دلایلی از قرآن کریم
۱- خداوند به عنوان وصیت به بندگان ایماندارش میفرماید:
﴿وَٱعۡتَصِمُواْ بِحَبۡلِ ٱللَّهِ جَمِيعٗا وَلَا تَفَرَّقُواْۚ﴾[آل عمران/ ۱۰۲]
«و به ریسمان خدا چنگ زنید و متفرق نشوید».
و الإعتصام: باب افتعال و از ریشۀ العصمه است. و منظور از آن: فرمانبرداری از فرمودۀ خدواند است.
و حبل الله: قرآن و سنت در معنای مستعارش است و جمع بین قرآن و سنت، سبب رسیدن به مقصود و آن هم پاداش الهی و نجات از عذاب است. همچنانکه ریسمان سبب رسیدن به مقصود، مثل کشیدن آب از چاه و آبیاری کردن و غیره است.
و منظور از کتاب: قرآنی است که بوسیلۀ تلاوتش بندگان عبادت خدا را میکنند.
و منظور از سنت: گفتهها، اعمال و تقریرات ـ تأییدات ـ است که از پیامبر به ما رسیده و یا آنچه که پیامبر درصدد انجام آن بوده است و به ما رسیده. و سنت از لحاظ لغوی به معنای، طریقه، راه و روش است. [۱]
ابن بطال میگوید: هیچکس مصون از خطا، اشتباه و لغزش نیست، مگر قرآن، سنت و اجماع علما ـ که بر پایۀ قرآن و سنت باشد ـ که اینها جملگی از خطا و لغزش بریاند. [۲]
۲- خداوند متعال میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنكُمۡۖ فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِي شَيۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ إِن كُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ ذَٰلِكَ خَيۡرٞ وَأَحۡسَنُ تَأۡوِيلًا ٥٩﴾[نساء: ۵٩].
طبری در شرح این آیه میگوید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید از خدای خالقتان در آنچه که به شما امر میکند و از آن نهی میکند پیروی کنید و از رسولش محمد جنیز پیروی کنید، زیرا پیروی کردن شما از پیامبر ج، منجر به پیروی کردن شما از خدا میشود. چون شما براساس امر خدا از پیامبرش پیروی میکنید. و این دستوری از طرف خداوند است مبنی بر پیروی کردن از پیامبر ج در زمان حیاتش در آنچه که به آن امر و نهی میکند، و بعد از وفاتش به پیروی کردن از سنتش، خداوند به طور عموم دستور پیروی از پیامبر ج را صادر کرده و این دستور اختصاص به زمان خاصی ندارد، بلکه دستوری عام و کلی است و مربوط به هر دو زمان حیات و پس از مرگ پیامبر ج میشود». [۳]
«پیروی کردن از أولی الأمر ـ عالمان و حاکمان اسلامی ـ در راستای پیروی کردن آنها از خدا و رسولش است و به همین دلیل است که خداوند در این آیۀ سورۀ نساء عامل ـ أطیعوا ـ را در هنگام ذکر أولی الأمر تکرار نکرده، ولی در هنگام ذکر «رسول» عامل ـ أطیعوا ـ را تکرار کرده است، تا این طور تصور نشود همچنانکه أولی الأمر پیروی میشود پیامبر نیز آنگونه پیروی میشود، و نتیجه گرفته شود که پیروی از اولی الأمر و پیامبر در یک راستا قرار دارند، که این گمان نادرستی است. بلکه پیروی از پیامبر ج، مستقل از قرآن است، یعنی هر آنچه را که پیامبر به آن دستور داده و یا از آن نهی کرده چه در قرآن باشد و یا نباشد برای انسان لازم الإجرا میباشد» [۴]
۳- خداوند میفرماید:
﴿ٱتَّبِعُواْ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكُم مِّن رَّبِّكُمۡ وَلَا تَتَّبِعُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءَ﴾[أعراف: ۳].
یعنی: «پیروی قرآن و مثل قرآن ـ سنت ـ را کنید».
بخاطر فرمودۀ خداوند که میفرماید:
﴿وَمَآ ءَاتَىٰكُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰكُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْ﴾[الحشر/٧].
