سفیران اسلام

فهرست کتاب

وفات

وفات

آن چنان که گفتیم از مدینه منوره به ناحیه‌ای بنام «حبشی» در فاصله شش میلی مکه مکرمه رفت، پس از مدتی اقامت در آنجا شبی در خواب رحلت نمود که مردم جنازه‌اش را در قسمت پائین مکه مکرمه دفن کردند.

حضرت عایشه صدیقه لچون از وفاتش خبر شد فوراً به مکه مکرمه برای زیارتش آمد و از غم جدایی‌اش کنار قبرش ایستاد و فرمود: اگر زمان مرگ او حاضر بودم گریه نمی‌کردم و نمی‌گذاشتم جنازه‌اش را از محل مرگش منتقل کنند. و آنگاه با دو بیت از متمم بن نوبره که در مرثیه برادرش مالک خوانده بود درد و اندوهش را ابراز نمودند.

وكنا كند ماني جذيمة برهة
من الدهر حتى قيل لن يتصدعا

«مدت زمانی ما چون دو دانه یک خوشیه بودیم تا آن که گفته شد هرگز از یکدیگر جدا نمی‌شوند».

فلما تفرقنا كاني ومالكا
لطول اجتماع لم نبت ليلة معا

«پس از مصاحبت طولانی آنگاه که من و مالک از هم جدا شدیم گویا یک شب باهم نبوده‌ایم».

و قبرش را با چادری سایه کرد و به مدینه منوره گشت. حضرت عبدالله بن عمرساز آنجا عبور می‌کرد که چشمش به چادر افتاد فوراً آمد و آن را برداشت و فرمود: او را عملش سایه می‌کند و این گفته حضرت عبداللهسخود گواه بر فضل و برتری حضرت عبدالرحمن و پاکی او از آنچه که به او نسبت می‌دادند هست.

خداوند از ایشان راضی باد و او را راضی بگرداند.

و ما را از رهروان ایشان بگرداند، آمین.

پایان