سفیران اسلام

فهرست کتاب

اسلام آوردن

اسلام آوردن

زمان صلح حدیبیه مسلمان شد و قبل از فتح مکه به مدینه منوره هجرت کرد.

قبل از مسلمان‌شدن یکی از دشمنان اسلام بود که آرزوی کشتن پدرش را داشت، عداوت او روز احد آشکار شد، وقتی که قریش با تمام قوای خویش برای جلوگیری دین اسلام و مبارزه پیامبر جبه میدان آمدند.

عبدالرحمن در صف مشرکان بود و چون دو لشکر بهم رسیدند او جهت نبرد به میدان آمد که سیدنا ابوبکرسبه مبارزه‌اش برخاست، چون در مقابل یکدیگر آمدند، پیامبر جحضرت ابوبکرسرا صدا زدند که شمشیر را در غلاف کن و برگرد، و ما را از وجودت بهره‌مند ساز.

گویا خداوند به پیامبر جخبر دادند که بزودی عبدالرحمن مسلمان می‌شود، و از بهترین قهرمانان اسلام قرار می‌گیرد. و بنابراین، رسول خدا جبه حضرت ابوبکرسدستور دادند که شمشیر را در غلاف کنید و برگردید و ما را از وجود خویش مستفید بگردانید.

چون غزوه احد به پایان رسید عبدالرحمن از کشته ‌شدن و اسارت نجات می‌یابد، و به مکه مکرمه برمی‌گردد ولی همیشه صحنه نبرد پدرش در جنگ احد از جلوی چشمانش کنار نمی‌رود. و هر وقت شب و روز در خواب و بیداری در تنهایی و مجالس از خود می‌پرسید: چه اقدامی کردم؟!.

آنچه عقیده‌ای است که پدرش را وارد به کشتن او می‌کند؟ آن پدری که او را خوب می‌داند که دارای چه عقلی کامل و علم و بردباری بی‌مثال است؟

بدون تردید پدر حق است و آن دین و عقیده‌ای که قبول کرده راست و درست است، و این افکار او را رها نکرد تا این که در زمان صلح حدیبیه با خواست قلبی و علاقۀ کامل دین اسلام را می‌پذیرد و مسلمان می‌شود و از مردان قهرمان و نیکوکار اسلام به حساب می‌آید.