امثال این آیات در قرآن زیادند، آیاتی که در آنها پیروی از خدا و پیامبر لازم و ملزوم یکدیگر قرار داده شدهاند. و این آیات دستوری از طرف خداوند برای پیامبر ج و امتش میباشد. [۵]
۴- خداوند میفرماید:
﴿وَمَن يُطِعِ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ فَأُوْلَٰٓئِكَ مَعَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِم مِّنَ ٱلنَّبِيِّۧنَ وَٱلصِّدِّيقِينَ وَٱلشُّهَدَآءِ وَٱلصَّٰلِحِينَۚ وَحَسُنَ أُوْلَٰٓئِكَ رَفِيقٗا ٦٩﴾[نساء: ۶٩].
طبری میگوید: (و من یطع الله و الرسول) یعنی: اطاعت کردن از آنها بوسیلۀ تسلیم شدن در مقابل دستورات آنها و راضی بودن به احکامشان و دوری و بیزاری جستن از آنچه از آن نهی کردهاند، پس چنین شخصی با کسانی خواهد بود که خداوند در دنیا نعمت هدایت و توفیق اطاعت و بندگی خویش را به آنها ارزانی داشته و در قیامت نعمت دخول به بهشت و همراهی با پیامبران، صادقان، شهداء و صالحان را به آنها عطا مینماید.
۵- خداوند پاک و منزه میفرماید:
﴿فَلۡيَحۡذَرِ ٱلَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنۡ أَمۡرِهِۦٓ أَن تُصِيبَهُمۡ فِتۡنَةٌ أَوۡ يُصِيبَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾[نور: ۶۳].
ابن کثیر میگوید: ﴿فَلۡيَحۡذَرِ ٱلَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنۡ أَمۡرِهِ﴾یعنی: سرپیچی کردن از دستورات رسول خدا ج که آن هم، راه، روش، سنت و شریعت پیامبرج است. و اعمال و اقوال انسان با اعمال و اقوال رسول خدا مقایسه میشود، اگر با آن موافقت داشت قبول میگردد و اگر با آن مخالفت داشت مردود و باطل است. همچنانکه در صحیح بخاری و مسلم از پیامبر ج روایت است که فرمودند: «من عمل عملاً لیس علیه أمرنا فهو ردّ»(هر کس عملی انجام دهد که ما بر انجام آن دستور نداده باشیم آن عمل باطل و مردود است).
﴿فَلۡيَحۡذَرِ ٱلَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنۡ أَمۡرِهِ﴾یعنی: کسانی که با دستور پیامبرج از لحاظ ظاهری و باطنی مخالفت میکنند بترسند و هراسان باشند از اینکه ﴿أَن تُصِيبَهُمۡ فِتۡنَةٌ أَوۡ يُصِيبَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾یعنی: فتنۀ دنیا شامل کشتن، اجرای حدود، زندانی کردن و غیره است. [۶]
۶- از طارق بن شهاب روایت است که: مردی یهودی به عمر بن خطابس گفت: ای امیرالمؤمنین، اگر این آیه
﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗا﴾[مائدة: ۳].
بر ما نازل میشد. روز نزولش را جشن میگرفتیم. امام عمرس گفت: من میدانم در چه روزی نازل شده، در روز عرفه، روز جمعه نازل شده است. [٧]
[۱] فتح الباری (۱۳/۲۴۵). [۲] فتح الباری (۱۳/۲۴۵). [۳] جامع البیان. [۴] أعلام الموقعین (۲/۲۴۰). [۵] فتح القدیر (۲/۱۸۸). [۶] تفسیر ابن کثیر (۳/۳۰٧) و خداوند بزرگ راست میگوید! چه بسیار کسانی را دیده و یا در مورد آنها شنیدهایم که با روش و سنت پیامبر جدر دعوت اسلامی مخالفت کردهاند و دچار فتنه، بلا، مصیبت، قتل و عذاب دردناک شدهاند، از این فتنهها به مولایمان (الله) پناه میبریم. و از او هدایت و استواری بر آن را خواستاریم. [٧] بخاری، کتاب الإیمان (۱/ ۱۰۵)، کتاب المغازی (۸ / ۱۰۸) کتاب التفسیر ( ۸/ ۲٧۰) کتاب الإعتصام (۱۳ / ۲۴۵) و مسلم، کتاب التفسیر (۴ / ۲۳۱۳).