تهمت به علی در نهج البلاغه

فهرست کتاب

امامت در ميزان عقل

امامت در ميزان عقل

پرسش این است که کجای این امامت و ولایت با «با عقل سالم و مستقل» سازگاری دارد؟! آقای حجازی! شما را به ذاتی که نعمت عقل را آفریده و به بعضی‌ها سالم و به بعضی غیر سالم، به بعضی مستقل و به بعضی وابسته عنایت فرموده فکر کنید، و از آن نعمت خدا دادی استفاده کنید که با توجه به اینکه عدل و عدالت در نزد شما از اصول دین است، آیا این عدالت است که خداوند متعال یک پیرمردی که تمام عمرش را در توحید و یکتاپرستی و فرمانبرداری از ذات متعال او طبق فرموده پیامبرش صگذرانده اما ولایت علی را قبول ندارد را به دوزخ بیندازد، اما کسی را که در تمام عمر جز شرک و خرافات و مزخرفات چیز از دین نفهمیده و نماز و روزه و طاعتی نداشته را صرفا به جهت اینکه ولایت علی ÷را قبول دارد به بهشت برین و فردوس اعلی بفرستد؟! این کجایش عدالتی است که شما آنرا جزو اصول دین یا به تعبیر بعضی زیرکها اصول مذهب می‌دانید؟! آیا عقل سالم و مستقل شما چنین چیزی را می‌پذیرد، آیا به نظر شما که عقل را حجت آشکار خدواند و نعمت ارزنده و پر بهای می‌دانید که باید انسان را حمایت و هدایت کند، این عقیده امامت و ولایت و این سرنوشت ولایتی‌ها و غیر ولایتی‌ها در روز قیامت، با «عقل سالم و مستقل» سازگار است؟! البته شما فرموده بودید که، عقل سالم و مستقلی که از هوی و هوس و شهوت به دور باشد، آیا عقلی که یک مسلمان و موحد هفتاد ساله را با کوههایی از علم و عمل و فضائل و خوبی‌ها و بدور از شرک و بدعت و خرافات و مزخرفات و گناه و نافرمانی را بدتر از کافر دوران جاهلیت و خارج از دائره اسلام و مستحق دوزخ و محروم از بهشت می‌داند این عقل سالم و مستقل و دور از هوی و هوس و شهوت است؟! اینکه فرموده‌اید و از اقوال ائمه معصومین هم دلیل آورده‌اید که دین و عقل از یکدیگر جدایی ناپذیرند، منظور شما کدام دین است و کدام عقل؟! آیا این حقایقی که بنابر فرمایشات شما و در پرتو اقوال امامان معصوم ما در این کتاب شما ملاحظه می‌کنیم اسمش دین است؟! و با عقل سالم و مستقل و بدور از هوی و هوس و شهوت سازگار است؟! آیا صراطی مستقیمی که فرمودید عقل سالم و مستقل انسان را حمایت و هدایت می‌کند و به صراط مستقیم می‌رساند همین است؟! فرموده‌اید تحصیل کرده‌ها کارشان عقلانی است، که طبعا و قطعا باید چنین باشد، اما پرسش ما این است که کسی که یک عمر توحید و یکتاپرستی و طاعت و عبادت را نادیده می‌گیرد و صرفا شناخت یک شخصیت و یک صحابی و دوست و ولی خدا را یگانه سبب ورود به اسلام و بهشت می‌داند، این تحصیل کرده است «و مرتبه‌ای از مراتب علمی را درک کرده و بر قله رفیع آگاهی و درایت بالا رفته است»؟! و آیا این کارش «عقلانی» است؟ و با «عقل سالم و مستقل و بدور از هوی و هوس و شهوت» سازگاری دارد؟! فرموده اید: هرکس آگاه تر و دانشمندتر است کارش عقلانی تر است، قطعا باید چنین باشد اما آیا کسی که تمام دائره اسلام و کفر را خلاصه در ولایت و انکار ولایت می‌کند و میلیاردها مؤمن و موحد و مسلمانی را که در طول تاریخ گذشته یا وجود دارند و یا در آینده خواهند آمد همه را بدتر از کفار دوران جاهلیت و مستحق دوزخ و محروم از بهشت می‌داند این آگاه‌تر و دانشمندتر و کارش با عقل سازگارتر است؟! و عقلش سالم است؟! مستقل است؟! از هوی بدور است؟! از هوس بدور است؟! از شهوت بدور است؟! ای جمع ولایتی‌های عالم و آگاه و دانشمند که بر قله رفیع آگاهی و درایت صعود فرموده‌‌اید.