علم و فضل
احادیث بسیاری بیانگر برتری و تقوی علمی ایشان است که در علوم مختلف تفسیر، حدیث، فقه، تاریخ، شعر و ادب از توان کافی برخوردار بوده و دارای فکری درست و رأی صائب و عقلی کامل بودند.
به همین خاطر با وجود خردسالیاش حضرت امیرالمؤمنین فاروق اعظم او را در مجلس صحابه کبارسدر کنار خویش مینشاندند.
خود حضرت عبدالله میگوید: حضرت عمرسمرا در مجلس اهل بدر راه میدادند تا این که بعضی از آنان ناراحت شده و معترض شدند که ما سنّاً بزرگتر هستیم، و مثل او فرزندانی داریم، چرا او را در این مجلس راه میدهید؟
حضرت امیرالمؤمنین پرسیدند: آیا شما ذکاوت و هوشیاری علمی او را نمیدانید تا این که روزی اهل بدر در مجلس حضور داشتند که مرا به آن اجازه ورود رسید و حضرت امیرالمؤمنین از آنان شأن نزول سوره فتح را پرسیدند؟
برخی از آنان گفتند خداوند به پیامبرش دستور دادند که بعد از فتح مشغول استغفار و آمرزش بشوید و بعضی جوابهای دیگر و رو به من کردند و پرسیدند: تو ابن عباس چه میگوئی؟
گفتم پاسخ آنگونه که گفتهاند نیست، بلکه خداوند پیامبرش را اطلاع میدهد که مرگت فرا میرسد، پس تسبیح خداوند را بگوئید و از او طلب مغفرت و آمرزش بنمائید.
زیرا خداوند توبه را میپذیرد. حضرت امیرالمؤمنین فرمودند: من در شأن نزول این سوره چیزی از این نمیدانم، و هدف ایشانساز این سؤال ثابتکردن مقام و منزلت علمی حضرت عبدالله بن عباسببود.
روزی از حضرت عبدالله پرسیدند: این علم را چگونه حاصل کرده اید؟ گفت: با زبانی گویا و قلبی آگاه!.
حضرت عمرسفرمودند: حضرت عبدالله بهترین مفسر قرآن مجید است، و چون وارد مجلس میشد میفرمودند: جوانی دانشمند با زبانی گویا و قبلی بیدار تشریف آورد و روزی رو به او کردند و گفتند: تو از زیباترین، عاملترین و داناترین جوانان به قرآن مجید هستی.
روزی حضرت عباسسبه عبدالله گفتند: تو را امیرالمؤمنین در مجالس صحابه بزرگوار راه میدهند، تو از من سه پند بشنو.
۱- اسرار را افشاء نکن. ۲- در محضرش غیبت کسی را نکن. ۳- سخن نادرستی از تو شنیده نشود.
شعبی/میگوید: من به عبدالله گفتم که این نصایح برایت از ۱۰۰۰ درهم هدیه بیشتر ارزش دارد، گفت بلکه از بیست هزار درهم بیشتر بها دارند.
ایشانسبهره بزرگی از علم را کسب کردند، و مردم به علت شهرت وی از هرکجا جهت فراگیری علم پیش ایشان میآمدند. ولی با این همه فضل و برتری برای تلاش و یادگیری احادیث پیامبر جمسافتها را میپیمودند و خودش میگوید: چون میشنیدم نزد شخصی حدیثی از احادیث پیامبر جاست به خدمتش میرسیدم و اگر او را در حال خواب و یا استراحت بود.
همانجا چادرم را پهن کرده و بر آن نشسته انتظارش را میکشیدم، و بسا اوقات باد خاکها را بر سرم میافشاند. و چون آن شخص از منزل بیرون میآمد، و مرا میدید، میفرمود:
ای پسر عموی پیامبر ج، چه خواستهای دارید؟
چرا شخصی را به دنبالم نفرستادید؟
تا من به خدمت شما بیایم؟ میگفتم: بر من لازم است که به محضر شما بیایم و از شما احادیث پیامبر جرا بپرسم.
و میگوید: آن شخص زنده ماندند تا این که مردم گرد من جمع شدند و از من مسائل را میپرسیدند که آنگاه گفتند این جوان از من داناتر است.
حضرت عبدالله بن عمربمیگوید: حضرت عبدالله بن عباسبدانشمندترین فرد از امت محمد جاست. و حضرت عایشه صدیقهلمیگوید: از میان کسانی که موجوداند حضرت عبدالله بن عباس عالمترین فرد نسبت به سنت پیامبر جاست.
و حضرت عبیدالله بن عبدالله بن عتبه میگوید: من شخصی چون حضرت عبدالله بن عباسبداناتر به سنن پیامبر جو قضاوتهای خلفاء ثلاثه (ابوبکر، عمر و عثمانش) و علوم فقه، شعر، ادبیات، حساب و میراث از حضرت عبدالله بن عباس ندیدهام:
ایشان اوقات را براساس تدریسی علوم برنامهریزی کرده بودند که یک روز درس فقه و روز دوم تفسیر و روز سوم بیان غزوات رسول الله جو روز چهارم شعر و روز پنجم بررسی تاریخ اعراب، هر عالمی چون در کلاس درس او شرکت میکرد، برتری علمیاش را اعتراف نمود و هر شخص چون سؤالی میپرسید پاسخ کاملش را دریافت میکرد.
حضرت مجاهد/میگوید که ابن عباس را بخاطر کثرت علم بحرالعلوم میگفتند.
عطاء میگوید: من مجلس علمی و پرسش و پاسخی چون مجلس درس حضرت عبدالله بن عباس نیافتم که هریکی از شاگردان در علوم مختلف تفسیر، نحو، شعر و فقه سؤالات گوناگونی مطرح میکردند، و او پاسخ میگفت، مناسک حج را برای مردم برپا میداشت.
و در میدان عرفات ضمن سخنرانی سورۀ بقره را آنچنان تفسیر کرد که مردم گفتند اگر رومیان، ترکها و دیلمیان این سخنان را میشنیدند ایمان میآوردند.