پیروی از کتاب، سنت و فهم سلف صالح

فهرست کتاب

دلایلی از سنت نبوی

دلایلی از سنت نبوی

از جابرس روایت است که: پیامبر ج می‌گفت: «أما بعد: فأنّ خیر الحدیث کتاب الله و خیر الهدی هدی محمد ج و شر الأمور محدثاتها و کل محدثة بدعة، و کل بدعة ضلالة»(اما بعد: بهترین سخن کتاب خدا ـ قرآن ـ و بهترین راه، راه و روش پیامبر ج است و بدترین کارها، کارهای جدید و نوظهور در دین است، و همۀ این نوآوری‌ها بدعتند و همۀ بدعت‌ها گمراهی‌اند). [۸]

۱- از ابوموسی الأشعریس روایت است که پیامبر ج فرمودند: «مَثَلْ من و مَثَلْ آن چیزی که خداوند من را با آن به سوی شما مبعوث کرد، مِثْل، مَثَلْ مردی است که به سوی قومش آمد و گفت: ای قوم، من لشکری را به چشمانم دیدم و حقیقتاً من ترسانندۀ عریانی ـ مِثْلِ مردی است که به لشکری بر می‌خورد، و آنها او را به تاراج می‌برند و اسیر می‌کنند، سپس او از دست‌شان فرار کرده و در حالیکه چیزی به همراه ندارد به سوی قومش فرار می‌کند تا آنها را از وجود دشمن آگاه کند ـ هستم برای شما، خودتان را نجات دهید و فرار کنید، عده‌ای از افراد قومش سخنش را قبول می‌کنند و سر شب به آرامی و در نهایت سکوت حرکت می‌کنند و خودشان را نجات می‌دهند، و عده‌ای دیگر سخنش را قبول نمی‌کنند، و همان جا می‌مانند، سحرگاهان لشکریان سر می‌رسند و آنها را می‌کشند و از بیخ و بن بر می‌کنند، و این مَثَلْ کسی است که از من اطاعت کند و از آنچه آورده‌ام پیروی نماید و مَثَلْ کسی است که از من نافرمانی ورزد و آنچه را که از حق آوردم تکذیب کند». [٩]

در این حدیث، پیامبر ج خودش را به مردی تشبیه کرده که اگر از قومش دور باشد و بخواهد آنها را آگاه کند و به آنها خبر دهد که دشمن را با چشمان خودش دیده، لباسش را در می‌آورد و با آن به سوی قومش اشاره می‌کند تا آنها را از آمدن ناگهانی دشمن خبردار کند، در این میان هر کس حرف آن مرد را تصدیق کند و از او اطاعت کند و از آن منطقه خارج شود نجات می‌یابد و سالم می‌ماند ولی اگرحرف آن مرد را تکذیب کند و از او سرپیچی ورزد و از آن منطقه خارج نشود دشمن می‌آید و او را می‌کشد و یا به اسیری می‌گیرد.

و این مِثْلِ کسی است که از پیامبر اطاعت می‌کند پس نجات می‌یابد و اگر نافرمانی کند، هلاک می‌شود.

در حدیثی از عرباض بن ساریهسروایت است که پیامبر ج فرمودند: «شما را بر روشنی‌ای ترک می‌کنم، شبش در روشنی مثل روز است ـ یعنی شما را بر هدایتی ترک می‌کنم آنقدر واضح و آشکار است که هیچگونه خفایی در دوران فتنه نیز در آن وجود ندارد ـ تنها کسی که دچار هلاکت شود از این هدایت و روشنی منحرف می‌شود، و هر که از شما زنده بماند، بزودی شاهد اختلافات زیادی خواهد بود، پس بر شما پیروی از طریق من و خلفای راشدین که هدایت‌کنندگانند، واجب است، و آن را محکم بگیرید و بر شما واجب است که از بدعت‌ها و امور نوظهور در دین دوری کنید، زیرا همۀ امور نوظهور گمراهی در پی دارند». [۱۰]

از عبدالله روایت است که، پیامبر ج خط راستی را کشید و در طرف راست و چپ این خط راست، خط‌های دیگر را کشید، سپس گفت: این راه مستقیم راه خداست، و این راه‌های دیگر، راه‌هایی هستند که بر روی هر یک از آنها شیطانی است که به سوی آن دعوت می‌کند. سپس این آیه را خواند [۱۱]:

﴿وَأَنَّ هَٰذَا صِرَٰطِي مُسۡتَقِيمٗا فَٱتَّبِعُوهُۖ وَلَا تَتَّبِعُواْ ٱلسُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمۡ عَن سَبِيلِهِۦۚ ذَٰلِكُمۡ وَصَّىٰكُم بِهِۦ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ ١٥٣[الانعام: ۱۵۳].

