصرف کنید».
پس مهریه، حقی است که زن بر مرد دارد، و زن مالک آن است و برای هیچ کسی حلال نیست - پدر باشد یا غیر پدر - که چیزی از آن را برای خود بردارد؛ مگر این که زن بر این کار راضی باشد.
در شریعت مقدّس اسلام، کم بودن و زیاده روی نکردن در مهریّه، مورد تشویق قرار گرفته است تا ازدواج به آسانی امکان پذیر باشد و جوانان به خاطر مهریه و مخارج زیاد آن از ازدواج روی نگردانند. از این رو مستحب است که مقدار مهریه کم باشد؛ زیرا رسول خدا جفرموده است: «با برکتترین زنان، زنانی هستند که مهریهی آنان سبک باشد»؛ و مستحب است که در وقت نکاح مهریّه تعیین گردد و از آن نامبرده شود؛ و تعیین مهریّه از همهی آن چه به عنوان مال و دارایی مطرح است - به شرطی که از ده درهم کمتر نباشد - صحیح است.
و پرداخت مهریّه به صورت نقد یا موکول نمودن همه یا مقداری از آن به آینده صحیح است؛ هر چند مستحب است که مقداری از آن پیش از مراسم عروسی به زن داده شود.
و مرد پس از اجرای عقد، مقدار مهریّه را بدهکار زن میشود، و پس از ایجاد و ارتباط زناشویی بر او واجب میگردد].
س: حداقل و حداکثر میزان مهریّه را بیان نمایید؟
ج: حداقل مهریه (از نظر شرعی)، ده درهم است؛ و اگر به هنگام عقد نکاح، مهریهای کمتر از ده درهم نامبرده شد، باز هم مهریهی زن، ده درهم معیّن میگردد. و حداکثری برای مهریّه وجود ندارد؛ از این رو هر آن مقداری که زن و مرد بدان توافق نمایند و به هنگام عقدِ نکاح نام ببرند، همان مهریه واجب میباشد. (و مستحب است که مقدار مهریه کم باشد؛ زیرا رسول خدا جفرموده است: «با برکت ترین زنان، زنانی هستند که مهریهی آنان سبک و اندک باشد»).
س: اگر چنانچه (از طرف زن و مرد)، ایجاب و قبول در حضور شاهدان صورت بگیرد و به هنگام عقد نکاح، مهریه مشخص نشده باشد، در آن صورت آیا نکاح درست میباشد؟
ج: در این صورت نکاح درست است؛ و برای زن، مهر مثل تعلّق میگیرد. (یعنی: مهریهی زن از روی مهریهی امثال وی از خویشاوندان پدریاش، از قبیل: خواهر یا دختر عموی او مشخص میشود)؛ و این حکم در صورتی است که شوهر با آن زن آمیزش و همبستری نماید و بدو دخول کند و یا شوهرش (پیش از جماع و آمیزش با او) وفات نماید.
و اگر چنانچه شوهرش او را پیش از «دخول» (جماع و همبستری) و قبل از «خلوت صحیحه» طلاق داد، در آن صورت به زن، «مُتعه» تعلّق میگیرد؛ و به زودی - اگر خدا بخواهد - با معنی و مفهوم «متعه» آشنا خواهی شد. [و متعه: به معنی هدیهای است که شوهر بعد از طلاق به همسر مطلّقهی خود میدهد. و دادن آن به همسر مطلّقهای که با او نزدیکی زناشویی نشده و مهریهای برای وی قبلاً معیّن نگشته است، واجب میباشد].
س: اگر فردی با زنی بدین شرط ازدواج کرد که بدو مهریّهای تعلّق نگیرد؛ در این صورت حکم آن چیست؟
ج: حکم این زن به سان حکم زنی است که برای او در عقد نکاح، مهریهای مشخص نگردد، و برایش «مهر مثل» یا «متعه» واجب گردد؛ همچنان که پیشتر بدان اشاره شد.
