کنارهگیری از فتنه
حضرت اسامهسبر سوگند و پیمانی که بسته بود سخت پایبند بود که از آن روز به بعد هرگز با مسلمانی جنگ نکند.
ایام بزودی سپری میشد تا این که در میان حضرت علیسو معاویهسدرگیری و فتنهای درگرفت.
حضرت اسامهسدر این جنگ شرکت نکرد، زیرا او معتقد بود که این جنگ مسلمانان را متفرق و نیروی وحدتشان را متلاشی مینماید. و ایشانسدر اجتهاد کنارهگیریاش موفق بود، و این کنارهگیری هراس از مرگ یا اجتناب از فرقهای نبود، بلکه جنگ و خونریزی مسلمانان را مصلحت نمیدانست. ایشان حضرت علی کرم الله وجهه را دوست داشت و معتقد بود که بر حق است و نامهای برای حضرت علیسفرستاد که شما اگر در زیر نیشهای شیر بودید دوست داشتم آنجا باشم، اما این عملی است که من شرکت در آن را درست نمیدانم، و حضرت سعد بن ابی وقاصسبا نظر ایشان موافق بود.
و در این باره گفت: من با مسلمانی مبارزه نمیکنم تا این که حضرت اسامهسبا او نجنگد.
یکی از هواداران آشوب گفت: آیا خداوند نمیفرماید:
﴿وَقَٰتِلُوهُمۡ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتۡنَةٞ وَيَكُونَ ٱلدِّينُ لِلَّهِ﴾[البقرة: ۱٩۳].
ترجمه: «با آنان پیکار کنید تا فتنه باقی نماند و دین مخصوص خدا گردد».
حضرت سعدسپاسخ داد که دین از آن خداست و جنگجویان هدفشان فتنه است.