سفیران اسلام

فهرست کتاب

اجراء وصیت

اجراء وصیت

حضرت ثابتسدر سرزمین یمامه به درجه رفیع شهادت نایل گشت، مردی از مسلمانان از کنارش گذشت، دید زره آهنی گران‌قیمت بر تن دارد، فکر کرد برداشتن این زره برایش درست است، لذا آن را گرفت.

حضرت ثابتسدر خواب یکی از مسلمانان آمد و گفت: تو را وصیت می‌کنم که آن را خواب نپنداری و از اجرایش فراموش نشوی.

این که دیروز چون به شهادت رسیدم مردی از مسلمانان زره مرا از تنم درآورد، او در آخر لشکر قرار دارد و اسبی سرکش دارد، زره مرا در زیر دیگ گذاشته و بر روی آن پالان شتر را نهاده است.

برو پیش حضرت خالدسبگو تا آن را از او پس بگیرد. و چون به مدینه رسیدند خدمت حضرت ابوبکر صدیق بروید و بگوئید بر من اینقدر دین است آن‌ها را اداء کنید و فلان و فلان برده من آزاد است.

آن شخص چون از خواب بیدار شد فوراً خدمت فرمانده لشکر حضرت خالد بن ولیدسخوابش را تعریف کرد.

حضرت خالدسشخصی را فرستاد تا زره را بیاورد، و چون آنجا رسید همان نشانی‌ها را دریافت، و آنگاه که مسلمانان پیروزمندانه به مدینه منوره برگشتند آن شخص خوابش را برای حضرت صدیق اکبرستعریف کرد، فرمودند: خواب درستی است و وصیت حضرت ثابتسرا اجراء کردند.

و مسلمانان گفتند: حضرت ثابتستنها کسی است که بعد از مرگ وصیت کرد، وصیتش اجراء شد.

خداوند از او راضی باد و او را راضی بگرداند

و در بهشت برین جای بدهد.

«آمین»

پایان