صداقت و پاکدامنی
یکی از راویان حدیث از حضرت عبدالرحمن بن ابیبکرسحدیث روایت میکند، میگوید این حدیث را از کسی روایت میکنم که از او دروغی نشنیدهام، و چگونه دروغ بگوید؟ حالان که او فرزند حضرت ابوبکر صدیقسو برادر ام المؤمنین حضرت عایشه صدیقهلاست؟
چون مروان بن حکم از مردم برای یزید بن معاویه بیعت میگرفت حضرت عبدالرحمنسمخالفت خویش را صراحتاً اعلام کرد. چون یزید را از نزدیک میشناخت و اخلاق، اعمال و بیبندوباریهایش را میدانست، لذا بر بیعتکردن با او راضی نشد و برای نابودی آن قیام کرد و مردم را علیه او برانگیخت.
مروان در مسجد سخنرانی کرد و مردم را به اطاعت و پیروی از یزید تشویق نمود، و گفت خداوند یزید را در نظر امیرالمؤمنین معاویه مناسب برای خلافت دانسته است. و آنگونه که حضرت ابوبکر صدیقسحضرت عمرسرا جانشین خویش تعیین میکنند.
حضرت عبدالرحمنسبا ناراحتی پرسید: آیا این نظام سلطنتی است که شما خلافت را بعد از معاویهسحق پسرش میدانید؟
سوگند بخدا حضرت ابوبکر صدیقسبرای خلافت هیچکس از فرزندان و اهل بیتش را تعیین نکرد، چگونه معاویه دوست دارد که خلافت برای پسرش باشد.
مروان که بسیار ناراحت شده بود بلند شد و پرسید: آیا تو آن کسی نیستی که خداوند در سورۀ مبارکه «أحقاف» فرمود: ﴿وَٱلَّذِي قَالَ لِوَٰلِدَيۡهِ أُفّٖ لَّكُمَآ أَتَعِدَانِنِيٓ أَنۡ أُخۡرَجَ وَقَدۡ خَلَتِ ٱلۡقُرُونُ مِن قَبۡلِي﴾[الأحقاف: ۱٧] [۱۳]
ترجمه: «و آن شخص به پدر و مادرش گفت افّ وای بر شما، آیا مرا وعده میدهید که بیرون آورده میشوم و حال آن که نسلها پیش از من گذشتهاند».
حضرت عبدالرحمن گفت: آیا تو پسر آن شخص نیستی که او را پیامبر جلعنت کردند؟ و چون حضرت عایشه صدیقهلاز ماجرا خبر شد مروان را پرسید: تو به حضرت عبدالرحمن چنین و چنان گفتهای؟
تو دروغ گفتهای این آیه در مورد او نازل نشده است.
و بنابر روایتی فرمود: در مورد خانواده ما جز آیه برائت من چیزی دیگر نازل نشده است.
پس کلام حضرت عایشهلبرهان قاطع و واضحی است که هدف از آیه مذکور حضرت عبدالرحمن نیست، چون او نافرمان پدر و مادر نبود و بر کفر نماند، بلکه مسلمان شد و از یاران برگزیده رسول اکرم جقرار گرفت.
حکم آیه مذکور هر کافر نافرمان والدین را دربر میگیرد، آنگونه که در آیه بعدی بیان میشود.
﴿أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ حَقَّ عَلَيۡهِمُ ٱلۡقَوۡلُ فِيٓ أُمَمٖ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِم مِّنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِۖ إِنَّهُمۡ كَانُواْ خَٰسِرِينَ ١٨﴾[الأحقاف: ۱۸].
«این گروه آن کسانیاند که وعده عذاب خداوند بر آنها محقق شد، از میان امتهائی که پیش از ایشان گذشتهاند، از میان جنیان و انسانها هرآینه ایشان از زیانکاران بودند».
و دین اسلام آنچه را که قبل از آن انجام میشد نابود میگرداند، چنانچه خداوند میفرماید:
﴿قُل لِّلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِن يَنتَهُواْ يُغۡفَرۡ لَهُم مَّا قَدۡ سَلَفَ﴾[الأنفال: ۳۸].
«بگو ای پیامبر جبه کسانی که کفر ورزیدهاند، اگر از کفرشان باز بیایند آن چه که قبلاً انجام داده اید بخشیده میشوند».
معاویهسچون از جریان ناراحتی حضرت عبدالرحمن و رد بیعت یزید خبر شد برای حضرت عبدالرحمن صد هزار درهم فرستاد که ایشانسدوباره آن درهمها را به او برگرداند و از قبولکردن یک درهم نیز اباء (خودداری) ورزید.
و گفت: آیا من دین خویش را به عوض دنیا میفروشم؟ و بنابر کنارهگیری از بیعت از مدینه به ناحیهای از مکه مکرمه هجرت کرد.
[۱۳] «کسی که به پدر و مادرش گفت وای بر شما، آیا به من وعده میدهید که بیرون آورده میشوم؟ در حالی که پیش از من نسلها از جهان رفتهاند».