س: اگر برای زنی در عقد نکاح، مهریهای مشخص و معین شد؛ سپس شوهر آن زن، وی را طلاق داد؛ در آن صورت آیا پرداخت تمامی مهریهی مشخص شده، بر شوهرش واجب میگردد؟
ج: در این مسئله تفصیل وجود دارد؛ این طور که:
اگرشوهر با او جماع و همبستری (و دخول) نموده بود، و یا پیش از دخول (و جماع و همبستری با او) وفات نمود، در آن صورت تمامی مهریهی تعیین شده به زن میرسد؛ و اگر چنانچه پیش از دخول (و آمیزش و همبستری با زن) و قبل از «خلوت صحیحه» او را طلاق داد، در آن صورت نصف مهریهی مقرّر شده به زن تعلّق میگیرد؛ خداوند متعال در این زمینه میفرماید:
﴿وَإِن طَلَّقۡتُمُوهُنَّ مِن قَبۡلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ وَقَدۡ فَرَضۡتُمۡ لَهُنَّ فَرِيضَةٗ فَنِصۡفُ مَا فَرَضۡتُمۡ...﴾[البقرة: ۲۳۷].
«و اگر زنان را پیش از آن که با آنان تماس بگیرید و آمیزش جنسی بنمایید، طلاق دادید، در حالی که مهریهای برای آنان تعیین نمودهاید، لازم است نصف آن چه را که تعیین کردهاید، به آنان بدهید».
س: اگر چنانچه زنی مسلمان، در مقابل شراب یا خوک نکاح شد؛ (یعنی مهریهاش از شراب یا خوک تعیین گردید)؛ حکم آن چیست؟
ج: نکاح چنین زنی درست میباشد و بدو «مهر مثل» تعلّق میگیرد.
س: اگر زنی در مقابل مهریهای تعیین شده، نکاح شد؛ سپس شوهرش در مقدار مهریهی مقرّر شده چیزی را افزود، یا آن زن از مقدار مهریهی تعیین شده چیزی را کم نمود، در آن صورت حکم این افزودن و کاستن در مهریه چگونه میباشد؟
ج: این کاستن و افزودن در مهریهی تعیین شده درست میباشد؛ از این رو اگر شوهر با زن، آمیزش و نزدیکی (دخول) نمود؛ یا پیش از همبستری و آمیزش (و دخول به زن) وفات نمود، در آن صورت بر مرد لازم است تا آن زیادت را بپردازد؛ و اگر پیش از جماع و دخول به آن زن، او را طلاق داد، در آن صورت زیادت در مهریه به وسیلهی طلاق ساقط میگردد.
س: اگر فردی، زنی را در مقابل هزار درهم بدان شرط به عقد ازدواج خویش درآورد که او را از فلان شهر بیرون نکند؛ یا بر سر او هوو نیاورد و با وجود او زن دیگری نگیرد، در آن صورت تکلیف مرد چیست و انجام چه چیزی بر وی واجب میباشد؟
ج: در این مسئله تفصیل وجود دارد؛ این طور که اگر شوهر به شرط خویش وفا نمود، به زن مهریهی تعیین شده (هزار درهم) تعلّق میگیرد؛ و اگر بر سر او هوو آورد و یا زن را از شهر بیرون کرد، در آن صورت، مهر مثل به زن تعلق میگیرد.
س: اگر فردی، زنی را در مقابل یک حیوانِ غیرموصوف (حیوانی که صفتش بیان نشده باشد) به نکاح گرفت؛ آیا چنین نکاحی درست است؟
ج: در این صورت نام بردن حیوان برای مهریهی زن درست است و به زن، حیوانِ متوسطی از همان جنس تعلق میگیرد [۳۰]؛ و شوهر مختار است؛ این طور که اگر خواست میتواند همان حیوانِ متوسط را به زن بدهد و اگر هم خواست میتواند قیمت آن را بدو تحویل بدهد.
س: اگر فردی، زنی را در مقابل یک لباسِ غیرموصوف (لباسی که صفتش بیان نشده باشد) به نکاح گرفت، در آن صورت پرداخت چه چیزی بر مرد واجب میگردد؟
ج: در این صورت بر مرد پرداخت مهر مثل واجب میگردد [۳۱].
س: اگر فردی، زنی را بدون مشخص نمودن مهریه، به نکاح گرفت؛ سپس (پس از عقد نکاح) به توافق رسیدند و مهریهای را در بین یکدیگر معیّن و مشخّص نمودند؛ در این صورت به زن چه چیزی تعلّق میگیرد؟
ج: در این صورت توافق زن و مرد درست است و به زن، همان چیزی تعلّق میگیرد که بر آن توافق نمودهاند.
ولی اگر مرد با زن همبستری و آمیزش جنسی نمود؛ یا پیش از جماع و آمیزش جنسی (دخول) وفات نمود، به زن همان مهریهی تعیین شده تعلّق میگیرد؛ و اگر پیش از «دخول» (همبستری و آمیزش جنسی) و قبل از «خلوت صحیحه» او را طلاق داد، در آن صورت به زن، «متعه» تعلّق میگیرد.
