چرا خجالت می کشند؟
و بدا به حال کسانی که با وجود برحق بودن و برکشتی فرقه ناجیه سوار بودن و پیرو حقیقی اسلام خالص و فرقه ناجیه و مکتب راستین اسلام محمدی بودن، و دوستار حقیقی صحابه اخیار و اهل بیت اطهار شاجمعین بودن، هیچگونه احساس مسئولیتی نمیکنند، و بعضیها را طوری جو میگیرد که احساس خجالت و شرمندگی میکنند که بگویند، اهل سنت هستند، و از لباس و فرهنگ شان فرار میکنند، و بعضیها از اسم شان که مثلا ابوبکر و عمر و عثمان و طلحه و زبیر و خالد و سعد و عایشه و حفصه و غیره شاست خجالت میکشند، بعضیها هم که عقیده و وجدان و شرف شان را حراج میکنند و با تخفیف و یژه میفروشند! بعضیها هم قلم و زبان و موقعیت شان را میفروشند! لال شود آن زبانی که اگر به دفاع از حق سخن نمیگوید، علیه معتقدات خودش تبلیغ کند، بشکند آن دست و قلمی که اگر از عقاید خودش دفاع نمیکند علیه معتقداتش بنویسد، کور شود چشمی که حقایق به عظمت کهکشانها و روشنی خورشید و بلندی آسمان و درخشندگی نور واستواری کوهها را نبیند، بترکد قلبی که جز ستایش و پرستش خدای یکتا و یگانه برای کس و چیز دیگری جای باز کند، و نابود شود عقلی که نتواند قرآن آسان پروردگار و سیره پاک نبی مکرم صو حیات طیبه سرشار از ایمان و جهاد و فداکاری و رشادت و ایثار و قهرمانی و دلاور مردی و سخاوت و شجاعت و دهها و صدها صفت بارز دیگر صحابه و اهل بیت آنحضرت صرا درک نکند، و صد حیف بر آن فهم و هوش و دانش و بینشی که کوههای خرافه، و اقیانوسهای لجن و فضاهای ملوث به میکروب تفرقه و اختلاف و کینه و حسادت و دشمنی و عداوت و عقده و هزاران تضاد و تناقض و سردرگمی در اعتقادات را باجهانی پر از گل و چمن و شکوفه و عطر و زیبایی و محبت و وحدت و دوستی و صداقت و تاریخی پر از افتخارات بینظیر اشتباه بگیرد، و از لابلای میلیونها صفحه تاریخ زرین جز خرافه و زباله نتواند بچیند، اینجا باید بگویم: خوشا به حال کسانی که همچون زنبور عسل با استفاده از نسیم زیبای بهاری تا هر جایی که دسترسی دارد پرواز میکند و جز گلهای معطر و زیبا و قشنگ از همه چیز روی گردان است در نتیجه هم خودش لذت میبرد و هم عسل مصفا و شراب شفایی تولید میکند که هنوز بشر با همه پیشرفت و ترقی مدرنش و با همه امکانات و تکنولوژی جدید و خیره کنندهای که در اختیار دارد نتوانسته با این مخلوق کوچک و هنرمند رقابت کند، و باز اجازه دهید بگویم که: بدا به حال کسانی که از این جهان پهناور و زیبا همانند مگس جز بر زباله ننشینند و جز میکروب که امروز میلیونها پزشک و پرستار و بهداری و بیمارستان را به خود مشغول کرده و دهها و صدها میلیون انسان مظلوم را بیمار و بیچاره کرده، چیز دیگری تولید نکنند و چقدر جالب درخشیده این حدیث گرانبهایی که از مشکات نبوت صادر شده که جز وحی سخن نمیگوید: «فَطُوبَى لِعَبْدٍ جَعَلَهُ اللَّهُ مِفْتَاحاً لِلْخَيْرِ مِغْلاَقاً لِلشَّرِّ» «خوشا به سعادت بندهای که خداوند او را کلید خیر و قفل شر گردانیده است» پس خدا یا مارا هم زنبور عسل و کلید خیر و قفل شر بگردان، و از مگس شدن و مکروب پروراندن و پراگندن و از کلید شر و قفل خیر بودن نجاتمان بده.آمین.