تهمت به علی در نهج البلاغه

فهرست کتاب

«عترت پيامبر امام حق»

«عترت پيامبر امام حق»

یکی از شگفتی‌های مذهب شیعه امامی که جدیدا اسلام ناب محمدی هم نامیده می‌شود این است که تمام امت محمد را (به جز امامیان) مورد خشم و غضب و کینه و عداوت و لعن و نفرین آشکار قرار می‌دهد! نه از امروز که از اولین روزهای تاریخ اسلام! و نه تنها عموم مردم را که بهترین و شایسته ترین افراد و خلفاء و ائمه و علماء و مجاهدین و تقریبا بایک استثنای خیلی نا چیز که حد اکثر به پنج نفر می‌رسد بقیه همه غاصب و ملعون و منافق و مرتد بوده و تا قیامت هم خواهند بود، و به تعبیر نویسنده محترم این کتاب «بدتر از کفار دوران جاهلیت و خارج از دائره اسلام و مستحق دوزخ و محروم از بهشت می‌باشند!!».

در ذیل عنوان مذکور نویسنده محترم چنین عقل سالم و مستقل خودش را به نمایش می‌گذارد: «امام علی ÷در خطبه هشتاد و شش نهج البلاغه شریف پس از بیان نابکاری! و نامردیهای! عالم نمایان! بی‌دانش! و رهبران و پیشوایان بدعت گذار! در جامعه اسلامی که قرآن را به نظر و رأی خود تفسیر می‌کنند! در حالی که هیچ بهره‌ای از اسرار و حقایق و علوم و دقایق قرآن نبرده‌اند! امت اسلامی را مخاطب قرار داده و به سر این امت لجوج! که بر انحراف خود پا می‌فشارد فریاد می‌زند: «(فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ)؟ و (أَنَّى تُؤْفَكُونَ)! وَالاَْعْلاَمُ قَائِمَةٌ، وَالاْيَاتُ وَاضِحَةٌ، وَالْمَنَارُ مَنْصُوبَةٌ، فَأَيْنَ يُتَاهُ بِكُمْ؟ بَلْ كَيْفَ تَعْمَهُونَ وَبَيْنَكُمْ عِتْرَةُ نَبِيِّكُمْ؟ وَهُمْ أَزِمَّةُ الْحَقِّ، وَأَلْسِنَةُ الصِّدْقِ! فأَنْزِلُوهُمْ بِأَحْسَنِ مَنَازِلِ القُرْآنِ، وَرِدُوهُمْ وُرُودَ الْهِيمِ الْعِطَاشِ». (خطبه / ۸۶). «مردم! کجا می‏روید؟ چرا از حق منحرف می‏شوید؟ پرچم‌های حق برپاست و نشانه‏های آن آشکار است، با اینکه چراغهای هدایت روشنگر راهند، چون گمراهان به کجا می‏روید؟ سرگردانید؟ در حالی که عترت پیامبر شما در میان شماست، آنها زمامداران حق و یقینند، پیشوایان دین، و زبانهای راستی و راستگویانند، پس باید در بهترین منازل قرآن جایشان دهید و همانند تشنگان که به سوی آب شتابانند، به سویشان هجوم آورید».

خواننده عزیز! ملاحظه می‌فرمایید! که فرد آگاه و دانشمندی مثل نویسنده که بر قله رفیع آگاهی و درایت بالا رفته چقدر عاقلانه قلم می‌زنند «و اعمال و افکار و گفتار شان چقدر بر اساس عقل و بر پایه احکام عقلانی است»! مگر همین چند دقیقه پیش نبود که ایشان می‌فرمودند: «تاریخ اسلام شاهد درخشنده ترین پیروزیهای امت اسلامی در عصر امامت قرآن و روزگار حاکمیت کتاب خدا در میان مسلمانان است؟ فتح ایران باستان به دست مسلمانان! (دقت کنید) درهم کوبیدن امپراتوری عظیم بیزانس از سوی پیروان قرآن (دقت کنید)، و فرمانروایی قرآن از ظهور اسلام تا به امروز در صحنه سیاست جهانی، دلیل روشن و حجت کامل بر حقانیت و صلاحیت امامت قرآن است». (ص، ۷۵).

پس چطور شد که چند دقیقه بعد مسلمانان و امت اسلامی و پیروان قرآن، نابکار! و نامرد! و عالم نمای! بی‌دانش! و رهبر و پیشوای بدعت گذار! شدند که قرآن را با نظر و رأی خود تفسیر می‌کنند؟! و بهره‌ای از اسرار و حقایق و علوم و دقایق قرآن نبرده‌اند؟! فقط طی چند دقیقه این امت مسلمان و مبکر درخشنده ترین پیروزیها و فاتحان امپراطوری ایران و روم که فقط با پیروی از قرآن آنهمه افتخار آفریده بودند منحرف و لجوج شدند؟!.