امام زبان حيوانات را میداند!
روایت سوم: سخن هیچ آدمی زاده و پرنده و حیوان و بلآخره هیچ جانداری بر امام پوشیده نیست، و هر کس که این صفات را دارا نیست امام نیست! خدا را شکر، کور شود چشمی که نتواند ببیند، مطمئن هستم که ناصبیها و وهابیها (اهل سنت بیچاره) تحمل شنیدن این حقایق و واقعیتها را ندارند! بهر حال سخن هیچ آدمی زادی بر امام پنهان نمیماند! چه دور باشد و چه نزدیک، چه عربی باشد و چه زبان دیگر، چه بلند صحبت کند چه آهسته و سرگوشی، چه در همان شهر و چه در چین! فرقی نمیکند، چون کسی که این صفات را نداشته باشد امام نیست! بله، امام کسی میتواند باشد که هیچ چیزی از او پنهان نماند، (نعوذ بالله) ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَخۡفَىٰ عَلَيۡهِ شَيۡءٞ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فِي ٱلسَّمَآءِ ٥﴾[آلعمران: ۵]. «نه در زمین و نه در آسمان هیچ چیزی بر خداوند پنهان نمیماند»، قربان لطف و کرم پروردگارم که صفات و قدرت خودش را به بندگان نازش هدیه میکند!! نه تنها سخن آدمی زاد، که سخن پرندگان و حیوانات نیز و حتی سخن تمام جانداران، از کوچکترین پرنده گرفته تا بزرگترین آن، از پشه و مگس و حشرات کوچک تا عقاب و درندهها و حتی شتر مرغ و سیمرغ، و از خزنده، تا چرنده و یک زیست و دو زیست و زمینی و دریایی و خلاصه همه جانداران؛ به به! زهی شرف و سعادت! و خوشا به حال شیعیانی که چنین امامانی داشته باشند، اما خیلی شانس دارند که ائمه ‡در قید حیات نیستند وإلا همان کاری به این پیروان صاف دلشان! میکردند که امیرالمؤمنین و أبوالائمه ÷با ابن سباء و دار و دستهاش کردند، «فلما رأيت أمرا منکرا أوقدت نارا ودعوت قنبرا» «وقتی امر منکری به این عظمت را دیدم آتشی افروختم و قنبرم را صدا زدم و آنها را در آتش انداختم»، آری آنها هم چیزی بیشتر از این نمیگفتند تازه این طول و تفصیل را هم نمیگفتند، فقط گفتند: «أنتَ اللهُ» (نعوذ بالله) تو خدایی!! بگذریم و در حال و هوای نهج البلاغه و تجلیات امامت در این کتاب پر فیض زندگی کنیم نه در خود نهج البلاغه بلکه در کتبی که فقط یکی از آنها صد و ده برابر نهج البلاغه است!!.
آری مزید تأکید بر این حقایق و واقعیتهای صریح و آشکار برای پیشگیری از اینکه مبادا سنیها یا وهابیها انکارش کنند حضرت امام موسی کاظم ÷(که به خدا سوگند با نام مبارکش دروغ میبافند) فرمود: «هر کس این صفات را دارا نیست امام نمیباشد». «فمن لم تکن هذه الخصال فيه فليس بإمام» قربان آدمهای چیز فهم! آنقدر هم که بعضیها غلو و افراط میکنند و به این دروغ سازان بیچاره تهمت میزنند که عقل و هوش نداشتهاند، و چیزی نمیدانستهاند درست نیست، در آن عصور نخستین که سواد مردم در سطح خیلی پایین بوده دروغ به این کندگی و با این دقت و ظرافت بافتن و پرواز دادن کار هرکس نیست!.