آثار صحابه و علمای سلف
۱- عبدالله بن مسعودس فرمودهاند: تبعیت و پیروی کنید و بدعتگذاری نکنید، چون پیروی کردن شما را کفایت میکند. [۱۵]
۲- باز در جای دیگر میفرماید: ما اقتداء میکنیم و استقلالطلبی نمیکنیم، و پیروی میکنیم و بدعتگذاری نمیکنیم، و مادام که به آثار پیامبرج چنگ زنیم هرگز گمراه نمیشویم. [۱۶]
۳- باز در جای دگیر میفرماید: بسنده کردن بر سنت پیامبر ج، بهتر از سعی و تلاش در بدعتگذاری کردن است. [۱٧]
۴- از عبدالله بن عمرس روایت است که فرمودهاند: تمام بدعتها گمراهیاند، و لو که مردم آنها را خوب و درست بدانند. [۱۸]
۵- از هشام بن عروه روایت است که، فرمودهاند: از سنتها پیروی کنید، چون سنتها نگهدارندۀ دینند. [۱٩]
۶- از ابن هرمز روایت است که، فرمودهاند: با اهل مدینه ملاقات کردم و در میان آنها فقط کتاب خدا ـ قرآن ـ و سنت پیامبر ج ـ احادیثش ـ موجود بود، و اگر مسألهای پیش میآمد، حاکم بر اساس آنها فتوی میداد. [۲۰]
٧- امام اوزاعی فرمودهاند: از آثار علمای سلف پیروی کن گرچه مردم این عمل تو را رد کنند و نپذیرند، و از آثار مردمان دوری کن گرچه کلامشان را برایت بیارایند. [۲۱]
۸- امام بخاری فرمودهاند: منظور از فرمودۀ خداوند ﴿وَٱجۡعَلۡنَا لِلۡمُتَّقِينَ إِمَامًا﴾یعنی: پروردگارا، برای ما پیشوایانی از گذشتگان قرار بده تا ما به آنها اقتدا کنیم و از آنها پیروی نمائیم و ما را پیشوایانی برای آیندگان قرار بده تا آنها به ما اقتدا کنند و از ما پیروی نمایند. [۲۲]
از ابن عون روایت است که فرمودهاند: سه چیز را برای خود و برادرانم دوست دارم: سنت را، که آن را یاد گیرند و در مورد آن سؤال کنند، قرآن را، که آن را بفهمند و فهم آن را از مردم بخواهند، و مردم را به سوی خیر و اصلاح فرا خوانند. [۲۳]
٩- مردی نامهای به عمر بن عبدالعزیز نوشت و در مورد (قدر) از او سؤال کرد. عمر بن عبدالعزیز در جواب او برایش نوشت:
أما بعد:
تو را به رعایت تقوای الهی، میانهروی در امورات الهی، پیروی از سنت پیامبرج و ترک آنچه که بدعتگذاران با وجود سنت پیامبر ج بوجود آوردهاند، توصیه میکنم. بر تو پیروی از سنت پیامبر ج واجب است، چون برای تو به مثابۀ پناهگاهی است، سپس بدان که، مردمان هیچ بدعتی را بوجود نیاوردهاند مگر اینکه در گذشته دلیلی در رد آن بدعت وجود داشته و درسهایی از آن گرفته شده، حقیقتاً سنت را کسی بنیانگذاری کرده که میدانسته در مخالفت سنت، خطا، اشتباه، انحراف، نادانی و زیادهروی وجود دارد، پس نفست را بر آنچه مسلمانان قبل از تو بر آن راضی شدند، راضی گردان، چون آنها بر علم ایستاده و با چشمانی تیز نابینا شدند، آنها در کشف و پاسخگویی به مسائل، قویتر بودند، و از این لحاظ دارای فضل بیشتریاند، و اگر هدایت آن چیزی است که شما برآنید، بدانید که از آنها به سوی هدایت سبقت گرفتهاید و چنین چیزی درست نیست، و اگر میگویید: (بعد از آنها اتفاقاتی افتاده). بدانید که آن اتفاقات را فقط کسانی بوجود آوردند که از راه آنها پیروی نکردند و از آنها دوری جستند.
حقیقتاً آنها در دینداری سبقت گرفتند، در مورد آنها، آنگونه لازم و کافی است سخن بگویید و آنها را آنگونه شایسته است، آنها را وصف کنید، چون پایینتر از آنها بودن، کوتاهی و تقصیر و بالاتر از آنها جای گرفتن، به حسرت و اندوه افتادن است.
دستهای از شأن و منزلت آنها کاستند، پس دچار کوتاهی و فروگذاری شدند و دستهای در شأن و منزلت آنها بلندپروازی کردند، سپس دچار زیادهروی و افراط شدند.
آنها بین افراط و تفریط قرار داشتند و بر راه راست بودند، این نامه را در جواب سؤالت که از اقرار به قدر پرسیده بودی، نوشتم. [۲۴]
شیخ جنیدی بغدادی فرمودهاند: یاد داده میشدیم بر حفظ و نگهداری کتاب ـ قرآن ـ و سنت ـ احادیث پیامبر ج ـ ، هر کس قرآن را حفظ نکند و احادیث را ننویسد و تفهیم و تفقه دینی نداشته باشد، اقتدا به او نمیشود.
در جای دیگر فرمودهاند: به صورت مدام و متصل بر حفظ و نگهداری احادیث رسول الله ج یاد داده میشدیم.
[۱۵] دارمی با سند صحیح آن را روایت کرده است. [۱۶] در کتاب شرح أصول إعتقاد أهل السنة و الجماعة، تألیف اللاکلائی. [۱٧] ابن بطة (۱ / ۳۲۰). [۱۸] دارمی روایت کرده و سندش صحیح است. [۱٩] در کتاب جامع بیان العلم (۲۰۲٩) و سندش صحیح است. [۲۰] در کتاب جامع بیان العلم (۲۰۶۲) و سندش صحیح است. [۲۱] در کتاب جامع بیان العلم (۲۰٧٧) و سندش صحیح است. [۲۲] بخاری، کتاب الإعتصام (۱۳ / ۲۴۸)، باب الإقتداء بستن رسول الله ج. [۲۳] همان منبع قبلی. [۲۴] سنن ابوداود (۴۶۱۲) و سندش حسن است.