خرافه در لباس اسلام ناب!
دوم: نویسنده محترم در ابتدای کتاب جهت نمایاندن تجلی امامت منصوص در نهج البلاغه که هرگز وجود ندارد، روایات متعددی را از کتب مختلف روایی شیعه نقل کرده تا نشان دهد که اسلام بدون امامت هیچ است! و بدون عقیده امامت خبری از بهشت نیست! و مسیر منکران امامت دوزخ ابدی خواهد بود! و عجیب تر اینکه ایشان هم مانند بعضی غلات شیعه که امثال بنده تصور میکردیم تاریخشان گذشته و در این عصر دانش و تمدن بشری که کاوشها و دستاوردهای علمی بشر به اوج خودش رسیده و عقل انسان دارد معجزه میکند دیگر خبری از غلو و افراط گذشتگان نخواهد بود.
متأسفانه همان افسانههای گذشته را لباس دانش و بینش پوشیده و آن متون حجری را در صفحات زیبای کتابهای امروزی آراستهاند که انسان باورش نمیشود اینها همان خرافات عصر حجر باشد که دارد طلسم فریبنده خودش را بر عقل و فراست و کیاست انسانهای متمدن امروزی تحمیل میکند، و نزدیک است باور نکنم که دانشمند نماهای امروز و مدعیان اسلام ناب محمدی و فقه پویا چگونه خرافات و موهومات ضد قرآنی و ضد پیامبر و اهل بیت ‡را ماکس مدرن میپوشانند و آنرا به نام اسلام ناب به مسلمانان عرضه میکنند!.