جهاد با مشرکین
گفتم که پیامبر جایشان را فرمانده لشکری تعین کردند که در آن حضرت عمرسو اکابر صحابه وجود داشتند.
ایشان قبل از وفات پیامبر جامیر سریهای جهت مبارزه با برخی از مشرکین تعیین شد.
صبحگاه چون حمله و مبارزه را شروع کردند مردی از مشرکین با کشتن بسیاری از مسلمانان آنان را مرعوب کرد، ولی طولی نکشید که میدان کارزار علیه مشرکین عوض شد.
پس آنان پا به فرار نهادند، حضرت اسامهسآن مرد مشرک را که بسیاری از مسلمانان را کشته بود تعقیب نمود تا این که به او رسید و او بلافاصله لا إله إلا الله گفت تا از مرگ نجات کند. چون کسی که ایمان میآورد، جان و مالش مصون میماند، اما حضرت اسامهسعمل او را نیرنگی جهت سلامتی از مرگ پنداشت و با شمشیر به مبارزهاش پرداخت لیکن او نجنگید. حضرت اسامه او را مجروح و سپس کشت، چون سریه به مدینه برگشت یکی از سپاهیان لشکر به پیامبر جاطلاع داد.
پیامبر جبا خشونت از حضرت اسامهسپرسید که آیا او را بعد از گفتن لا إله إلا الله کشتی؟ آیا او را کشتی تا مالش را جمعآوری کنی؟ حضرت اسامهسپاسخ دادند که او از ترس اسلحه لا إله إلا الله گفت. پیامبر جفرمودند: آیا تو قلبش را شکافتی که راست میگوید یا خیر؟ گفت یا رسول الله ج! او بسیاری از مسلمانان را به شهادت رساند. پیامبر جفرمودند: او را بعد از گفتن لا إله إلا الله کشتی؟ حضرت اسامهسگفت: یا رسول الله! برایم طلب آمرزش کنید.
پیامبر جفرمودند: روز قیامت آنگاه لا إله إلا لله مطالبه حفاظت خون و مال گویند را میکند، چه پاسخ میدهی؟ حضرت اسامهسگفت: یا رسول الله جبرایم طلب آمرزش کنید.
پیامبر جباز همان جواب را فرمودند: حضرت اسامهسمجدد طلب استغفار کرد، اما پیامبر جبر این سخن که روز قیامت چگونه لا إله إلا الله را پاسخ میدهید، چیزی نیفزودند [٧].
حضرت اسامهسمیگوید که پیامبر جپی در پی این سخن را تکرار فرمودند، تا این که حضرت اسامهسآرزو نمود که ای کاش امروز ایمان آورده بودم.
و پس از آن قسم خورد که هرگز با مسلمانی نجنگید و خداوند متعال این حادثه را در سورۀ نساء چنین بیان میفرمایند:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا ضَرَبۡتُمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ فَتَبَيَّنُواْ وَلَا تَقُولُواْ لِمَنۡ أَلۡقَىٰٓ إِلَيۡكُمُ ٱلسَّلَٰمَ لَسۡتَ مُؤۡمِنٗا تَبۡتَغُونَ عَرَضَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا فَعِندَ ٱللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٞۚ كَذَٰلِكَ كُنتُم مِّن قَبۡلُ فَمَنَّ ٱللَّهُ عَلَيۡكُمۡ فَتَبَيَّنُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٗا ٩٤﴾[النساء: ٩۴].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که در راه خدا گام برمیدارید تحقیق کنید و به کسی که اظهار صلح و اسلام میکنید نگویید مسلمان نیستی بخاطر این که سرمایه ناپایدار دنیا بدست آورید، زیرا غنیمتهای بزرگی نزد خداوند است، شما قبلاً چنین بودید و خداوند بر شما منت گذارد. بنابراین، تحقیق کنید خداوند به آنچه عمل میکنید آگاه است».
[٧] «و روی عن اسامة أنه قال أن رسول الله جاستغفرلی بعد ثلاث مرات وقال اعتق رقبة ولم یحکم به». ترجمه: «از حضرت اسامهسروایت شده که پس از آن پیامبر جبرایم سه بار یا (بعد از بار سوم) استغفار نمودند، و گفتند یک برده آزاد کن و دستور به قصاص نداد»، فقها گفتهاند: در چنین حالتی باید قاتل کشته شود، ولی از حضرت اسامهسقصاص گرفته نشد، چون ابتدا اسلام بوده دیگر عملش را تأویل کرد. (التفسیر الـمنیر، ج ۵، ص ۲۱۸) «مترجم».