از ابوهریرهس روایت است که، پیامبر ج فرمود: تمام امت من وارد بهشت می‌شوند مگر کسی که از من روی گرداند گفتند: چه کسی از تو روی بر می‌گرداند ای رسول خدا ج؟ فرمود: هر کس من را اطاعت کند وارد بهشت می‌شود و هر کس از من نافرمانی کند حقیقتاً از من روی گردانده است. [۱۲]

از ابوهریرهس روایت است که، پیامبر ج فرمود: «من دو چیز را در میان شما بجای می‌گذارم، که با وجود آن دو هرگز گمراه نمی‌شوید، کتاب خدا ـ قرآن ـ و سنتم ـ احادیث ـ و تا زمانی که نزد من در روی حوض کوثر وارد می‌شوید هرگز متفرق نمی‌شوید. [۱۳]

از جابربن عبداللهس روایت است که، عمربن خطابس با کتابی که از طرف اهل کتاب به او داده شده بود نزد پیامبر ج آمد، سپس پیامبر ج آن را خواند و خشمگین شد، فرمود: آیا ای پسر خطاب از قرآن به سوی چیز دیگری رو می‌کنید! قسم به خدایی که جانم در دست اوست، این قرآن را به پاکی برای شما آورده‌ام، گاه از اهل کتاب در مورد چیزی سؤال می‌کنید و آنها درست به شما جواب می‌دهند ولی شما تکذیب‌شان می‌کنید و یا در مورد چیزی سؤال می‌کنید و آنها غلط به شما جواب می‌دهند ولی شما تصدیقشان می‌کنید، قسم به خدایی که جانم در دست اوست، اگر موسی÷ اکنون زنده بود راهی جز پیروی کردن از من نداشت.» [۱۴]

در اینجا پیامبر ج، عمل حضرت عمرس را زمانی که می‌خواست منبع دیگری را به قرآن و سنت اضافه کند، رد می‌کند و او را از این کار باز می‌دارد. و این ثابت می‌کند اگر قرآن هم مثل کتاب‌های دیگر آسمانی بود و با شرایط آنها نازل می‌شد، دچار تحریف و دستکاری می‌شد؟

در این حدیث از این مسأله خبر داده شد که اگر موسی÷ در زمان پیامبرج زنده بود، برایش مخالفت با پیامبر ج درست نبود و می‌بایست از پیامبر ج پیروی و اطاعت کند.

[۸] مسلم، کتاب الجمعة (۲ / ۵٩۲). [٩] بخاری در کتاب الإعتصام (۱۳ / ۲۵۰)، مسلم در کتاب الفضائل (۴ / ۱٧۸۸). [۱۰] حدیث صحیح است، مسند احمد (۴ / ۱۲۶)، سنن ابوداود (۴۶۰٧)، سنن ترمذی (۲۶٧۶)، سنن ابن ماجه (۴۴) و غیره و شیخ آلبانی در کتاب السنة تألیف ابن أبی عاصم آن را صحیح دانسته است. [۱۱] حدیث حسن است، مسند احمد (۱ / ۴۳۵)، دارمی (۱ / ۶٧-۶۸) و حاکم (۲ / ۳۱۸). [۱۲] بخاری (۱۳ / ۲۴٩). [۱۳] حدیث حسن است، مالک (۲ / ۸٩٩)، دارقطنی (۴ / ۲۴۵)، حاکم (۱ /٩۳) و غیره. [۱۴] حدیث حسن است، مسند احمد (۳ / ۳۸٧)، دارمی (۱ / ۱۱۵) و ابن ابی عاصم در کتاب السنة (۵۰) آن را روایت کرده است. و شیخ الألبانی در الإرواء الغلیل (۱۵۸٩) شرح مفصلی در مورد آن داده است.