چی کسی را می آزاريد؟!
نویسنده کتاب تجلی امامت (که به دلیل استعمال الفاظ رکیک و نا محترم وی نسبت به صحابه بزرگوارِ رسول الله صو شاجمعین کم کم نوشتن کلمه محترم کنار اسم ایشان برای ما به حق خیلی دشوار شده است) (ص۱۰۹) مینویسد:
«عترت معصوم! رسول الله صبا رهبران ره بر! و زمامداران خودکام! و خودسر! که در سایه شمشیر! و شکنجه! رهبری مردم را غصب! کردهاند برابر و قابل مقایسه نیستند»!!.
چه کسی شما را مجبور کرده مقایسه کنید؟ البته از دیدگاه ما اگر مقایسه هم بکنیم مقایسه سیب با انار، مقایسه شیر با عسل مقایسه قشنگی با زیبایی، مقایسه گل با شگوفه، مقایسه چمن با گلزار و خلاصه مقایسه هر آن دو خوبی است که هر دو مورد نیاز جامعه و لازم و ملزوم (جدا نشدنی) از یکدیگرند، این از دید کسانی است که ببخشید دنیا را از نگاه یک زنبور عسل میبینند، اما اگر کسی از دید یک مگس به دنیا نگاه کند جز کالای مورد استفادهاش هیچ چیزی در این جهان، زیبا نخواهد دید.
جناب عالی شخصیتهای بینظیر تاریخ بشر را، که سیمای نورانی آنان در قرآن و نهج البلاغه و تاریخ و حتی در زوایای پنهان ذهن و قلب شما هم (اگر از عقل «سالم و مستقل» خود کار بگیرید) همچون ماه تابان و خورشید درخشان نور افشانی میکند، را «ره بُر و خودکام و خود سر»! توصیف میکنید که «در سایه شمشیر و شکنجه رهبری مردم را غصب کردهاند»!! آیا میدانید که این کلمات و جملات بیلجام شما، که معلوم نیست «در چه شرایطی» و «به چه قیمتی» و «با چه انگیزه ای» صادر شده چی کسی را میآزارد؟! آیا میدانید که در پیشگاه خداوند عادل در روز جزاء چه هزینه سنگینی باید بپردازید؟ آیا باور و یقین دارید که این قرآن کریم دست نخورده و تحریف نشده است؟! پس آیاتی را که قبلا آوردیم مراجعه کنید و به تنهایی و در خلوت به آنها بیندیشید، به خطبهها و نامههایی که از امیرالمؤمنین در باره فضیلت و منزلت صحابه شنقل کردیم بیندیشید، در اینکه امیرالمؤمنین ÷و سایر اهل بیت فرزندانشان را به نامهای مبارک ابوبکر و عمر و عثمان و عایشه و حفصه و طلحه و زبیر و غیره نامیدهاند جدی بیندیشید، به ازدواج عمر فاروق با حضرت أم کلثوم سلام الله علیها دختر گرامی امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه زهراء شجدی بیندیشید، فقط با «عقل سالم و مستقل» خود و «بدور از هوس و شهوت» بیندیشید، میدانم که نفس انسانی و بعضی اطرافیان، شما را نخواهند گذاشت که این خلوت را با خود انجام دهید، اما باور کنید قیامت و آخرت و حساب و کتاب، حق است، و در آن عالم تنهایی هیچ کسی بدرد من و شما نخواهد خورد.
خود دانید، اما ابوبکر صدیق و عمر فاروق وعثمان ذی النورین طوری که قرآن و نهج البلاغه و تاریخ وعقل و منطق میگوید نه «ره بر» بودند و نه «خودکام» و «خود سر»، و نه «در سایه شمشیر و شکنجه رهبری مردم را غصب کردهاند»، اینها الگوی عدالت و صداقت در تاریخ بشر بودهاند، عدالت و تواضع و فروتنی آنها را دشمنان اسلام هم اعتراف میکنند.