تهمت به علی در نهج البلاغه

فهرست کتاب

«سيمای امام در نهج البلاغه»

«سيمای امام در نهج البلاغه»

﴿وَجَعَلۡنَٰهُمۡ أَئِمَّةٗ يَهۡدُونَ بِأَمۡرِنَا وَأَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡهِمۡ فِعۡلَ ٱلۡخَيۡرَٰتِ وَإِقَامَ ٱلصَّلَوٰةِ وَإِيتَآءَ ٱلزَّكَوٰةِۖ وَكَانُواْ لَنَا عَٰبِدِينَ ٧٣[الأنبیاء: ۷۳]. نویسنده محترم پس از ذکر آیه کریمه و ترجمه آن چنین انشاء می‌نگارد:

«...... و در روزگار رسالت و زعامت پیامبر اکرم حضرت محمد بن عبدالله صأمر ارشاد و هدایت امت اسلامی و حمایت و دفاع از حریم قرآن و اسلام به فرمان خدا و توصیه مکرر رسول الله صبه امام موحدان، امیر پرهیزگاران علی بن ابی طالب تفویض شده است! این حقیقت غیر قابل انکار و واقعیت روشن و آشکار در تاریخ اسلام، بارها از زبان گویا به وحی پیامبر اکرم صصادر و به گوش مسلمانان رسیده است. تصریح به امامت، وصیت و خلافت امام علی ÷پس از پیامبر اکرم صدر نهایت صراحت و شدت و کثرت تکرار، از سوی حبیب و فرستاده خدا حضرت محمد بن عبدالله صبیان شده که به جای خود در مسیر زندگی حضرت و مجموعه‌های حدیثی از آثار علمای شیعه و سنی ثبت و ضبط است». امثال این انشاء نگاری نویسنده محترم تجلیات امامت در نهج البلاغه تلقی شده است، و إلا هیچگونه دلیل قطعی از نهج البلاغه ارائه نشده که امامت منصوص در آن متجلی باشد، اینکه این انشاء نگاری حقیقت و واقعیت است یا خیر؟ و اینکه آیا این حقیقت و واقعیت غیر قابل انکار است یا خیر؟ اینکه رسول خدا صبارها این حقیقت و واقعیت را روشن و آشکار! بیان فرموده‌اند یا خیر؟ اینکه این بیان واقعیت و حقیقت چقدر باصراحت بوده یا خیر؟ و اینکه این بیان صریح حقیقت و واقعیت به گوش مسلمانان رسیده یا خیر؟ اینکه علاوه از صراحت، شدت و کثرت تکرار هم در آن وجود داشته یا خیر؟ و اینکه این بیان حقیقت و واقعیت غیر قابل انکار باشدت صراحت و کثرت تکرار در سیره آنحضرت و مجموعه‌های حدیثی شیعه و سنی! ثبت و ضبط است یا خیر؟ مطالبی است که باید گفت: عاقلان دانند!!.

از انشاء نگاری و سوژه سازی تا «حقیقت و واقعیت صریح و غیر قابل انکار» فرسنگها فاصله است، مطمئنا از راه بحث و تحقیق و گفتگوی مکرر بسیاری از حقایق و واقعیتهای صریح و غیر قابل انکار روشن خواهد شد، تلاش ماهم در این سلسله اسرار نهج البلاغه بویژه در این بخش تجلی خلافت در نهج البلاغه، همین است که عوض تکفیر و دوزخی خواندن دیگران حقایق و واقعیتها را با دلیل و برهان روشن کنیم و بگذاریم به عهده مردم که چه راهی را انتخاب می‌کنند.