آثار صحابه و علمای سلف
۱- از عمر بن خطابس روایت است که، سه چیزی دین را از بین میبرد: لغزش عالم، مجادله کردن منافق به وسیلۀ قرآن و پیشوایان گمراه. [٩۳]
۲- از معاذ بن جبل روایت است که، او هرگاه در مجلسی برای وعظ و ارشاد مینشست، میفرمود: خداوند حاکم و عادل است، کافران و منافقان و شککنندگان هلاک شدند. تا جایی که میگفت: و شما را از انحراف عالم از راه حق بر حذر میدارم، گاهی شیطان بر زبان عالم سخن اشتباهی را میراند، و انسان منافق سخن حق را میگوید، یزید گفت: به معاذ گفتم: چه چیزی را به ما توصیه میکنی، خداوند بر تو رحم کند ـ اگر عالم سخن باطلی را و منافق سخن حقی را گفت؟ معاذ گفت: بله، در این حالت از سخنان باطل و مشهور عالم دوری کن، سخنانی که در مورد آن گفته شود: این چه حرفهایی است که گفته شده و در میان مردم رواج پیدا کرده؟! و این سخنان باطلی که از عالم سرزده تو را از راه حق باز ندارد، شاید که عالم از این سخنان دست بر دارد و پشیمان شود. و زمانی که سخن حق را شنیدی آن را بگیر، چون در سخن حق نور و روشنایی قرار دارد ـ ولی دوستی و همنشینی با عالم را ترک نکن چون ممکن است از سخنان اشتباهش برگردد ـ). [٩۴]
۳- از سالم بن عبدالله بن عمرس روایت است که، من با عمرس در مسجد نشسته بودم، که مردی از اهل شام آمد و در مورد حج تمتع (اول عمره بعد حج) از او سؤال کرد؟ ابن عمر گفت: کاری شایسته است، آن مرد گفت: پدرت ـ عمر ـ از آن نهی میکرد؟ ابن عمر گفت: هلاک شوی، اگر پدرم از آن نهی کرده باشد و رسول خدا ج به آن امر کرده باشد، قول پدرم را بر میگزینی یا قول رسول خدا ج را؟! آن مرد گفت: قول رسول خدا ج را، ابن عمر گفت: پس بلند شو و از من دور شو. [٩۵]
[٩۳] سندش صحیح است، ابن عبدالبر (۲/۱۸۶٧-۱۸۶۸-۱۸۶٩-۱۸٧۰) و غیره. [٩۴] سندش صحیح است، ابوداود (۴۶۱۱). [٩۵] سندش صحیح است، طحاوی در شرح معانی الآثار (۱/۲٧۲)، ابویعلی در مسندش و برای توضیح بیشتر به کتاب صفة صلاة النبی، تألیف شیخ الآلبانی (ص ۳۲) مراجعه کن.