سه اعتراف مهم
در این جمله کوتاه آقای حجازی سه اعتراف بزرگ نهفته است:
۱- فاتح اصلی ایران حضرت عمر بن خطاب، فاروق اعظم و عدالت گستر بیهمتای تاریخ بشر سبود، که پیامبر صفرمودند: اگر بعد از من پیامبری میبود قطعا عمر میبود، و فرمانده جنگ حضرت سعد بن ابی وقاص بود، فرمانده شجاع و مجاهدی که از رسول خدا صمدال افتخاری دریافت کرد که نظیر آن در تاریخ وجود ندارد «ارْمِ فِدَاكَ أَبِى وَأُمِّى» رسول مکرم اسلام صبه ایشان فرمودند: «ای سعد، تیر بینداز پدر و مادرم فدایت باد!» اما متأسفانه امروز در نتیجه تحریف تاریخ در جامعه ما خیلی از مردم نه تنها این دو شخصیت بینظیر تاریخ بشریت را نمیشناسند که به بدی میشناسند و یاد میکنند، آری این فرمانده شجاع و مجاهد در حالی لشکر فتح ایران را فرماندهی میکرد که از زخم و مریضی نمیتوانست خودش را بر روی اسب نگهدارد..
۲- اعتراف دوم اینکه فاتحان ایران یعنی صحابه رسول الله صمسلمان بودند برخلاف عقیده بعضیها که آن مردان مؤمن و مجاهد و دلیر و تاریخ ساز و افتخار آفرین را منافق و مرتد و غاصب و ظالم معرفی میکنند! و برای ورود به بهشت از آنها برگ امان ولایت میطلبند و آنها را بدلیل عدم پذیرش امامت کافر و خارج از اسلام و دوزخی و محروم از بهشت میخوانند!!.
۳- و اعتراف سوم اینکه آنها پیروان حقیقی قرآن بودند، و إلا امامت قرآن را نمیپذیرفتند و قرآن را حاکم نمیکردند، پس فاتحان ایران باستان همان صحابه رسول الله صبودند که مسلمانان واقعی و پیروان حقیقی قرآن بودند، فراموش نشود اینها اعترافات آقای علاءالدین حجازی است که کتاب ایشان توسط بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی چاپ شده است، ایشان اضافه میکنند که: «فرمانروایی قرآن از ظهور اسلام تا به امروز در صحنه سیاست جهانی، دلیل روشن و حجت کامل بر حقانیت و صلاحیت امامت قرآن است». و نه امامت ائمه دوازده گانه، در جملات آخر این پاراگراف آقای حجازی دقت کنید که چگونه «حقانیت و صلاحیت امامت قرآن» را اثبات میکنند، حرف ما هم همین است، میگوییم: وقتی قرآن امام است و صلاحـیت امامت را دارد و فرمانرواییاش از لحظه ظهور تا الان دلیل و برهان قاطع امامتش است، پس دوازده امام که امامتشان حد اکثر پس از آغاز غیبت کبری (۳۲۹ هجری) عملا تمام شد و امت را باز مثل اول بیسر پرست رها کردند چه نفعی برای اسلام و امت اسلامی دارد؟! و بودن و نبودن امام دوازدهم در غار سامراء که تا حالا یازده قرن یعنی هزار و صد سال طول کشیده چه نفعی برای اسلام دارد؟! آیا بازهم لازم میببینید که منتظر باشید و دعای فرج بخوانید؟! یا همگی مثل آقای حجازی اعتراف کنید که امامت حق قرآن است که شایستگی امامت و عمر امامت و حضور و شادابی و نشاط مستلزم امامت را دارد؟ آیا باز هم فکر میکنید دعای ندبه خواندن دردی را دوا میکند؟! و در صف منتظران نشستن واقعا فرج میآورد؟! خود دانید.
آقای حجازی الحمدلله که عقل سالم و مستقل شان را به کار انداخته و به حقایق اعتراف میکنند گرچه همراه با تناقض باشد اما حقیقت، حقیقت است به قول عربها: (الحق أبلج والباطل لجلج).
ملاحظه فرمایید: «از آنجا که شناخت امام و معرفت وی چنانکه پیش از این در آغاز بحث پیرامون مسأله امامت بیان شد وظیفه حتمی و قطعی هر مسلمان است، برای شناخت قرآن که اولین!! امام امت اسلامی است، به خود قرآن روی میآوریم» برای اثبات این مطلب دلیل آوردهاند: «چرا که آیات قرآن برای عرفان و شناخت این امام (یعنی قرآن) سندی معتبر! و مرجعی متین و مطمئن! میباشد!» آنگاه این تیتر را اضافه میکند.