س: اگر مردی آزاد، با زنی بدین شرط ازدواج کرد که یک سال او را خدمت نماید؛ یا بدو قرآن را بیاموزاند؛ آیا چنین کارهایی به عنوان مهریه درست است؟
ج: تعیین این گونه کارها به عنوان مهریه درست نیست؛ و در این صورت به زن، «مهر مثل» تعلق میگیرد.
س: اگر برده با اجازهی اربابش، با زنی آزاد بدین شرط ازدواج کرد که او را یک سال خدمت نماید، در این صورت حکم آن چیست؟
ج: در این صورت نکاح درست است و بر برده لازم است که به مدت یک سال خدمتگزاری آن زن را بکند.
س: اگر چنانچه ولیّ، برای زن مهریهاش را ضمانت کرد؛ در آن صورت آیا ضمانت ولیّ درست میباشد؟
ج: ضمانت ولیّ درست میباشد؛ و زن میتواند مهریهی خویش را از شوهر یا ولیّ و سرپرستش مطالبه نماید.
س: اگر فردی در نکاحی فاسد، زنی را به عقد زناشویی خویش درآورد؛ و قاضی (به خاطر فساد نکاح)، زن را از مرد جدا کرد؛ در آن صورت تکلیف مهریهی زن چیست؟
ج: اگر چنانچه قاضی - پیش از دخول و آمیزش جنسی با زن، یا پس از خلوت صحیحه - زن را از مرد جدا کرد، در آن صورت به زن، مهریهای تعلّق نمیگیرد؛ ولی اگر مرد با زن جماع و آمیزش جنسی نمود، در آن صورت «مهر مثل» به زن تعلق میگیرد؛ و این مهر مثل نباید از مهریهی تعیین شده بیشتر گردد.
س: پس از این که قاضی زن را از مرد جدا کرد، حکم عدّهی زن چگونه است؟ و اگر آن زن (در نکاح فاسد) از شوهرش فرزندی را متولّد نمود، در آن صورت حکم ثبوت نسب چگونه میباشد؟
ج: در این صورت بر زن لازم است که پس از جدایی، عدّهی طلاق نگه دارد؛ و نسب فرزند او نیز از شوهرش ثابت میگردد.
س: اگر مرد «مجبوب» (مردی که آلت تناسلیاش قطع شده) با زنش خلوت نمود، و پس از خلوت او را طلاق داد؛ در آن صورت پرداخت چه چیزی بر مرد (از مهریه) لازم میگردد؟
ج: امام ابوحنیفه /بر این باور است که بر مرد «مجبوب» لازم است تا مهریهی زن را به تمام و کمال بپردازد؛ زیرا زن خویشتن را در اختیار مرد قرار داده است؛ و امام ابویوسف /و امام محمد /برآنند که بر مرد «مجبوب» پرداخت نصف مهریه لازم میباشد.
[۲۹] مهریه نامهای دیگری نیز دارد؛ از قبیل: «صِداق»، «نِحلة» و «فریضة». [۳۰] مراد از این مسئله آن است که جنسِ حیوان، مشخص گردد و وصف آن معیّن نگردد. مثل این که زن را در مقابل اسب یا الاغ ازدواج نماید. ولی اگر چنانچه جنسِ حیوان مشخص نگردید؛ مثل این که زن را در مقابل یک حیوان (به طور مطلق) ازدواج نماید، در آن صورت نام بردن حیوانِ (مطلق) برای مهریهی زن درست نیست، و به زن مهریهای مثل مهریهی خویشاوندان و زنان خانوادهی وی تعلّق میگیرد؛ یعنی مهر مثل بدو تعلق میگیرد. (به نقل از هدایه) [۳۱] مراد از این مسئله آن است که از لباس نام ببرد و چیزی را بر آن زیاده نگرداند؛ و عدم صحت این مسئله، به جهت جهالت و اِبهام در جنس است؛ زیرا لباسها دارای اجناس گوناگون و مختلف میباشند. و اگر چنانچه برای لباس، جنس مشخص و معینی را ذکر نمود؛ مثل این که بگوید: «لباس هروی»؛ در آن صورت نام بردن لباس برای مهریهی زن درست است و شوهر مختار است؛ این طور که اگر خواست میتواند همان لباس هروی را به زن بدهد و اگر هم خواست میتواند قیمت آن را بدو بدهد. (به نقل از هدایه)