دلایلی از سنت نبوی
۱- فرمودۀ پیامبر ج: هرکس از شما زنده بماند، بزودی شاهد اختلافات زیادی خواهد بود، پس بر شما پیروی از طریقۀ من و طریقۀ خلفای راشدین، هدایتکننده واجب است. و با دندانهای آسیایی خویش بدان گزیده و آن را محکم بگیرید. [٩۱]
پیامبر ج، منبع و مصدر حل اختلافات را پس از قرآن، سنتش و سنت خلفای راشدین قرار داده است.
۲- از عدی بن حاتمس روایت است که، نزد پیامبرس آمدم در حالی که صلیبی از طلا به گردنم آویزان بود، پیامبر ج فرمود: ای عدی، این بت را از تو دور میکنم، و تو شنیدهای که در سورۀ توبه خوانده میشود،
﴿ٱتَّخَذُوٓاْ أَحۡبَارَهُمۡ وَرُهۡبَٰنَهُمۡ أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِ﴾[التوبة: ۳۱].
پیامبر ج در ادامه گفت: اما آنها که علمایشان را عبادت نمیکردند و نمیپرستیدند، ولی چون آنها زمانی که علمایشان چیزی را حلال میکردند، آنها نیز حلال میدانستند و اگر علمایشان چیزی را حرام میکردند، آنها نیز حرام میدانستند، این کارشان به عبادت و پرستش تشبیه شده. [٩۲]
[٩۱] حدیث صحیح است. مسند احمد (۴/۱۲۶)، ابوداوود (۴۶۰٧)، ترمذی (۲۶٧۶)، ابن ماجد (۴۴) و غیره و شیخالبانی در کتاب (السنة) ابن ابی عاصم (۲٧) آن را صحیح دانسته است. [٩۲] حدیث حسن است. ترمذی (۳۰٩۰)، ابن جریر (۱۰/۸۱)، بیهقی در الکبری (۱۰/۱۱۶)، ابن عبدالبر (۱۸۶۲) و از حذیفة بن یمان نیز حدیثی موقوف بر همین معنا روایت شده است.