پرهیزگاری
حضرت ثابت بنانیسمیگوید: من از کنار حضرت عبداللهسگذشتم او بر مقام ابراهیم آنچنان مشغول نمازخواندن بود که گویا چوبی در زمین نصب شده است.
و بسیاری از مردم میگویند چون حضرت عبداللهسبه سجده میرفت پرندگان آنگونه که بر دیوار مینشستند، بر پشت او مینشستند و بر میخاستند، و شخصی میگوید: حضرت عبداللهستمام شب را در قیام یا رکوع و یا سجده به صبح میرساند.
و دیگری میگوید: من سورۀ بقره و آل عمران و نساء و مائده را تلاوت کردم.
و حضرت عبدالله در حال رکوع بودند.
و حضرت عطاء/میگویند: حضرت عبداللهسدر نماز چون ساق پا ثابت بود.
روزی حضرت عمر بن عبدالعزیز از حضرت ابوملیکه خواست که شخصیت عبدالله بن زبیرسرا برایمان تعریف کنید.
گفت: من هرگز چون او شخصیتی ندیدهام، روزی مشغول نماز بود که از منجنیق دشمن آجری بر صورت و سینهاش اصابت کرد. نه ترسید و نه قرائت را قطع کرد و نه قبل از آنجا که میخواست رکوع کرد، بلکه با اطمینان به نمازش ادامه داد.
و با شروع نماز همه چیز را فراموش مینمود، و چون به رکوع میرفت پرندگان بر پشتش مینشستند.
و در سجده آنچنان میماند که گویا پارچهای بر زمین افتاده است و هرروز جمعه روزه میگرفت، و بسا اوقات در مدینه منوره روزه میشد، و بسا اوقات در مکه.
و حضرت مجاهد/میگویند: چون حضرت عبدالله بن زبیرسکسی توانای عبادت را نداشت.